این کتاب در هفده فصل به فرهنگ اروپا از آغاز تا زمان نگارش کتاب پرداخته است. ابتدا آموزش و پرورش در یونان و روم بررسی شده و سپس دربارۀ ظهور مسیح و تأثیر او در آموزش و پرورش مطالبی بیان شده است. فصل چهارم درباره آموزش در قرون وسطی است. تحول از قرون وسطی به عصر جدید در فصل پنجم آمده است. جنبش حقیقتجویی یا جنبش علمی، ورزش ذهنی، طبیعتدوستی، توجه به روانشناس، توسعه علوم طبیعی و ریاضی و ورود آنها به آموزشگاه، تأثیر اجتماعی تربیت، سازمان فرهنگ آلمان و .... دیگر مباحثی هستند که در فصول مختلف این کتاب بدانها پرداخته شده است.
صنایع اروپا در گذشته و حال همیشه در کشور ایران مورد علاقه عموم بوده و هموطنان ما که بگفته اروپاییها طبعا صنعتگر و هنرمندند در همان زمانی که در خاک ایران بزرگترین شاهکارهای صنعتی را در رشته معماری و نقاشی و سایر صنایع مربوط به این دو رشته به وجود آورده اند از مشاهده آثار صنایع ملل دیگر مشرق یا مغرب نیز لذت می برده اند. چون راجع به تاریخ صنایع یونان و روم بیش و کم مطالعاتی در ایران شده است به نظر اینجانب چنین رسید که مطلب را از بعد از انقراض امپراطوری روم یعنی از دوره رمان شروع کنیم. در حقیقت صنعت رمان و گتیک مجموع کاملی از صنایع اروپا است که در زمان معین با جمع کردن باقیمانده های صنایع غرب و شرق به صورت نوینی بوجود آمده و پس از رسیدن به کمال طبیعی خود مانند سایر صنایع راه زوال پیش گرفته و جای خود را به صنایع جوان تری داده است. در این دوره صنعت معماری به عنوان صنعت اصلی معمول و متداول و صنایع حجاری و نقاشی تابع صنعت معماری بوده است به این معنی که عموما مجسمه ها یا شیشه های رنگین یا نقوش برجسته و تابلوهای نقاشی برای تزئین ابنیه مذهبی ساخته میشده. بنابراین قسمت مهم مطالعات ما مربوط به ساختمان های مذهبی اروپا در قرون وسطی خواهد بود...
در این کتاب طی سه بخش، سیر فرهنگ و تاریخ تعلیم و تربیت در ایران و اروپا بازگو شده است. بخش اول که "سیر فرهنگ و تعلیم و تربیت در ایران" عنوان گرفته شامل مباحثی از این قبیل است: روش تعلیم و تربیت در ایران بعد از اسلام؛ مهمترین مراکز تعلیم و تربیت؛ نخستین تلاشهای بشر در راه کتابت و نگارش مورد علاقه خود؛ عقیده چند تن از صاحبنظران ایرانی در باب تعلیم و تربیت؛ تعمیم نسبی فرهنگ بعد از اسلام، نخستین مدرسان و نقش ایرانیان در توسعه و تکمیل مداری و رشد فرهنگ اسلامی؛ وضع اجتماعی و فرهنگی ایران مقارن حمله مغول؛ مکتب خانهها در عهد صفویه؛ وضع مدارس در اواخر زندیه و اوایل عهد قاجاریه؛ تعلیم و تربیت در عهد قاجاریه؛ وضع مدارس در آغاز جنبش مشروطیت. در بخش دوم ذیل عنوان "نظریات جدید در تعلیم و تربیت" مباحثی از این دست به چشم میخورد: تعلیم و تربیت در غرب؛ وضع کلی تعلیم و تربیت در عصر ما؛ روشهای نوین در آموزش و پروش؛ چگونه فرزندان خود را تربیت کنیم؛ حمایت و جانبداری ویکتور هوگو از فرهنگ بشری. سومین بخش که "سیر فرهنگ و تعلیم و تربیت در اروپا" نام گرفته مشتمل بر عناوینی از این قبیل است: تعلیم و تربیت در یونان باستان؛ تعلیم و تربیت در روم قدیم؛ مدارس و علوم در قرون وسطی؛ رشد فرهنگ وعلوم تجربی در جریان نهضت اسلامی؛ احیای علوم قدیم؛ رنسانس و تجدید حیات علم و ادب؛ نهضت ادبی در اروپا.
عیسی صدیق، ملقب به صدیق اعلم (۲۸ خرداد ۱۲۷۳ تهران - ۱۵ آذر ۱۳۵۷ تهران)، ادیب، نویسنده و سومین رئیس دانشگاه تهران.او در تهران در محلهی بین بازارچه نایبالسلطنه و حمام قبله به دنیا آمد. پدرش میرزاعبدالله شاملو ملقب به صدیقالتجار اصفهانی از نوادگان میرزا مهدی خان استرآبادی بود. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مدارس ادب، کمالیه و دارالفنون فرا گرفت. در سال ۱۲۹۰ جزو اولین گروه از دانشجویان اعزامی به خارج در دوره بعد از مشروطیت بود که عازم فرانسه شد. در سال ۱۲۹۷ دوره دانشسرای ورسای را به پایان رساند و از دانشگاه پاریس دانشنامه لیسانس در رشته ریاضی گرفت. همزمان با تحصیل در پاریس به عضویت در حزب سوسیالیست فرانسه در آمده بود. چندی نیز در دانشگاه کمبریج بهعنوان دستیار پروفسور ادوارد براون به مطالعه و تدریس زبان فارسی پرداخت. کمی بعد به فرانسه برگشت و توانست زبان فارسی را در ردیف زبانهایی قرار دهد که هر کس میتوانست به جای زبان خارجی در امتحانات رسمی انتخاب نماید. در سال ۱۳۰۹ عیسی صدیق بنا به دعوت دانشگاه کلمبیا برای مطالعه و تحقیق به آمریکا رفت و موفق به اخذ درجه دکتری در فلسفه از آن دانشگاه شد. همزمان با تحصیل در دانشگاه کلمبیا، بنا به درخواست عبدالحسین تیمورتاش وزیر دربار پهلوی، اقدام به تهیه و تنظیم طرح تاسیس دانشگاه (دارالفنون) تهران کرد. هم او بود که برای اولین بار واژه دانشگاه را به جای دارالفنون به کار برد. دکتر صدیق در سال ۱۳۱۰ به ایران بازگشت و مامور تأسیس دانشگاه تهران شد. دکتر عیسی صدیق پس از بازگشت به ایران، ابتدا به سمت ریاست دارالمعلمین عالی انتخاب شد و سپس آن را هسته مرکزی دانشگاه قرار داد. پس از تأسیس دانشگاه تهران در ۱۳۱۳، تا سال ۱۳۱۹ ریاست و استادی دانشسرای عالی و دانشکده علوم را عهدهدار بود. در سال ۱۳۱۹ اداره کل انتشارات و تبلیغات را تاسیس کرد و به عنوان اولین رییس آن منصوب شد. او توانست در طی یک سال که ریاست آن را به عهده داشت، به تشکیلات متشتت و از هم گسیخته در رادیو که هریک از فعالیتهایش در هنگام افتتاح زیرنظر بعضی از وزارتخانه ها انجام میشد ساماندهی کند. بعد از استعفای رضاشاه و تشکیل کابینه محمدعلی فروغی نیز این سمت را حفظ کرد. هرچند که یک بار به دستورشاه کم مانده بود از این سمت کنار گذاشته شود. مدتی نیز رئیس دانشگاه تهران بود. عیسی صدیق در تشکیل فرهنگستان ایران نیز نقش عمدهای داشت و به عنوان نایب رئیس فرهنگستان انتخاب شد. در همین دوره مجله آموزش و پرورش را بنیان گذاشت.
موضوع کتاب حاضر سخنرانی دکتر عیسی صدیق در تالار انجمن آثار ملی در سال 1348 است که درباره تقی زاده و شرح حال و خدمات او به تاسیس حکومت ملی و فرهنگ ایران، به مناسبت چهلمین روز درگذشت او برگزار شده و به چاپ رسیده است