سرزمین دکن (جنوب هند) که زمانی به لحاظ وسعت و اهمیتی که داشته است هند دیگرش مینامیدهاند، از دیرباز یکی از مراکز مهم زبان فارسی و فرهنگ ایرانی بوده است. اما وقتی که سخن از دوره درخشان تیموریان هند میرود، حوزههای شمالی و شرقی و مرکزی و تا حدودی جنوب هند را در مرکز توجه قرار میدهد و آثار بیشمار فارسی که فرآورده این دوره است مجالی مناسب برای تجلی قسمتهای دیگر نمیگذارد. ولی با اندک ملاحضهای دانسته میشود که به موازات حکومت تیموریان، در جنوب هند نیز قلمروی جداگانه و مستقل یا وابسته به حکومت مرکزی وجود داشته است و آثار متعددی که از این دورهها به صورتهای گوناگون بر جای ماندهاند گواه ایت مدعا هستند. در واقع میتوان دوره «بهمنیان» را که با سلطنت علاءالدین حسن بهمنی در سال 748/1347 آغاز میشود نقطه عطفی در رواج و گسترش جدی زبان و ادب فارسی در دکن به حساب آورد.
این کتاب دارای چهار فصل و مجموعا دربرگیرنده زندگی و آثار ۲۲۷ نفر از پارسی سرایان قفقاز است. هر فصل به شاعران یک منطقه قفقاز (آران، ارمنستان، داغستان، گرجستان) اختصاص یافته است. نخستین شاعری که زندگی و احوالش در این مجموعه معرفی شده، «ابوالعلای گنجه ای» متوفی به سال ۵۵۴ ه.ق و آخرین آنها، «ناظم ایروانی» متولد سال ۱۳۴۲ ه. ق است. در پایان کتاب نیز فهرست ماخذ و منابع به ترتیب الفبایی تخلص یا نام مولفان آمده است.
رستم و اسفندیار برجستهترین، نیکترین و مهمترین پهلوانان شاهنامهاند؛ از اینرو برخورد این دو یل از وزن و حساسیت خاصی برخوردار است. اسفندیار شاهزادهای جوان است، با چشم به تختی که شایستگی آن را دارد. او برخلاف گشتاسب، نه یک موجود آزمند و متزلزل و فریبکار، بلکه دلاور شکستناپذیر و مقدسی اس تکه برای نیکترین دینها و اندیشهها شمشیر زده است. رستم در مقابل او، پهلوان قرون و ابرمردی است که تبلور تکاپو و رنج مردانه یک تبار است. در این کتاب افزون بر مقدمه، سه مقاله پیرامون رستم و اسفندیار و همچنین متن آن از روی نسخه شاهنامه چاپ مسکو آمده است.
پذیرش دین مقدس اسلام به وسیله بیشتر ایرانیان، مسیر فرهنگ گذشته آنان را تغییر داد و به تدریج دستورها و قوانین آن در زندگی فردی، سیاسی، اجتماعی و ادبی این مرزوبوم اثر گذاشت. دانشمندان ایرانی در ساختمان بزرگ فرهنگ قرون اولیه اسلام که از برخورد دو فرهنگ اسلامی ـ ایرانی بنا شد، سهم بسزایی داشتند. سخنوران بزرگ فارسی با الهام از معانی بلند قرآن و احادیث، به صور گوناگون و به منظورهای خاص، آثار خود را بارورتر و مانا کردند. البته میزان بهرهوری تمام شعرا و نویسندگان از آیات و احادیث به یک اندازه نیست؛ برای مثال متون عرفانی و اخلاقی بهویژه مثنوی مولانا، غزلیات شمس، آثار سعدی، حافظ، سنایی و عطار مشحون از تأثیرپذیریهای گوناگون از قرآن و احادیث است. این کتاب اینگونه تأثیرپذیریهای قرآن و احادیث در ادب فارسی را بررسی کرده است. شیوه تنظیم کتاب بدینگونه بوده که ابتدا تعدادی از کتب مهم فارسی مورد مطالعه و فیشبرداری قرار گرفته و آنگاه آیات واحادیثی که کاربرد بیشتری در ادب فارسی داشته و از چاشنی ذوقی بیشتری برخوردار بودهاند، استخراج و سپس طبقهبندی شدهاند.
موضوع مورد بررسی ما حکایت کوتاه توبه ابراهیم ادهم است که از چهار متن انتخاب شده؛ کشف المحجوب هجویری غزنوی (قرن پنجم هـ.ق)، طبقات الصوفیه خواجه عبدالله انصاری (قرن پنجم هـ ق)، ترجمه رساله قشیریه از مؤلفی نامعلوم (قرن ششم هـ ق) و شرح تعرف مستملی بخاری (قرن پنجم هـ ق). روایتشناسی، رویکرد اصلی این مقاله است. ابتدا هر چهار متن را به تعدادی گزاره تقسیم و آنها را براساس رمزگانهای متفاوت، دستهبندی و در چارچوب ساختار روایی با یکدیگر مقایسه کردیم تا بدین وسیله ویژگیهای روایی آنها را کشف کنیم. در واقع به بررسی «سبکشناسی روایت» در چهار قطعه بسیار کوتاه از این متون پرداختهایم.