این کتاب مجموعهای است از چهار مقاله نگارنده که در کتاب ایرانشهر قبلا منتشر شده بود و در این کتاب با اصلاحات و اضافات و تجدیدنظر دوباره منتشر شده است. از این چهار مقاله یکی درباره مدارس در ایران، دومین درباره تاریخ علوم در ایران، سومین درباره زبان و لهجههای ایرانی و چهارمین راجع به ادبیات ایرانی در ادوار مختلف به اختصار بوده است. از میان این مباحث تاریخ مدارس در ایران حکم مقدمهای را درباره تاریخ علوم و ادبیات دارد و مباحث دیگر مستقیما به اصل موضوع مربوط است.
برای معارف ریاضی در ایران باستان، و نیز تمدن ایران در دورانهای بعدی دو سرچشمه اصلی می توان قائل شد. یکی از این دو منبع، تمدنهای کهنی بوده است که از چندین هزار سال پیش از میلاد در شوش و سومر وجود داشته و در علوم ریاضی، هندسه و نجوم بسی غنی بوده اند. چنانچه از منظری جامع به تمدن ایران باستان بنگریم این منبع در واقع سر چشمه ای بومی است و بنابراین ریشه ای در بطن تمدن ایرانی محسوب تواند شد. منبع دیگر که در بسیاری تواریخ به نام سنتهای ریاضی هندی نامیده شده نیز در واقع به گونه ای مرتبط با فرهنگ ایران و دارای وجوه اشتراک قوی با ریشه های تمدن در ایران. زمین است. این پیوستگی را اقوام آریایی که به ایران آمدند و شاخه ای از آنها در حدود ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد به هند رفتند تأمین نمودند. سنتهای برهمنی درهند در واقع همان سنتهای آریایی است زیرا که برهمنان طبقه اول از سیستم طبقاتی هند و آریایی محسوب می شده اند. معارف کهن در ریاضیات از این دو سر چشمه جریان یافت و پهنه فرهنگ ریاضی در ایران باستان را مشروب کرد و نهالهایی از آن را به ثمر نشاند. در سرزمین شوش، از حدود چهار هزار سال پیش از میلاد، تمدنهایی بر پا بوده و میان آن فرهنگها با فرهنگ….
کتاب حاضر نخستین جلد از مجموعهای است که به بررسی تاریخ علم و فناوری در ایران میپردازد. تاریخ علم در ایران نسبت به بسیاری از وجوه فرهنگی تمدن ایرانی هنوز به گونهای شایسته، بررسی و تنظیم نشده و آثار مستندی در این زمینه تدوین نشده است. بنابراین بازشناسی و شناساندن این عنصر مهم از فرهنگ، موجب میشود که پیوند آن با دیگر وجوه فرهنگ ایران و نیز نقش آن در عرصه تمدن جهان آشکار شود. در نگارش این مجموعه از اندیشهها، نوشتهها، گفتارها و همکاریهای بسیار استفاده شده است.
در این داستان دو تن از بزرگترین پهلوانان ایران با یکدیگر روبرو می شوند. رستم جامع خصائل پهلوانی یعنی مردانگی و آزادگی و شجاعت و شاه دوستی، و کسی است که برای ایران همه مصائب را تحمل کرد و آنرا از مخاطرات عظیم نجات بخشید و عمر خود را در حفظ تاج و تخت کیان گذاشت. اسفندیار پهلوانی است که بدعای زرتشت رویین تن شده و حربه ها بر تن او کارگر نیست. وی میخواهد بفرمان پدر و برای رسیدن بتاج و تخت شاهی بندبر پای رستم نهد و اگرچه منکر خدمات رستم نیست ولی سرپیچی از حکم پادشاه را نیز خلاف دین و آیین میداند و رستم را به اطاعت حکم پادشاه می خواند؛ و رستم اگرچه جنگ با یکی از افراد کیانی را گناهی نابخشودنی میشمارد لیکن از تحمل عار نیز گریزان است و همین دو اصل و همچنین مواجهه با مردی رویین تن که زخم سلاح را در او اثری نباشد سبب دشواری بزرگی برای رستم است تا بحدی که بچاره گری و توسل او بسیمرغ منجر میگردد
کتاب دلیران جانباز نوشته ذبیح الله صفا می باشد. در نوشته ی فوق جنبشهاي ايرانيان و سرنوشت رهبران قيامها و حاکمان و سلطانهای حافظ ايران بعد از گسترش اسلام داخل ايران مورد تحقیق قرار گرفته است. مباحث اثر در سه قسمت تدوین گشته است. قسمت نخست با عنوان نهضتهای ملي ايرانيان مطالعهاي می باشد اجمالي درمورد نهضتهاي ايرانيان پس از حمله اعراب برای بازیافتن مقام از دست رفته تاریخی خود. در قسمت دوم ذيل عنوان قهرمانان استقلال ايران از سرنوشت ايرانياني صحبت به ميان آمده كه از اوايل قرن دوم تا بخشی از قرن چهارم هجري برای رها شدن و استقلال ايران از سلطه خلفا دست به قيام زدند. در قسمت سوم با زیر عنوان نگهبانان ایران از مقالات سرگذشت مدافعان ایران که بعد از حمله مغول در برابر دشمنان قدعلم کرده بودند شرح داده شده است