کتاب حاضر پژوهشی در چارچوب ادبیات تطبیقی است و به ارزیابی میزان تاثیر فرهنگ اسلامی بر ادبیات روسیه می پردازد. مکارم الغمری پژوهشگر مصری در این کتاب از تاثیر پذیری ادبیات روسیه از فرهنگ و ادبیات ملل شرقی مانند ایران و هند سخن به میان میآورد. مطالب این کتاب در هفت فصل دسته بندی شده است و فصل نخست آن به ادبیات تطبیقی و میزان تاثیر و تاثر آن اختصاص یافته است. فصل دوم به واسطههای انتقال ادبیات روسیه و شرق چون شرق شناسان، ترجمهها، مطبوعات و نظایر آن که به نوعی در این انتقال نقش داشته اند اشاره می نماید. رمانتیسم روسیه و شرق، رمانتیسم، رمانتیسم روسی و تاثیرات غرب بر رمانتیسم روسی مطالب فصل سوم را تشکیل می دهند. در فصل چهارم از تاثیر فرهنگ عربی و اسلامی در آثار پوشکین و در فصل پنجم از نشانههای اسلامی در آثار لرمانتوف سخن گفته می شود. تاثیر شرق به ویژه فرهنگ اسلامی در تولستوی و آثار او موضوع فصل ششم این کتاب است. در فصل هفتم به نشانههای تاثیرات اسلامی و عربی در آثار بونین اشاره می شود. این کتاب با ترجمه موسی بیدج در سال 1378 و توسط سازمان تبلیغات اسلامی روانه بازار گردید.
ایرانیان در گستره فرهنگ و دانش، سابقه ای طولانی دارند. آنان با تلاش های خستگی ناپذیر، گذشته درخشانی را آفریدند و در فرهنگ انسانی، نقش عمده ای ایفا کردند. وزش نسیم آزادی بخش اسلام بر ایران و تلاقی دو فرهنگ ایرانی و اسلامی مناسبات دین و فرهنگ را به همراه داشت و ثمرات میمون و مبارکی برای بشر به بار آورد. این فرهنگ ایرانی-اسلامی پویا، غنی و گسترده بود، به طوری که مرزهای جغرافیایی را درنوردیدند و در شمال آفریقا هند و حتی اروپا راه یافت. بررسی این مناسبات و چگونگی خدمات متقابل ایران و اسلام ازبایسته های پژوهشی روزگار ماست. از همین رو دبیرخانه "دین پژوهان" با دعوت از متفکران و اندیشوران، غوررسی در این موضوع را وجه همت خویش قرار داد و در سلسله مقاله هایی که اینک پیش روی شماست زوایای این مهم را کاوید...
در این کتاب نخست مؤلّف چکیدهای از جغرافیای پیش از اسلام را به منظورمقایسه با جهان بعد از اسلام ارائه کرده و به ارزیابی نیروی ذاتی و توانایدئولوژی و فرهنگ اسلامی پرداخته است. وی سپس مقولههایی چونمسجد، مدرسه، کتابخانه، مراکز علمی، رصدخانه، بیمارستان... و نیز بافتشهرهای اسلامی، نفوذ بینش اسلامی، بومشناسی، نهاد وقف به منزله یک اهرم عمرانی و فراگیریِ هنر اسلامی را مورد توجّه قرار داده است. در پایان، فراز ونشیب و شدّت و ضعف، توان بینش اسلامی در خلق پدیدههای جغرافیایی وپی جوییِ علل و عوامل آن به طور گذرا مورد بررسی قرار گرفته است.
در این کتاب، مؤلف کوشیده با پرداخت به جنبه ادبی صهیونیسم، ابعاد دیگر آن؛ یعنی بعد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ... را ریشهیابی کرده و با تبیین روند تکاملی آن و سپس آشکارکردن تضادها، به رد دعوی آنها بپردازد. نویسنده در پژوهش خود میگوید که اندیشه صهیونیسم در قرن حاضر ریشه دورتری دارد. ادبیات صهیونیسم با وجود اینکه خود را با بدترین وسایل یعنی دروغ، پردهپوشی و وارونه جلوه دادن حقایق، دربست در خدمت هدفهای تجاوزکارانه گذاشته است، از شهرت خوبی برخوردار بوده و در مخافل ادبی با اعحاب و تحسین روبرو شده است. نویسنده با انتخاب دهها موضوع که به مثابه خطوط اصلی ادبیات صهیونیسم به شمار میآیند، مسیر آن را در مدت زمانی طولانی که تاریخ آن به چند قرن پیش از پیدایش صهیونیسم معاصر برمیگردد، بررسی میکند.