حمدالله مستوفی از برجستهترین متابعات خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی از نویسندگان معتبر سده هشتم هجری است. او صاحب سه اثر برجسته در تاریخ و جغرافیاست که نزهة القلوب یکی از آنهاست. این کتاب اثری در جغرافیا و هیئت است که تألیف آن پنج سال پس از ظفرنامه و ده سال پس از تاریخ گزیده یعنی 740 هـ. ق بوده و در شمار چند کتاب نادر و گرانبهائی است که درباره جغرافیا به زبان فارسی تألیف یافته و از مزیت و جامعیت خاصی برخوردار است. این کتاب گرچه بیشتر به عنوان یک منبع جغرافیایی شناخته و معرفی شده، اما در واقع یک اثر چنددانشی است که افزون بر جغرافیا، موضوعات دیگری را نیز از قبیل هیئت، طبیعیات و خواص اشیاء دربر دارد. البته بخش جغرافیایی نزهة القلوب، در مقایسه با سایر بخشهای كتاب از اهمیت ویژه و فوقالعادهای برخوردار است و با توجه به اطلاعات منحصربهفردی که درباره مناطق مختلف ایران در سده هشتم هجری به دست میدهد، میتوان گفت جغرافیایی این کتاب، مهمترین متن جغرافیایی به زبان فارسی است.
سرزمین کهنسال دلاوران ایران باختری از نظر جغرافیای تاریخی و تاریخ مرموز و ناشناخته است. اگر آنطور که در خارج از ایران محققانی چون هرتسفلد، دمرگان، مینورسکی، رالنسن، سر ارول استین برای بررسی گذشته های این سرزمین کوشیده اند فضلای کشور نیز توجهی ابراز می داشتند. اینک بسیاری از زوایای تاریک تاریخ چند هزارساله میهن ما روشن شده بد. نخستین کتابی که درباره لرستان به چاپ رسید مجموعه ای از غلامرضا خان والی و انیس المسافر نام داشت. کتاب مذکور در بوشهر به چاپ رسیده و مشتمل بر آگاهی هایی در مورد جانوران شکاری و فرمانروایان لر از حسین خان والی تا زمان مولف است، پس از آن باید از جغرافیای نظامی لرستان تالیف سپهبد رزم آرا نام برد که مشتمل بر جغرافیای مناطق با توجه به جنبه نظامی انها و ورود قوای دولتی به لرستان و سرکوبی عشایر این منطقه می باشد. آقایان بهمن کریمی و محمدعلی امام شوشتری نیز چند صفحه ای از کتابهای جغرافیای تاریخی غرب ایران و تاریخ جغرافیایی خوزستان را به لرستان اختصاص داده اند. با این حال تا به امروز کتابی که منحصر به تاریخ یا جغرافیای تاریخی این قسمت از ایران باختری باشد تالیف نشده است.
سرزمینی که اکنون بلوچستان نام دارد به اسم «مکا» مشهور بوده که یونانیها آن را «گدروزیا» نامیدند.در زمان قدیم در سرزمین بلوچستان باتلاق بسیار وجود داشت و «اراینا» در زبان سانسکریت به معنی باتلاق است و برخی معتقدند از ترکیب این دو کلمه با کلمه «مکا» کلمهای پدید آمد که به مرور زمان به «مکران» تبدیل شد. واژه بلوچستان نیز از زمانی اطلاق شد که بلوچها در آن سکونت کردند. بلوچ ها یكی از اقوام اصیل و شناحته شدة ایرانی هستند ، كه به زبان بلوچی ( كه از نزدیكترین خویشاوندان زبان فارسی است ) تكلم می كند و بیشترین جمعیت آنان در سه كشور ایران ، پاكستان و افغانستان بسر می برند .بیشترین جمعیت استان سیستان و بلوچستان را بلوچها تشكیل می دهند و بافت اجتماعی آن قبیله ای و طایفه ای است. همه اقوام ایرانی با توجه به اشتراكات فرهنگی دارای خصلت های اجتماعی مشابهی هستند . اما در عین حال بخاطر تأثیر پذیری از شرایط خاص محیطی و قومی خود تفاوتهایی نیز در خصلتها، باورها و آداب و رسوم آنها مشاهده می شود كه ویژگی های خاص هر قومی را تشكیل میدهد .
چاپ شناختهشده از «نزهة القلوب» حمدالله مستوفی متعلق به لسترنج است که تنها شامل مقاله سوم کتاب، یعنی بخش جغرافی آن میشود. اما موضوع این کتاب، مروری بر تقاویم معروف و غیرمعروف در ایران یا به عبارتی مستعمل و غیرمستعمل است. باب اول درباره تواریخی است که همچنان کاربرد دارد. باب دوم درباره تقویمهایی است که مربوط به اقوام دیگر بوده، تقریبا از دور استفاده خارج شده است؛ تقویمهایی مانند سغدی یا خوارزمی و ... .
تاريخ گزيده تأليف حمدالله مستوفی است که توسط عبدالحسین نوایی مورد تحقیق قرار گرفته است.این کتاب یکی از استثناییترین تواریخ عمومی محسوب میشود که تاریخ عرب و دنیای اسلام و ایران در آن نگاشته شده است. این کتاب خلاصهای از تاریخ عمومی عالم است که از بدو خلقت تا وزارت خواجه غیاثالدین محمد پسر خواجه رشیدالدین فضلالله را در بر میگیرد. تاریخ گزیده مشتمل است بر مقدمه، فاتحه، شش باب و خاتمه. در فاتحه به آفرینش عالم پرداخته شده است. بابهای بعدی که هریک شامل چند فصل است، درباره پیامبران اولوالعزم، برخی از حکیمان و فلاسفه، پادشاهان ایرانی پیش از اسلام، ظهور حضرت محمد(ص) و آغاز اسلام تا پایان حکومت عباسیان، تاریخ ایران از صفاریان تا اواخر سلطنت سلطان ابوسعید بهادر (716 ـ 736)، ائمه و بزرگان اهل سنّت و تاریخ و جغرافیای شهر قزوین. باب ششم درواقع تلخیص کتاب التدوین فی تاریخ قزوین تألیف امام رافعی است و مطالبی نیز به آن افزوده شده است. در خاتمه مؤلف، همانند خواجه رشیدالدین فضلالله در جامع التواریخ، شجره انساب پیامبران و ائمه و پادشاهان و حکما را ذکر کرده است. ادوارد براون نوشته است که این بخش در نسخههای خطی که او دیده، وجود ندارد