صفحههای 1 ـ 145 این دستنویس هر یک دارای ده سطر است و متن «ماتیکان هزارداتستان را دربر دارد که کم و بیش با متن بمبئی برابر است. از صفحه 148 تا 158 هر یک دارای دوازده سطر است و شرح شماره اشم و هو است. این متن در کتاب روایات ایرانی «هرمزدیار فرامرز و دیگران» یافت میشود. صفحههای 159 تا 217 این چهار اندرزنامه را دربر دارد که آنها را در متن پهلوی گردآورده جاماسپ آسانا نیز میتوان دید: اندرز خسرو کواتان، اندرز پیشینگان، چیتک اندرز پوریوتکیشان، اندرز داناگان به مزدیسنان.
در «فرهنگ پهلوی» واژههای آرامی که ازوارش یا هزوارش خوانده میشود، به واژههای ایرانی یا پارسی میانک گردانیده شده است. این واژهها دستهبندی شده و در هر باب یک رشته واژه که با هم پیوستگی دارد، یاد گردیده است؛ در یکم: نامهای خدا و مینویان؛ در دوم: گیتی و آنچه از آن است چون خاک و شهر و خانه؛ در سوم: در آب و رود و زره و جوی و جز اینها؛ در چهارم: در دانهها و میوهها؛ در پنجم: در خورشها و آشامها. نام نویسنده این فرهنگ به دست نیامده است؛ اما بیگمان فرهنگی است از روزگار ساسانیان.
این کتاب دارای نامهای خاص اوستایی از تحقیق و بررسی در سه نامنامه مختلف از دانشمندان ایرانی و آلمانی است؛ کتاب «نامنامه ایرانی» تألیف فردیناند یوستی، کتاب «نامنامه اشخاص ایرانی» تألیف مانفرد مایرهوفر و کتاب «دانشنامه مزدیسنا» تألیف جهانگیر اوشیدری. نویسنده کوشیده در مورد هر واژه از نظر معانی، حالت واژه، جنس واژه، شمار واژه و کاربرد آن در کتب دیگر مانند کتب پهلوی و شاهنامه و .... به تفصیل شرح داده شود.
میرزا احمد (۱۲۳۲–۱۲۸۹ه. ق) بزرگترین فرزند وصال شیرازی متخلص به وقار است. او همچون پدرش خوشنویس و شاعر بود. دیوان شعری به فارسی به نام بهرام و بهروز که در بمبیی چاپ شده از او باقی ماندهاست . وی همچنین داستان قرآنی موسی و خضر را نیز به رشتهٔ شعر کشیده است. یکی از داستان های تاریخی و در عین حال سمبلیک قرآنی که به دلایل مختلف در متون ادبی صوفیانه بارها تکرار شده، داستان «موسی و خضر» است که به دلیل ظرایف و پیام های گوناگون، ظرفیت تاویل پذیری فراوانی نیز یافته است...داستان خضر و موسی، داستانی قرآنی در مورد ملاقات و همراهی موسی(ع) با خضر است. این همراهی به درخواست و اصرار حضرت موسی(ع) بود. خضر با وجود مخالفت اولیه، با این شرط که موسی(ع) هیچ سؤالی از او نپرسد، همراهی را قبول میکند. در این همراهی سه عملِ سوراخ کردن کشتی، کشتن نوجوان و تجدید بنای دیوار توسط حضرت خضر انجام شد. موسی(ع) در هر سه مورد اعتراض کرده و همین سبب جدایی این دو شد. خضر در پایان، علت کارهایی را که انجام داد گفت. این داستان یکبار در قرآن نقل شده و میان مفسران، متکلمان و عرفا گفتگوهای بسیاری در مورد آن وجود داشته و دارد.
کتاب فارسی میانه که امروز با نام «شایست نه شایست» معروف شده، در اصل و چنانکه در دستنویسهای موجود از آن دیده شده، دارای این نام نیست. این کتاب بیشتر درباره گناهان و کیفرهای همارز آنها، نساوریمن (مردار و ناپاکی)، روش برداشتن مردگان از زمین و دستورهای ویژه در اینباره، پایههای گناه، سگدید و مراسم آن، انواع سگها و پرندگانی که از آنها در این آیین میتوان استفاده کرد و .... است. در این کتاب واژگان این متن پهلوی به ترتیب آوانویسی خط پهلوی آورده شده است. در مقابل هر واژه پس از یادکردن صورتهای کهن آن و توضیحات لازم، جای واژه در متن کتاب مشخص شده است.