مجمع الانساب شبانکاره‌ای یکی از متون مهم و معتبر تاریخی است که در زمان مغول نگاشته شده. این کتاب تاریخ عمومی ایران است از حضرت آدم تا روزگار مغول که در این کتاب از اسلام تا مغول تصحیح شده است. مؤلف این کتاب محمد بن علی بن محمد بن حسین بن ابی بکر شبانکاره‌ای از مردم شبانکاره فارس است که در حدود سال 697 در همان شهر متولد شده و از شعرای دربار ابوسعید مغول بوده است. وی در سال 733 شروع به نگارش این کتاب کرده و آن را در 736 به اتمام رسانده و به خواجه غیاث الدین تقدیم نموده تا به عرض سلطان برسد؛ ولی قبل از آنکه مجمع الانساب به نظر ابوسعید برسد، ایلخان فوت کرده و در غارت ربع رشیدی نسخه اصلی این کتاب از بین می‌رود. برای بار دوم مؤلف چند سال بعد ـ در سال 743 ـ به تألیف اثر خود پرداخت ولی این بار وقایع زمان ابوسعید مغول را نیز به کتاب افزود.

منابع مشابه بیشتر ...

661d346a7cde0.jpg

تاریخ علم در ایران - جلد دوم

مهدی فرشاد

برای معارف ریاضی در ایران باستان، و نیز تمدن ایران در دورانهای بعدی دو سرچشمه اصلی می توان قائل شد. یکی از این دو منبع، تمدنهای کهنی بوده است که از چندین هزار سال پیش از میلاد در شوش و سومر وجود داشته و در علوم ریاضی، هندسه و نجوم بسی غنی بوده اند. چنانچه از منظری جامع به تمدن ایران باستان بنگریم این منبع در واقع سر چشمه ای بومی است و بنابراین ریشه ای در بطن تمدن ایرانی محسوب تواند شد. منبع دیگر که در بسیاری تواریخ به نام سنتهای ریاضی هندی نامیده شده نیز در واقع به گونه ای مرتبط با فرهنگ ایران و دارای وجوه اشتراک قوی با ریشه های تمدن در ایران. زمین است. این پیوستگی را اقوام آریایی که به ایران آمدند و شاخه ای از آنها در حدود ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد به هند رفتند تأمین نمودند. سنتهای برهمنی درهند در واقع همان سنتهای آریایی است زیرا که برهمنان طبقه اول از سیستم طبقاتی هند و آریایی محسوب می شده اند. معارف کهن در ریاضیات از این دو سر چشمه جریان یافت و پهنه فرهنگ ریاضی در ایران باستان را مشروب کرد و نهالهایی از آن را به ثمر نشاند. در سرزمین شوش، از حدود چهار هزار سال پیش از میلاد، تمدنهایی بر پا بوده و میان آن فرهنگها با فرهنگ….

661d32ccbeb0d.jpg

تاریخ علم در ایران - جلد اول

مهدی فرشاد

کتاب حاضر نخستین جلد از مجموعه‌ای است که به بررسی تاریخ علم و فناوری در ایران می‌پردازد. تاریخ علم در ایران نسبت به بسیاری از وجوه فرهنگی تمدن ایرانی هنوز به گونه‌ای شایسته، بررسی و تنظیم نشده و آثار مستندی در این زمینه تدوین نشده است. بنابراین بازشناسی و شناساندن این عنصر مهم از فرهنگ، موجب می‌شود که پیوند آن با دیگر وجوه فرهنگ ایران و نیز نقش آن در عرصه تمدن جهان آشکار شود. در نگارش این مجموعه از اندیشه‌ها، نوشته‌ها، گفتارها و همکاری‌های بسیار استفاده شده است.