زین ‌العابدین مراغه ‌ای (1255 – 1328 قمری ) از آزادی ‌خواهان دوره مشروطه است که سالها با تبعیت روس در استانبول می ‌زیست تا به وسیله سفیر کبیر ایران در عثمانی، تقاضای ترک تبعیت دولت روسیه را کرد. مراغه ای برای همیشه در ترکیه اقامت گزید و با قلم خود به مبارزات سیاسی پرداخت. او که به اعتراف خود علوم و ادبیات ندیده بود، مردی با سواد و آشنا به اوضاع زمان و عصر خویش بود. مراغه ای با روزنامه شمس استانبول همکاری داشت و مقالات سودمندی در آن روزنامه و نیز حبل ‌المتین کلکته می ‌نوشت. سیاحتنامه ابراهیم ‌بیگ در حدود سال ۱۳۲۱ هجری قمری در استانبول منتشر شد و تاثیر زیادی در آگاهی اجتماعی و سیاسی جامعه ایران در آستانه جنبش مشروطه داشت. این کتاب با گزارش یک مسافرت آغاز می شود و در انتها تمثیلی می ‌گردد. ابراهیم‌ بیگ تاجر زاده ای ایرانی است که در مصر بزرگ شده و در عالم خیال ایران را منزه ‌ترین مکان دنیا می ‌داند. جلد اول این سیاحتنامه با عنوان فرعی «بلای تعصب او» و چاپ قاهره، از دیدگاه ابراهیم بیگ روایت می شود، جلد دوم «نتیجه تعصب او» نام دارد و از زبان یوسف عمو نقل می شود. در جلد سوم با عنوان فرعی «ثمره تعصب او» و چاپ کلکته، نویسنده رویای یوسف عمو در مصر را به یاد می ‌آورد که صحنه‌های آن بی شباهت به کمدی الهی دانته نیست.

منابع مشابه بیشتر ...

65b90e28c37f6.jpg

نظام سياسي و سازمانهاي اجتماعي ايران در عصر قاجار

غلامرضا ورهرام

در پژوهش حاضر کوشیده شده ضمن بررسی تاریخی تحولات اجتماعی مانند نقش مذهب و چگونگی حرکت‌های مذهبی سیاسی، تغییرات تشکیلات اداری در چارچوب رویدادهای سیاسی و اقتصادی ایران عصر قاجار معرفی و ارزیابی شود. افزون بر آن مباحث تنظیمات و قوانین در دوران‌ قاجار تاسیس انجمن‌ها و احزاب و گسترش آن‌ها از جمله موارد قابل توجه در بررسی حاضر است. در آغاز کتاب منابع این اثر و محتوای آن‌ها معرفی شده است. روند گسترش تاریخی قاجار، حکومت‌های عصر قاجار، ساختار حکومت در دوران قاجار (نظام و تشکیلات اداری حکومت، و تقسیمات کشوری و اداری)، سازمان لشکری در دوران قاجار، سیاست مذهبی در عصر قاجار، طبقات و سلسله مراتب اجتماعی در عصر قاجار، تنظیمات و قوانین در دوران قاجار، سیاست‌های فرهنگی در عصر قاجار، روابط خارجی ایران در دوران قاجار، امتیازها و قراردادهایی که از جانب اتباع و یا دولت‌های بیگانه با ایران منعقد شده است، جنبش‌های اجتماعی ایران در عصر قاجار، و گسترش گروه‌ها و احزاب سیاسی در عصر قاجار.

649aef7a15924.jpg

سفر مهاجرت در نخستین جنگ جهانی

رضاعلی دیوان بیگی

رضا علي ديوان بيگي ؛ وكیل مجلس، سناتور، استاندار، در 1272 متولد شد. بعد از انجام تحصیلات مقدماتى وارد مدرسه‏ى سیاسى گردید و دوره‏ى آن مدرسه را پایان داد و به استخدام در وزارت امور خارجه درآمد. در جنگ جهانى اول كه عده‏اى از ایرانیان مهاجرت كردند و دولت موقت تشكیل دادند، دیوان‏بیگى هم جزو آنها بود. چندى در كرمانشاه و حلب و موصل و استانبول به سر برد، مدتى هم در قفقاز اقامت گزید. پس از مراجعت به ایران، مجددا وارد وزارت امور خارجه شد و به ریاست اداره رسید. بعد از كودتاى 1299 به داور پیوست و عضو حزب رادیكال گردید و خود را كاندیداى نمایندگى مجلس نمود. در دوره‏ى پنجم با كمك داور و تیمورتاش، از بلوچستان وكیل مجلس شد و به انقراض قاجاریه راى داد. در مجلس موسسان نیز عضویت پیدا كرد. در ادوار ششم و هفتم نیز نماینده‏ى مجلس بود تا به پیشنهاد تیمورتاش و حمایت داور، حكمران گیلان گردید. چند سالى حاكم آنجا بود، بعد به حكومت مازندران منصوب شد، بعد حكمران خوزستان شد. بعد از سال 1320 استاندار گیلان و سپس استاندار خوزستان گردید. در انتخابات دور اول مجلس سنا از خوزستان سناتور شد. در دوره‏ى دوم سنا همچنان سناتور بود. وى مردى باسواد و نویسنده و حراف بود. در مجلس سنا از لوایح دولت تنقید مى‏كرد و از طرف مجلس سنا عضو كمیسیون خلع ید به شدت مخالفت كرد. همچنین جزو مخالفین قرارداد نفت با كنسرسیوم بود. مجموعه نطقهاى وى در مورد نفت چندین بار به صورت كتاب، چاپ و منتشر گردید. از سال 1336 كه مجلس سنا وضع دیگرى پیدا كرد، او را سناتور نكردند. وى در ایام بازنشستگى، به تحریر خاطرات خود پرداخت. مقالات متعدد و مستندى در مورد قرارداد 1919 و وثوق‏الدوله در سالنامه‏ى دنیا انتشار داد كه حاوى نكات ارزنده‏اى بود. كتابى به نام سفر مهاجرت تنظیم و انتشار داد كه در نوع خود حائز اهمیت است. وی سفر ‏گروهی از آزادی خواهان به بغداد و عثمانی و تشکیل دولت موقت شرکت داشت. وی با تیزبینی خاصی به ‏تحلیل وقایع عثمانی پرداخته و ریشه های تفکر پان ترکیسم دولتمردان عثمانی و بهانه‌هایی را که آنان ‏برای اعمال وحشیانه و خشونت بار خویش می‌آورند مورد بررسی قرار داده است. او در یادداشت های دوران ‏زندگی سیاسی خود دربارۀ ترک های جوان می نویسد:‏ «آن موقع امور ترکیه در دست فرقۀ ترک اجاقی یا به عبارت دیگر ترک های جوان می بود. رهبری این ‏فرقه تندرو را طلعت پاشا و انور پاشا به عهده داشتند. یکی به اصطلاح روز وزیر اعظم بود،یعنی نخست ‏وزیر و دیگری وزیر جنگ و هر دو فرمانروای مطلق. اینها شش سال قبل از شروع جنگ جهانی اول به ‏اتفاق جمال پاشا، انقلاب راه انداختند. سلطان عبدالحمید مستبد را وادار به صدور فرمان مشروطیت ‏نمودند. بعد او را کنار گذاشتند، سلطان محمد درویش و گوشه گیر را خلیفه کردند و خود حکومت را در ‏دست گرفته برای انجام اصلاحات داخلی اتصالاً از دولت امپراتوری آلمان کمک مالی و فنی دریافت ‏نمودند. آن قدر که بر اثر نفوذ مستشاران آلمانی عاقبت دولت عثمانی مجبور شد به طرف داری از دولت ‏آلمان با روس و انگلیس بجنگد.‏ مرام فرقه ترک اجاقی از این قرار بود:‏ اول: حفظ مملکت پهناور عثمانی در مقابل تحریکات دول استعمار طلب اروپایی دوم: اجرای پان ترکیسم یعنی احیاء و اشاعۀ فرهنگ ترکی در مناطق ترک زبان و سرانجام انضمام آن ‏مناطق به امپراتوری عثمانی سوم: گسترش نفوذ خلیفۀ عثمانی در ممالک اسلامی که به این ترتیب عثمانی به اوج قدرت برسد».‏ دیوان بیگی، که خود شاهد تبعید ارمنیان و وضع غم انگیز آنان بوده است، گوشه‌ای از ماجرای تبعید را نیز شرح ‏می‌دهد و می‌گوید:‏ «اکنون می دانیم که این تبعیدها پایان و مقصدی ندارد بلکه هدف این بود که قربانیان در جریان این ‏آوارگی ها زیر پوشش تبعید نابود شوند. در آن سفر چیزی که مایۀ تأسف و تحیر گردید جریان کوچ چند ‏صد هزار خانواده نگون بخت ارمنی که پس از وقوع قتل و غارت ارامنه در ولایت وان جدا شده بودند و ‏اکثراً پیر زن و زن و بچه پا برهنه و گرسنه بودند که سربازان ترک آنها را در زیر آفتاب سوزان پای پیاده ‏در بیابان ها می گرداندند»‎. یادداشت های دیوان بیگی هنگام ورود به بادکوبه، در عین حال که بیان گر خشونت های عثمانی در ‏قبال ارمنیان است، نشان می دهد که کارپردازان حکومت چگونه از این دستاویز، یعنی ادعای خیانت ارمنیان به ‏امپراتوری عثمانی، به بهترین وجه بهره برداری می کردند.‏ «در اواخر تابستان قشون ترک موفق گردید بادکوبه را بگیرد. من، بیست و چهار ساعت بعد، شبانه با یک ‏قطار سرباز بر عازم آن شهر شدم ... صبح آن شب آفتاب تازه طلوع کرده بود که از ایستگاه راه آهن ‏بادکوبه با کمک دژبانان ترک، یک درشکه مرا به قنسولخانه ایران رساند.شهر خالی از جمعیت به نظر می ‏آمد.در بعضی نقاط تعفن اجساد ارمنیان کفن و دفن نشده هوا را مسموم نموده بود».‏ دیوان بیگی، که خود از شقاوت عثمانی‌ها نسبت به ارمنیان متأثر شده بود، در ملاقات با رئیس ستاد ‏لشکریان عثمانی به این جنایات اعتراض می‌کند. شرح این ماجرا در جلد اول یادداشت‌های دوران زندگی ‏وی چنین آمده است:‏ «‎ هنوز در گوشه و کنار شرح کشتن ارمنی‌ها با شقاوت و قساوت ادامه دارد تروریست های محلۀ کارگران ‏نفت (چونی گورود)، که ‏آنها را قورشچی می‌نامند، اطفال بی گناه ارمنی را کت بسته ردیف به زانو می نشاندند و شرط می‌بستند که ‏هرکس بتواند با یک ضربه قمه سر از تن آن فلک زده‌ها جدا کند هزار منات، یعنی یک تومان، جایزه ‏می‌گیرد»