دستنویس d10a متعلق به کتابخانه ملافیروز است که اکنون در مؤسسه شرقی کاما در بمبئی جای دارد. بر هر صفحه آن 14 سطر نوشته شده است. این دستنویس کتاب چهارم تا نهم دینکرت را دربر دارد. کتاب هشتم ناگهان در صفحه 587 پایان میپذیرد که برابر میشود با صفحه 780 دینکرت مدن و با وجودی که از اینجا به اندازه چند برگ افتادگی دارد، متن کتاب نهم از همین جا آغاز میشود.
قاضی ابوالفرج قرشی اصفهانی ملقب به کاتب، مورخ و شاعر و نویسنده مشهور قرن سوم و چهارم هجری است. کتاب الاغانی دیوان هنر ترانهگویی و رامشگری است که در قرن ابوالفرج به قله کمال رسیده بود. جنس نغمهها و لحن آنها و اصطلاحات موسیقی و نام بسیاری از سازها و افزارهای موسیقی و پردهها و مقامهای آن را ضبط کرده که بیشتر آنها فارسی است. اما این کتاب شامل چهل فصل در تراجم احوال شاعران و موسیقیدانان ایرانیتبار یا شیعیمذهب یا شاعرانی است که در تاریخ و ادب ایران مشهورند. در آغاز هر فصل مقدمه مختصری نوشته شده تا خواننده را در شناخت صاحب ترجمه کمک کند. قسمتهای منتخب در ذیل عنوانهایی است که به تناسب هر موضوع نوشته و شمارهگذاری شده است.
قاضی ابوالفرج قرشی اصفهانی ملقب به کاتب، مورخ و شاعر و نویسنده مشهور قرن سوم و چهارم هجری است. کتاب الاغانی دیوان هنر ترانهگویی و رامشگری است که در قرن ابوالفرج به قله کمال رسیده بود. جنس نغمهها و لحن آنها و اصطلاحات موسیقی و نام بسیاری از سازها و افزارهای موسیقی و پردهها و مقامهای آن را ضبط کرده که بیشتر آنها فارسی است. اما این کتاب شامل چهل فصل در تراجم احوال شاعران و موسیقیدانان ایرانیتبار یا شیعیمذهب یا شاعرانی است که در تاریخ و ادب ایران مشهورند. در آغاز هر فصل مقدمه مختصری نوشته شده تا خواننده را در شناخت صاحب ترجمه کمک کند. قسمتهای منتخب در ذیل عنوانهایی است که به تناسب هر موضوع نوشته و شمارهگذاری شده است.
میرزا احمد (۱۲۳۲–۱۲۸۹ه. ق) بزرگترین فرزند وصال شیرازی متخلص به وقار است. او همچون پدرش خوشنویس و شاعر بود. دیوان شعری به فارسی به نام بهرام و بهروز که در بمبیی چاپ شده از او باقی ماندهاست . وی همچنین داستان قرآنی موسی و خضر را نیز به رشتهٔ شعر کشیده است. یکی از داستان های تاریخی و در عین حال سمبلیک قرآنی که به دلایل مختلف در متون ادبی صوفیانه بارها تکرار شده، داستان «موسی و خضر» است که به دلیل ظرایف و پیام های گوناگون، ظرفیت تاویل پذیری فراوانی نیز یافته است...داستان خضر و موسی، داستانی قرآنی در مورد ملاقات و همراهی موسی(ع) با خضر است. این همراهی به درخواست و اصرار حضرت موسی(ع) بود. خضر با وجود مخالفت اولیه، با این شرط که موسی(ع) هیچ سؤالی از او نپرسد، همراهی را قبول میکند. در این همراهی سه عملِ سوراخ کردن کشتی، کشتن نوجوان و تجدید بنای دیوار توسط حضرت خضر انجام شد. موسی(ع) در هر سه مورد اعتراض کرده و همین سبب جدایی این دو شد. خضر در پایان، علت کارهایی را که انجام داد گفت. این داستان یکبار در قرآن نقل شده و میان مفسران، متکلمان و عرفا گفتگوهای بسیاری در مورد آن وجود داشته و دارد.
کتاب فارسی میانه که امروز با نام «شایست نه شایست» معروف شده، در اصل و چنانکه در دستنویسهای موجود از آن دیده شده، دارای این نام نیست. این کتاب بیشتر درباره گناهان و کیفرهای همارز آنها، نساوریمن (مردار و ناپاکی)، روش برداشتن مردگان از زمین و دستورهای ویژه در اینباره، پایههای گناه، سگدید و مراسم آن، انواع سگها و پرندگانی که از آنها در این آیین میتوان استفاده کرد و .... است. در این کتاب واژگان این متن پهلوی به ترتیب آوانویسی خط پهلوی آورده شده است. در مقابل هر واژه پس از یادکردن صورتهای کهن آن و توضیحات لازم، جای واژه در متن کتاب مشخص شده است.