این کتاب دربرگیرنده هشت مقاله و نوشتار درباره جلالالدین محمد بلخی است. عناوین مقالات به این ترتیب است: گذری به نیستان میقات؛ سرشت و سرنوشت انسان از چشمانداز جلالالدین محمد بلخی؛ خاربنهایی بر دیوان باغستان: گذری به حاشیههای مثنوی؛ طیفی از منحنیهای رنگین: پژوهشی درباره بینش شاعرانه جلالالدین محمد؛ دو فرزانه همروزگار، دو بینش ناهمگون؛ «دژ هوشربا و «بر بادی خانواده آشر»؛ با خود بیگانه برخاسته از زبان و آرمان زبان جهانی از دیدگاه جلالالدین محمد؛ نردبان آسمان.
تاریخ بشر آئینه یک سلسله مبارزه هایی است که بین طبقات مردم برقرار است و این مبارزه ها تا غلبه حق بر باطل ادامه خواهد داشت. مبارزه طبقاتی مظهر و نمایش واقعی حوادث تاریخی است که سر ترقی و تکامل هم در آن نهانست. نبرد دائمی خوبی و بدی، قدرت و حق، فقر و غنا، سرمایه و کار، تقدم و تجدد، ارتجاع و آزادی، فداکاری و خودپرستی، ظلم و عدالت و بالاخره مبارزه نور و ظلمت و یا یزدان و اهریمن است که حوادث و وقایع تاریخی را بوجود آورده است و بدون این نبرد زندگی هدف واقعی ندارد. تصدیق حالت حاضره و تسلیم در برابر سلطه و قدرت زندگی را همان اندازه فاقد روح و معنی خواهد ساخت که کسی وارد جنگ تن به تن بشود بدون اینکه کینه ای در دل داشته باشد و یا تن به زناشویی دهد درحالیکه فاقد عشق و محبت نسبت به همسر خود باشد. یکی از مظاهر حساس و جلوه های مشخص مبارزه های طبقاتی مبارزه ایست که در طول تاریخ بردگان با اربابان نموده اند و پرده های دلگداز و در عین حال لذت بخشی در صحنه اجتماع به وجود آورده اند. بردگی دوره مشخصی در تاریخ اجتماعی هریک از ملت ها گذرانده و خود یکی از دوره های فعالیت اقتصادی بشر است. تمام ملت ها "دوران اقتصاد بردگی" و یا دوره مبارزه بر علیه بردگی را در زمان واحدی نگذرانده اند و در تمام ملت ها هم بردگی حالت مشخص اقتصادی نبوده بلکه بطوری که در این مقاله ها دیده خواهد شد رژیم اقتصادی بردگی در بعضی از کشورها مانند یونان و روم با ظهور فئودالیسم از بین رفته و در پاره از ممالک دیگر مانند آمریکا و روسیه تا یک قرن پیش وجود داشته و در پاره کشورها مانند ایران از بردگان در فعالیت خاص اقتصادی یعنی تولید استفاده نمی کردند.
هاشم اعتماد سرابی نویسنده کتاب، در مورد موضوع کتاب می گوید: این نوشته ها یک قسمت از مقالاتی است که در این چند ساله در روزنامه خراسان چاپ شده است، چیزهایی که پیرامون مسائل مختلف نوشته ام. که البته مثل نماز آن مردک گلستان چیزی نبوده که به کار آید. از سستی و نقص اما چرا باز به شکل کتابی در می آید منکه هنوز از رنج شرم "اسائه ادب" فارغ نیامده ام، واقعه ایست مشکلم... احساسی است و امیدی گنگ و خام و اگر با این همه، کمک کوچکی به درک درست شده باشد خود را ماجور یافته ام.
قهار عاصی در سال 1335 خورشیدی در روستای ملیمه پنجشیر به دنیا آمد. در رشته زراعت (کشاورزی) از دانشگاه کابل لیسانس گرفت. و در چهارم میزان سال 1373 در شهر کابل در جریان جنگ داخلی میان گروه های مجاهدین کشته شد. یکی از آثار او با عنوان "تنها ولی همیشه" گزینه شعری است که در سال 1370 منتشر شده است و بعضی از عناوین شعرها عبارتند از: چراغ آخر این گوشه، وقتیکه عشق را، کشتن را نمی دانم، سیماب، نه گفتن، قحط سال عجب، پائیز بود، پائیز خونین و ...
«نردبان آسمان» در برگیرندهٔ هشت مقالهٔ پژوهشی در باب مولانا جلالالدین محمد بلخی است که بین سالهای ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۸ هجری خورشیدی نوشته شدهاند. این مقالهها که نشانگر بینش و نگرش عمیق واصف باختری بر شعر و اندیشهٔ مولانا است و از شیفتگی او بر خداوندگار بزرگ بلخ حکایت دارد، دربرگیرندهٔ مقالههایی «گذاری به نیستان میقات»، «سرشت و سرنوشت انسان از چشمانداز جلالالدین محمد بلخی»، «خاربنهایی بر دیوار باغستان»، «طیفی از منحنیهای رنگین»، «دو فرزانه همروزگار، دو بینش ناهمگون»، «دژ هوشربا و بربادی خانوادهٔ آشر»، «باخودبیگانهگی برخاسته از زبان و آرمان زبان جهانی از دیدگاه جلالالدین محمد بلخی» و «نردبان آسمان» است.