مقدمة الادب اثر ابوالقاسم محمود بن عمر بن محمد خوارزمى زمخشرى از بزرگان لغت و نحو و تفسیر و ادب در قرن ششم هجرى است. این کتاب به لحاظ ادبى از جایگاه خاصى برخوردار است و خوارزمى با تألیف آن خدمت شایانى به زبان فارسى نموده است. او با دقت فراوانى کلمات فارسى خالص و سره را در برابر کلمات عربى برگزیده است و بسیارى از لغات مهجور و نادر فارسى را در کتابش مىتوان دید. کتاب حاوى زندگینامهاى مختصر از مؤلف، یک تنبیه براى خواننده کتاب، مقدمهاى از مؤلف و متن کتاب در سه بخش است. در کتاب کلمات عربى و فارسى و ترکى مقایسه مىشوند و بین آنها کلمات جغتایى و مغولى دیده مىشود. این کتاب یکى از فرهنگنامههاى ارزشمندى است که حدود 70 سال بعد از فرهنگ محمود کاشغرى تألیف یافته است. تحقیقات کاشغرى مربوط به اوغوزهاى داخلى بوده و اما این کتاب مربوط به اوغوزهاى بیرونى است. تنظیم به این شکل و ماهیت، سوابق فرهنگنویسى او را تأیید مىنماید. جمع کلمات، ضربالمثلهاى عامیانه و مقایسه آنها در زبانهاى عربى، فارسى، ترکى و مغولى جدیت فراوانى مىطلبد. در قرون وسطى عالمان کموبیش زبانهاى عربى و فارسى و ترکى را مقایسه مىکردند و امتیاز زمخشرى این است که زبان مغولى را هم اضافه نمود. بهطور کلى مىتوان گفت این کتاب از گنجینههاى پرارزش براى لغتشناسان و ادیبان فارسى و عربى است. نویسنده در ابتداى کتاب به تبیین جایگاه زبان عربى بین زبانهاى دیگر پرداخته است، سپس با مدح ابوالمظفر اتسوز بن خوارزم پادشاه وقت، محتویات کتاب را به پنج بخش تقسیم مىکند: اسامى، افعال، حروف، صرف اسماء و صرف افعال که دو قسمت آخر آن در کتاب موجود نمىباشد.
این فرهنگ دارای دو هزار و صد واژه متداول و مصطلح در رنگرزی و چاپ پارچه می باشد در این فرهنگ سعی شده است لغاتی که در ریسندگی و بافندگی چرم و پوست و قالی بافی، مربوط برنگرزی و چاپ می شود نیز مختصری گزیده و بیان گردد، فرمول شیمیایی و نام تجارتی برخی از ترکیبات مورد مصرف نیز ذکر گردیده است با توضیحات مختصری که در مورد بیشتر واژه ها داده شده است این کتاب را از صورت فرهنگ ساده بیرون آورده و به صورت راهنما جهت علاقمندان این رشته درآورده است.
پیدایش اصطلاحات در جوامع بشری به دوران های بسیار دوری بر می گردد، ولی اصطلاحات تخصصی و فنی در واژگان یک زبان طبیعی، برای گروه یا طبقه خاصی از انسان ها در مراحل بعد پدید آمده است که نشانه نوعی همکاری و فعالیت مشترک و کاربرد اصطلاحات حرفه ای خاص است که بر زبان مشترکی مهارت دارند که در آن رشته و فن خاص خویش اصطلاحاتی را می شناسند و در کاربردی واحد استخدام می کنند. این نوع همکاری و فعالیت مشترک و کاربری اصطلاحات فنی خاص، آنها را از دیگر اعضای جامعه، زبانی متمایز می بخشد، که به تدریج واژه های عامی را به شکل تخصصی تثبیت نموده و یا با ساخت واژه های جدید و یا وام گیری واژه ها از زبان های دیگر، واژگان زبان فنی تخصصی خود را ساخته و یا تکمیل کرده اند.
مقدمة الادب اثر ابوالقاسم محمود بن عمر بن محمد خوارزمى زمخشرى از بزرگان لغت و نحو و تفسیر و ادب در قرن ششم هجرى است. این کتاب به لحاظ ادبى از جایگاه خاصى برخوردار است و خوارزمى با تألیف آن خدمت شایانى به زبان فارسى نموده است. او با دقت فراوانى کلمات فارسى خالص و سره را در برابر کلمات عربى برگزیده است و بسیارى از لغات مهجور و نادر فارسى را در کتابش مىتوان دید. کتاب حاوى زندگینامهاى مختصر از مؤلف، یک تنبیه براى خواننده کتاب، مقدمهاى از مؤلف و متن کتاب در سه بخش است. در کتاب کلمات عربى و فارسى و ترکى مقایسه مىشوند و بین آنها کلمات جغتایى و مغولى دیده مىشود. این کتاب یکى از فرهنگنامههاى ارزشمندى است که حدود 70 سال بعد از فرهنگ محمود کاشغرى تألیف یافته است. تحقیقات کاشغرى مربوط به اوغوزهاى داخلى بوده و اما این کتاب مربوط به اوغوزهاى بیرونى است. تنظیم به این شکل و ماهیت، سوابق فرهنگنویسى او را تأیید مىنماید. جمع کلمات، ضربالمثلهاى عامیانه و مقایسه آنها در زبانهاى عربى، فارسى، ترکى و مغولى جدیت فراوانى مىطلبد. در قرون وسطى عالمان کموبیش زبانهاى عربى و فارسى و ترکى را مقایسه مىکردند و امتیاز زمخشرى این است که زبان مغولى را هم اضافه نمود. بهطور کلى مىتوان گفت این کتاب از گنجینههاى پرارزش براى لغتشناسان و ادیبان فارسى و عربى است. نویسنده در ابتداى کتاب به تبیین جایگاه زبان عربى بین زبانهاى دیگر پرداخته است، سپس با مدح ابوالمظفر اتسوز بن خوارزم پادشاه وقت، محتویات کتاب را به پنج بخش تقسیم مىکند: اسامى، افعال، حروف، صرف اسماء و صرف افعال که دو قسمت آخر آن در کتاب موجود نمىباشد.
یأتی هذا الدیوان مقدما شعر الزمخشری لیرسم مع الدراسة الصورة الکاملة للزمخشری الشاعر. هو محمود بن عمر بن محمد الخوارزمی الزمخشری، یلقب بجار الله؛ لأنه أقام فی مکة مدة مجاورا البیت الحرام. قال الزمخشری الشعر فی کثیر من الاغراض: فی المدیح النبوی، والمدح والفخر والرثاء و الغزل والزهد والحنین الی مکة والإخوانیات، و کان شعره معبرا عن بیئته و حیاته، کما کان لثقافته العلمیة أثرها الواضح فی موضوعاته و معانیه و صوره و ألفاظه.