شاهکار رودکی در خمریات قصیده معروف «مادر می» است که یاد ابونواس شاعر عرب را در ذهن زنده میکند؛ اما ابونواس بعد از توصیف انواع گوناگون خمر، عصاره آن، خمرهها، قدم آن، حبابها، طعم، رنگ، صفا و بوی آن به وصف شاربین میپردازد. رودکی در بیان آداب شراب و نوع نگاه به شاربان با ابونواس یکسان نیست؛ بلکه در موضوع توالد خمر و ساخت آن و در بسیاری از تفصیلات معانی شباهت میان آنها وجود دارد؛ به عنوان مثال، در اصالت باده ابونواس آن را دختر روزگار مینامد که با وجود زمان به وجود آمده و زمان پدر اوست و در آغاز خلقت خلق شده است. او قدم خمر را به عهد آدم و نوح بر میگرداند و گاه به عهد عاد و ثمود. باده او زمان ذیالقرنین و موسی را درک کرده است؛ اما از دیدگاه رودکی میای سالخورده است که پنجاه جامه را کهن کرده باشد. در این مقاله برآنیم تا پس از ارائه سیر اجمالی خمریهسرایی و وصف خمر، با توجه به صور خیال، به خصوص تشبیه، به مقایسه مضامینی همچون: قوت تاثیر خمر، لطافت باده، تابندگی و نور، حبابهای باده، ساقی، جام، مجلس باده، ادب منادمه و... در دیوان رودکی و ابونواس بپردازیم.
ابوعبدالله جعفر بن محمد بن حکیم بن عبدالرحمن بن آدم متخلص به رودکی و مشهور به استاد شاعران (زادهٔ ۲۴۴، رودک - درگذشتهٔ ۳۲۹ هجری قمری) نخستین شاعر مشهور ایرانی-فارسی حوزه تمدن ایرانی در دورهٔ سامانی در سدهٔ چهارم هجری قمری و استاد شاعران این قرن در ایران است. رودکی، شاعر و استاد سمرقندی نامش بر تارک ادوار شعر فارسی میدرخشد، هر وقت سخن از نخستین شاعر بزرگ تاریخ ادب فارسی دری به میان آید مسلماً نام رودکی بیش از هر نامی در خاطرهها جلوهگری میکند. این شاعر بزرگ که فضل تقدم او بر همۀ شاعران در اقوال شاعران بزرگ همعصر او و بعد از او دیده میشود در زمانی که شعر فارسی دری هنوز مراحل کمال خود را نپیموده بود اشعاری سرود که بعضی از آنها که در معدود اشعار باقی ماندۀ از او، دیده میشود با بهترین اشعار بزرگترین شعرای فارسی زبان برابری میکند. شعر او علاوه بر جنبۀ کیفی از نظر کمّی نیز از مزیتّی خاص برخوردار بوده است و بالاترین رقم در تعداد اشعار به او نسبت داده شده است ولی متأسفانه از ابیات کثیر او که حتی به یک میلیون و سیصد هزار بیت هم بالغ دانستهاند کمتر از هزار بیت او به جای مانده که از این مقدار نیز بعضی ابیات انتسابش به رودکی محل تردید محققان است و یا در دیوان دیگر شاعران نیز دیده شده است. از رودکی دیوانی و مجموعهیی بهجا نمانده است که مورد تحقیق پژوهندگان قرار گیرد و آنچه گرد آمده است مجموعۀ ابیات متفرقی است که از لابلای اوراق تذکرهها و جُنگها و کتب علوم ادبی به دست آمده است. نخستین دانشمندی که برای جمع آوری اشعار او همّت گماشت شادروان استاد سعید نفیسی بود که تحقیق گستردهیی دربارۀ اشعار وی به عمل آورد و حاصل زحمات ممتد استاد نفیسی کتابی جامع است به نام «محیط زندگی و احوال و اشعار رودکی» که چاپ اول آن در سال ۱۳۰۹ شمسی انتشار یافت. سپس در سال ۱۹۵۸ میلادی اثر تحقیقی دیگری در تاجیکستان توسط عبدالغنی میرزایف به طبع رسیده است که در پایان کتاب، مجموعۀ اشعار به دست آمدۀ رودکی که زیر نظر ی. براگینسکی جمع آوری شده الحاق گردیده است. این مجموعه اشعار یک بار در مسکو در سال ۱۹۶۴ جداگانه به چاپ رسیده و بار دوم چاپ افست آن در تهران انتشار یافته است. چون دیوان رودکی از قرون گذشته به جای نمانده که مورد تحقیق قرار گیرد بناچار آشنایی با اشعار او جز از طریق آثار یاد شده مقدور نیست. در کتاب حاضر با استفاده از مجموعههای مذکور، حواشی و توضیحاتی بر قطعهها و قصیدهها و تغزّلات او نوشته شد تا برای دوستداران شعر کهن فارسی و دانشجویان مفید افتد
در آغاز سال روان خورشیدی رئیس جمهور افغانستان، ایران و تاجیکستان در شهر دوشنبه تصمیم می گیرند تا نمادهای فرهنگی و تمدنی جغرافیای تاریخی سه کشور تجلیل نمایند نگرشی که مبتنی بر همگرایی معطوف به ثبات منطقی و پیوند پایدار سه کشور است. این تصمیم باعث امضا بیانیه مشترک در تاریخ 5 و6 برج حمل 1387 بر تجلیل از هزار و یک صد و پنجاهمین سال زاد شاعر تیره چشم روشن بین یعنی رودکی و جشن نوروز سال روان صحه می گذارد. این مجموعه یادگار از چنان همایشی است
این کتاب با عنوان «تاریخ ادبیات افغانستان در ادوار قدیمی» برگرفته از جلد سوم دایرةالمعارف آریانا است که بدون دخل و تصرف در متن و شیوه نگارش، با رفع پارهای از اغلاط چاپی، نگارشی و اشتباهات مشهود منتشر شده است. منابع اصلی این دایرةالمعارف، لغتنامه دهخدا و ترجمه عربی دایرةالمعارف اسلام بوده است. مباحث تاریخ ادبیات افغانستان در این کتاب ذیل نه قسمت که به حصهها تقسیم و شامل عناوین جداگانه میباشد، آورده شده است.
شرف الدین علی بن شمس الدین علی یزدی، معروف به «مخدوم» و متخلص به «شرف»، از جمله شاعران و نویسندگان و مورخان و علمای مشهور نیمه دوم قرن هشتم و نیمه اول قرن نهم هجری قمری بوده است. روزگار جوانی او به کسب علوم سپری شده است و اطلاعات وسیع علمی و ادبی او را ـ چه از نظر گستردگی اطلاعات و چه از نظر تنوع تألیفات ـ میتوان در آثارش به روشنی دید. محمد مستوفی، در کتاب تاریخ یزد (جامع مفیدی) ضمن بیان شرحمفصلی از زندگی وی، او را اشرف فضلا و الطف علمای دوران خود میداند که همواره در عراق و فارس، نزد سلاطین، معزز و محترم بوده و مدتی ندیم شاهرخ میرزای تیموری بوده که از طرف وی، به لقب «مخدومی» ملقب گردیده است.