از نخستین آثار نظم و نثر فارسی تا زمان حاضر، رسم و روش بسیاری از شاعران و نویسندگان و دانشمندان این بوده است که در صدر دیوان و در مقدمه کتاب منثور یا اثر علمی خویش شکر و سپاس ایزد متعال را به جای آورده و سخنانی پرورده و شیوا در حمد و تسبیح خدا به رشته نظم یا در سلک عبارت کشیدهاند. سپس به ستایش پیامبر اکرم پرداخته و با همان کلام متین و مزین به صنایع لفظی، بر بنیان قرآن و مضمون احادیث، در شأن و منزلت و مقام پیامبر داد سخن دادهاند. این کتاب شامل تحمیدیههای قرن هشتم تا پایان قرن دهم در متون نظم و نثر فارسی است.
هاشم اعتماد سرابی نویسنده کتاب، در مورد موضوع کتاب می گوید: این نوشته ها یک قسمت از مقالاتی است که در این چند ساله در روزنامه خراسان چاپ شده است، چیزهایی که پیرامون مسائل مختلف نوشته ام. که البته مثل نماز آن مردک گلستان چیزی نبوده که به کار آید. از سستی و نقص اما چرا باز به شکل کتابی در می آید منکه هنوز از رنج شرم "اسائه ادب" فارغ نیامده ام، واقعه ایست مشکلم... احساسی است و امیدی گنگ و خام و اگر با این همه، کمک کوچکی به درک درست شده باشد خود را ماجور یافته ام.
موضوع کتاب حاضر در مورد زندگی نامه امیر عنصرالمعالی کیکاووس نویسنده کتاب قابوسنامه تالیف غلامحسین یوسفی که توسط انتشارات دانشگاه تهران منتشر شده است.
کتاب هزار و یک حکایت یکی از تالیفات مرحوم خلیل خان ثقفی است. ایشان در پاریس به مطالعه کتب مختلفی از آثار نویسندگان عربی، مراکشی، الجزایری، فرانسوی، ژاپنی، چینی، انگلیسی، آلمانی که حکایات را نوشته بودند نمود و مصمم گردید که با اطلاعات شخصی حکایات مختلفی را بهم درآمیزد و اندک اندک آنرا تا پانصد حکایت درآورد ولی با فرصتی که در مدت یک سال بدست آورد و شور و ذوقی که پیوسته در تدوین کتاب از خود ابراز می نمود کم کم حکایات گردآورده او از یک هزار تجاوز نمود و نام آنرا هزار و یک حکایت نهاد و پس از بازگشت به میهن حک و اصلاح مختصری نمود و نام آنرا هزار و یک حکایت نهاد و منتشر نمود...
کوه، نه تنها هموراه آیتی از بزرگی و بلندی و استواری در برابر چشم آدمی بوده، در حادثههای بزرگی که با سرنوشت و زندگی بشر پیوند داشته تأثیر بسزا برجای نهاده است. کشتی نوح از آن غرقاب بر کوه جودی به ساحل سلامت رسید. معجزه صالح پیامبر، ناقه و بچهشتری بود که از دل سنگهای سخت کوه بدرآمد. موسی در طور سینا نورالهی را بر سر درخت دید و شرف تکلیم یافت، و پرتوی از ذات پروردگار بر آن کوه تابیدن گرفت تا دل موسی آرام گیرد. عیسی مسیح در قله کوهی در میان ابرها با موسی بن عمران و الیاس زنده دیدار کرد. در کوه و در غار حری منشور نبوت به پیغمبر ما محمد مصطفی (ص) عطا شد. در اسطورهها نیز کوه بروز شگفتیهاست. خدایان اساطیری در قلههای کوه المپ مستقر بودهاند. فریدون ضحاک را در کوه دماوند به بند کشید و کیخسرو با آن جذبه عارفانه به کوه بر رفت و ناپدید گشت. وقاف آن کوه را که هیچ مرغی جز همان مجال پرواز بر بلندی آن نداشت، پایان زمین میدانستند وقاف تا قاف به معنای سرتاسرزمین در سخن گویندگان مقیاسی حقیقی تصور میشد.