منابع مشابه بیشتر ...

66152928ad549.jpg

آگاهی

محمدجعفر مصفا

به علت حاکمیت پندار بر ذهن، اتاق وجود من، یعنی ذهن من تاریک است. اکنون از درون این اتاق تاریک به ده ها و صدها موضوع اجتماعی یا هر موضوع دیگر نگاه می کنم و نتیجتا همه آنها را تاریک می بینم. حال کار مفید این نیست که تو آن ده یا صد موضوع و مورد را برای من روشن کنی، کار مفید این است که کمک کنی به روشن شدن اتاق تاریک ذهنم. وقتی این اتاق روشن شد خود من می توانم از یک موضع روشن آن صد مورد و بیشتر از آن را روشن ببینم.

65d5fb9ea3b87.jpg

فلسفه و فرهنگ

ارنست کانسیرر

طبیعت این کتاب طوری ست که مسایل و مواضیع آن ممکن است در بادی امر متفرق و بی ارتباط با یکدیگر جلوه کنند. کتابی که از علم نفس و علم وجود واپیستمولوژی 3 صحبت کند، و بخش هایی درباره اساطیر و دین و زبان و هنرو علم و تاریخ داشته باشد، از این ایراد و انتقاد نمی تواند مصون بماند که شباهت به چنته درویشی دارد که در آن عجیب و غریب ترین چیزها پهلوی هم ریخته اند. اما من امیدوارم که خواننده این کتاب ایراد مذکور را بی اساس تلقی کند. یکی از مهمترین هدفهای من در تالیف این کتاب این بوده است که خواننده را متقاعد کنم به اینکه کثرت مسایل مطروحه ظاهری ست و در واقع کلیه موضوعهای مورد بحث در این تالیف به یک موضوع بر می گردند و این همه مسئله در حقیقت راههایی هستند که به یک مرکز واحد منتهی می شوند، و به نظر من وظیفه یک نوع فلسفه فرهنگ است که این مرکز را کشف کند و محل آن را تعیین نماید. غرض از نوشتن این کتاب این نبوده است که رساله ای "عام پسند" در باب موضوعی فراهم آید که از بسیاری جهات قابل "عام پسند شدن" نیست. با این وصف این کتاب منحصرا برای دانشگاهیان و فلاسفه نوشته نشده است. مسایل اساسی فرهنگ انسان برای انسانها نفع عام دارد و باید که قابل درک برای تعداد بیشتری از مردم باشد. از اینرو، من کوشیده ام تا افکار خود را عاری از هر گونه خصلت فنی و و تا حد مقدور روشن و ساده بیان کنم. با وجود این، منتقدان این کتاب باید بدانند آنچه در این رساله آورده ام، بیشتر بیان و توضیح تئوری خودم درباره فرهنگ است تا سعی در اثبات و توجیه آن. برای بحث و تحلیل عمیقتر مسایل مربوط به فرهنگ، خواننده را به توضیحات تفصیلی کتاب دیگرم یعنی فلسفه صورتهای سمبولیک ارجاع می دهم...

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

582a11dbc5cf6.PNG

وجوه اقتباس سينمايي از سيرالعباد سنايي

مرتضی محسنی

لزوم پرداختن به جنبه‌هاي نمايشي آثار ادبي غني فارسي براي استفاده در توليد فيلم‌هاي اقتباسي جذاب و پرمحتوا، با عنايت به پيشرفت تکنيکي سينما از يک سو، و کمبود سوژه‌هاي جذاب و بکر از سوي ديگر، بر کسي پوشيده نيست. در اين مقاله سعي شده است با تکيه بر جايگاه و اهميت اقتباس از آثار ادبي در سينماي جهان و سابقه آن در ايران، سيرالعباد الي المعاد سنايي غزنوي به عنوان اثري واجد شرايط اقتباس بررسي و با توجه به برخي ويژگي‌هاي مطلوب داستان‌هاي سينمايي، برخي وجوه نمايشي آن تحليل و نمايانده شود. با اين توصيف، به ويژگي‌هاي اين اثر در ساختار يعني: نمود داستاني و روايت‌گونه، تصاوير بکر و بديع، ماجراهاي تصويري، به علاوه بخش‌هاي متمايز اما پيوسته متن که قابليت تبديل آن را به يک فيلم نامه سه پرده‌اي نشان مي‌دهد، در تطابق با يک داستان خوب سينمايي براي اقتباس اشاره شده است. در ضمن به محتواي غني و فلسفه اخلاقي اثر همراه و هم خوان با فضا و تصاوير ارائه شده در آن، به عنوان زمينه‌اي مناسب براي اقتباس فيلم نامه‌اي سينمايي و ساخت فيلمي ارزشمند توجه شده است.

هنر/مطالعات عمومی پژوهش‌ها/پژوهش‌ در نثر و متون
مقاله
57df91aedccaf.PNG

محور عمودي خيال در قصايد ناصرخسرو

مرتضی محسنی

قصيده در تمام ادوار شعر فارسي ساختاري يک نواخت و تقليدي داشته است و همين ويژگي نقش مهمي در ضعف محور عمودي اين قالب شعري داشته و باعث شده است تا تخيل شاعر همواره در يک جهت سير کند و زنجيره‌اي از تصاوير تکراري و از پيش تعيين شده را تداعي نمايد. اما شگردهاي ناصرخسرو (394-481 ﻫ.ﻕ.) براي به کارگيري تصاوير در محور عمودي قصيده هنجارشکنانه است؛ طرح‌هايي که او از ساختمان قصيده ارائه کرده متنوع و در عين حال بي‌نظير است. در اين مقاله، مجموع قصايد ناصرخسرو با اشعار سه تن از معروف‌ترين هم عصرانش يعني عنصري (؟- 431 ﻫ.ﻕ.)، فرخي (؟- 429 ﻫ.ﻕ.) و منوچهري (؟- 432 ﻫ.ﻕ.)، از لحاظ ساختمان مورد مقايسه قرار مي‌گيرد و در نهايت ويژگي‌هايي مانند توصيف مفصل، تمثيل، تشخيص، تکرار واژه‌هاي محوري در طول قصيده و پيوستگي ابيات به واسطه حروف ربط که از مهم‌ترين عوامل موثر در استحکام محور عمودي قصايد ناصرخسرو است و در شعر معاصران وي کم‌تر به کار رفته، تبيين شده است. با توجه به گرايش شاعران مداح به مخاطب و گرايش ناصرخسرو به آرمان‌هاي خود، ساختمان قصايد وي متاثر از عواطف و احساسات شخصي و مذهبي اوست. بر همين اساس، ناصرخسرو متناسب با عواطف شخصي، در محور عمودي ساختمان قصيده به نوآوري‌هايي همچون شروع کردن قصيده با سوال از مخاطب و يا مورد خطاب قرار دادن او، حضور شاعر در پايان اکثر قصايد، فراواني قصايد فاقد تشبيب و شريطه و نيز استفاده از تخلص شاعري در پايان قصايد دست زده است.

فنون ادبی/بلاغت (بیان، بدیع، معانی) پژوهش‌ها/پژوهش‌ در شعر و شاعران
مقاله