نقد آثار آل احمد کار آسانی نیست؛ نخست به دلیل گرامی بودن او که مردانه بود و جانبدار حقیقت؛ دیگر به دلیل جهشهای اندیشهها و شگرد نوشتههایش که سیلی است خروشان و بیقرار، میغرد و تندرآسا پیش میرود و بیامان کوبنده است. در این کتاب ابتدا زندگینامه جلال آمده و سپس به ترتیب داستانهای کوتاه و بلند او سپس مقالهها و ترجمههای او تحلیل و بررسی شده است.
سید عبدالعلی دستغیب در در ۱۶ آبان ۱۳۱۰ خورشیدی در شیراز به دنیا آمد. پدرش، سید جواد، واعظ و سپس کارمند وزارت معارف (فرهنگ و آموزش و پرورش بعدی) در شهرستانهای فیروزآباد و جهرم بود. عبدالعلی دستغیب تحصیلات ابتدایی و دوره اول متوسطه را در فیروزآباد و جهرم انجام داد. سپس وارد دانشسرای مقدماتی شیراز شد و پس از فراغت از تحصیل، به تدریس در دبستانهای کازرون و نورآباد ممسنی پرداخت. وی پس از ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ به دلیل فعالیت سیاسی بازداشت شد و یکسال را در زندان شیراز گذراند. دستغیب پس از آزادی از زندان، به علت ممنوعیت از مشاغل دولتی، به کار در دفتر اسناد رسمی و روزنامههای محلی شیراز پرداخت و مدت سه سال نیز کارمند غیررسمی اداره بهداشت بود. دستغیب در سال ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل به تهران رفت و وارد دانشسرای عالی شد. از گذراندن دورهٔ سه سالهٔ دانشسرای عالی در رشتهٔ فلسفه و علوم تربیتی، فوق لیسانس همین رشته را ادامه داد، اما به دلیل موانعی درس را رها کرد. از آن پس تا سال ۱۳۵۹ به تدریس ادبیات، نقد ادبی و جامعهشناسی هنر در دبیرستانها، مدارس عالی و دانشسراهای مقدماتی در شیراز و تهران پرداخت. وی در سال ۱۳۵۹ بهدرخواست خود بازنشسته شد و از آن پس توانست وقت بیشتری را به مطالعه و نگارش اختصاص دهد. عبدالعلی دستغیب از سال ۱۳۲۶ در روزنامههای شیراز همچون پارس و بهار ایران، و سپس در مجلهها و روزنامههای تهران همچون اطلاعات، کیهان، سخن، فردوسی، نگین، روشنفکر، امید ایران، پیام نوین، راهنمای کتاب، آینده، آدینه، کلک، کیهان فرهنگی، نیستان و ادبیات داستانی، مقالهها و مطالب متعددی در زمینههای تاریخ، فلسفه، جامعهشناسی و هنر نوشته است. از دستغیب نزدیک به چهل کتاب منتشر شده است. دستغیب در سال ۱۳۷۴ از سوی وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی به عنوان منتقد نمونه برگزیده شد و لوح سپاس خدمات فرهنگی دریافت کرد. همچنین، در سال ۱۳۸۲ طی مراسمی در صدا و سیما، دستغیب به عنوان چهره ماندگار در رشته نقد ادبی شناخته شد و موفق به دریافت لوح تقدیر و جایزه گردید.
در ادب گذشته ما جز در موارد انگشت شمار شیوه تذکره نویسی بود و تذکره نویسان به کلی گوئی هائی درباره شاعران و نویسندگان می پرداختند که به هیچ روی روشنگر دگرگونی های اجتماعی و روانی نمی شد. و پرده از سیمای آفرینش های هنری بر نمی گرفت. روشن است که این کلی گویی منصوب به عوفی نیست. اذکره های دوران صفویه و قاجاریه نیز پر است از همین قماش تعارف ها. و چنین است نوشته های قزوینی و پیروان او که در پهنه لغت و معنی واژه ها سیر می کنند و نمی توانند پژوهش ادبی و تاریخی را در معنی درست واژه دریابند. امروز باز می توان نمونه های جدید این تذکره نویسی را در نوشته های دبیر سیاقی. محمد جعفر محجوب و احمد علی رجائی و .. یافت که توانایی بازسازی و شناخت و شناساندن اندیشه های فردوسی و خیام و مولوی و حافظ را ندارند. و چندین صفحه سیاه می کنند بی انکه نکته تازه ای درباره ای نام آوران پهنه ادب و هنر گفته باشند. سید احمد حکمآبادی که بعدها نام خانوادگی کسروی را برگزید، تاریخنگار، زبانشناس، پژوهشگر، حقوقدان و اندیشمند ایرانی بود. وی استاد ملیگرای رشته حقوق در دانشگاه تهران و وکیل دعاوی در تهران بود. احمد کسروی در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ و در سن ۵۷ سالگی، چشم از جهان فرو بست. احمد کسروی در حوزههای مختلفی همچون تاریخ، زبانشناسی، ادبیات، علوم دینی، روزنامهنگاری، وکالت، قضاوت و سیاست فعالیت داشت. آثار احمد کسروی بالغ بر ۷۰ جلد کتاب به زبانهای فارسی و عربی میشوند. از مهمترین آثار کسروی میتوان به دو کتاب تاریخ مشروطهٔ ایران و تاریخ هجده سالهٔ آذربایجان اشاره کرد که از مهمترین آثار مربوط به تاریخ جنبش مشروطهخواهی ایران میشوند و تا به امروز «مرجع اصلی» محققان پیرامون جنبش مشروطیت ایران بوده است. آذری یا زبان باستان آذربایجان، برای نخستین بار این نظریّه را مطرح کرد که زبان تاریخی منطقهٔ آذربایجان قبل از رایجشدن زبان ترکی آذربایجانی که مورخان از آن به نام «آذری» یاد کردهاند، زبانی از خانوادهٔ زبانهای ایرانی بودهاست. این نظریه هنوز مخالفانی میان قومگرایان دارد، اما در نزد زبانشناسان دنیا به صورت عام پذیرفته شده است.
جلال آل احمد از جمله متفکران نادری است که مرام و کلامش ملهم از فرهنگ ملی و مذهبی ایرانیان و جهت جهد و جهادش سوقدادن آنان به سوی استقلال سیاسی و فرهنگی و اقتصادی است. جلال در مقطعی میزیست و روالی را برای ارائه کارهایش برگزیده بود که برای رسانیدن پیام و وانهادن بار مسئولیت از دوش به اجبار در زیر لواها و لفافههای مختلف مینوشت؛ گاهی به صورت داستان، گاهی به صورت نقد و گاهی سفرنامه. در این کتاب نویسنده کوشیده تمامی اشارات و تنبیهات و وصایای او که به شکل پراکنده در موضوع «فرهنگ و هنر و ادب» به نگارش درآمده، جمعآوری کند. این فرهنگ شامل دقیقترین و بیغرضانهترین تعریفها درباره رشتههای هنری نظیر نقاشی، معماری، موسیقی، سینما، تئاتر و درباره رشتههای فرهنگی و ادبی نظیر تاریخ، شعر، عرفان، تصوف و .... و در ضمن اظهارنظرهای جامع و قاطع درباره هنرمندان و ادیبان است.
در ادب گذشته ما جز در موارد انگشت شمار شیوه تذکره نویسی بود و تذکره نویسان به کلی گوئی هائی درباره شاعران و نویسندگان می پرداختند که به هیچ روی روشنگر دگرگونی های اجتماعی و روانی نمی شد. و پرده از سیمای آفرینش های هنری بر نمی گرفت. روشن است که این کلی گویی منصوب به عوفی نیست. اذکره های دوران صفویه و قاجاریه نیز پر است از همین قماش تعارف ها. و چنین است نوشته های قزوینی و پیروان او که در پهنه لغت و معنی واژه ها سیر می کنند و نمی توانند پژوهش ادبی و تاریخی را در معنی درست واژه دریابند. امروز باز می توان نمونه های جدید این تذکره نویسی را در نوشته های دبیر سیاقی. محمد جعفر محجوب و احمد علی رجائی و .. یافت که توانایی بازسازی و شناخت و شناساندن اندیشه های فردوسی و خیام و مولوی و حافظ را ندارند. و چندین صفحه سیاه می کنند بی انکه نکته تازه ای درباره ای نام آوران پهنه ادب و هنر گفته باشند. سید احمد حکمآبادی که بعدها نام خانوادگی کسروی را برگزید، تاریخنگار، زبانشناس، پژوهشگر، حقوقدان و اندیشمند ایرانی بود. وی استاد ملیگرای رشته حقوق در دانشگاه تهران و وکیل دعاوی در تهران بود. احمد کسروی در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ و در سن ۵۷ سالگی، چشم از جهان فرو بست. احمد کسروی در حوزههای مختلفی همچون تاریخ، زبانشناسی، ادبیات، علوم دینی، روزنامهنگاری، وکالت، قضاوت و سیاست فعالیت داشت. آثار احمد کسروی بالغ بر ۷۰ جلد کتاب به زبانهای فارسی و عربی میشوند. از مهمترین آثار کسروی میتوان به دو کتاب تاریخ مشروطهٔ ایران و تاریخ هجده سالهٔ آذربایجان اشاره کرد که از مهمترین آثار مربوط به تاریخ جنبش مشروطهخواهی ایران میشوند و تا به امروز «مرجع اصلی» محققان پیرامون جنبش مشروطیت ایران بوده است. آذری یا زبان باستان آذربایجان، برای نخستین بار این نظریّه را مطرح کرد که زبان تاریخی منطقهٔ آذربایجان قبل از رایجشدن زبان ترکی آذربایجانی که مورخان از آن به نام «آذری» یاد کردهاند، زبانی از خانوادهٔ زبانهای ایرانی بودهاست. این نظریه هنوز مخالفانی میان قومگرایان دارد، اما در نزد زبانشناسان دنیا به صورت عام پذیرفته شده است.
اخوان از شاعرانی است که بسیاری از دشواریهای شخصی و خانوادگیشان را در آثار و یادداشتهای خود ثبت کردهاند. از توصیفها و حاشیهنویسیهای اشعارش برمیآید که مردی صمیمی و بیشیلهپیله بوده است. البته گاهی در این یادداشتها به بیان باورهای خود نیز میپردازد و از شعر شاملو، نادرپور و دیگران انتقاد میکند. در این کتاب بعد از نگاهی گذرا به زندگی اخوان ثالث، شعر او به بوته نقد و بررسی گذاشته شده است.