این کتاب از مجموعه «آیینه ایران» است که هدف آن شناساندن بهتر سرزمین ایران به دانشآموزان و خوانندگان جوان بود و اینکه با شیوه زندگی مردم در نقاط مختلف بیشتر آگاه شوند. برای آنکه وصف شهرها و روستاها و راه و رسم زندگی در آنها خشک و ملالآور نباشد، مطالب در جامه گفتگو و داستان درآمده است. اما گرچه صورت مطالب داستانی است، مضمون آنها بر اساس اطلاعات دقیق و درست قرار دارد و نتیجه پژوهش و جستجوی نویسندگان است. این کتاب درباره اصفهان است که به قلم محمدعلی جمالزاده منتشر شده است.
در بخش نخست کتاب، "ادبیات داستانی" در گستره تاریخ، اسطوره، افسانه، رمانس و رمان به اختصار شرح و تبیین میگردد، سپس مقوله ورود رمان و داستان کوتاه به ادبیات فارسی، با ترجمهها سفرنامههای خیالی، مقالات شبه داستان و رمانهای تاریخی بازگو میگردد .بخش بعدی کتاب مربوط به "پیشگامان انواع جدید داستانی" است که با معرفی کوتاه جمالزاده و مشفق کاظمی پی گرفته میشود . نویسنده در مبحث "نسل اول داستان نویسان" از هدایت، علوی و چوبک و از مختصات آثارشان یاد میکند و در بخش "گروه دوم از نسل اول داستان نویسان" و ویژگیهای داستان نویسی حجازی، دشتی، نفیسی و جواد فاضل را به اختصار برمیشمارد .مباحث بعدی کتاب که شامل ارزیابی کوتاه آثار نویسندگان فارسی است به این موضوعات و شخصیتها اختصاص مییابد : "نسل دوم داستان نویسان :دانشور، آل احمد و گلستان"، "ادامه داستان نویسان نسل دوم :بهآذین و پرویزی"، "رمان تاریخیی مستعان، مسرور، مدرس، سردادور، میمندی نژاد، مطیعی، امیر عشیری، آرین نژاد و آشتیانی"، "نسل سوم داستان نویسان :صادقی، ساعدی، افغانی و مدرسی"، "نسل چهارم داستان نویسان :گلشیری، میرصادقی، فصیح، شهدادی، و ایرانی"، "ادبیات اقلیمی یا داستان نویسی روستا"، "ادامه نویسندگان ادبیات روستا :فقیری، بهرنگی و درویشیان"، "نثر علمی ادبی"، "نمایشنامه نویسی"، "نمایشنامه نویسی در دورههای بعد"، و "ترجمه از زبانهای اروپایی" .
سقوط اصفهان، اثر پطرس دى سركيس گيلانتز است كه ترجمه آن توسط محمد مهريار صورت گرفته است. در قرن 12 هجرى اين كتاب توسط مؤلف به ز بان ارمنى نوشته شده است. گزارشهاى وى را به دو قسمت عمده مىتوان تقسيم نمود. قسمت نخستين عبارت از وقايعى است كه بيشتر در اصفهان، پايتخت دولت صفوى، اتفاق افتاده است. و قسمت دوم شامل حوادثى است كه در شمال؛ يعنى نواحى قفقاز و حدود سرحدى ايران و تركيه روى داده است. در قسمت دوم گزارشهاى خود، گيلاننتز جزئيات ظلم و جورى كه در قفقازيه و جبال قفقاز هم از ايرانيان و هم از تركان بر ارمنيان مىرفته است و رفتار آن هر دو را با خليفه بزرگ ارمنى، قتل عام ارمنيان قاپان، رفتار و ختانگ، رهبر گرجيان، و از آن كنستانتين (محمد قليخان) كاختييى و نايب او در ايروان، همه را بشرح و تفصيل آورده است. وى حمله تركان را نيز همچنان توصيف نموده است. مانند اينها جالبتر و پر ارزش، اطلاعاتى است كه وى از طهماسب ميرزا، وليعهد ظاهرى و جانشين واقعى شاه سلطان حسين بدست مىدهد. از اين گذشته، به نحو غير مستقيم حالت اختلاف و دشمنانگى ميان شيعه و سنى و سياست روسيان و تركان را نسبت به ايران روشن مىسازد.
زندهیاد محمدعلی جمالزاده این نوشتار را در یازده فصل فراهم آورده که مباحثی است در احوال و اشعار حافظ که با استناد گوناگون به دیوان حافظ تحریر شده است .باب اول کتاب بحثی است درباره «رندی حافظ» که در پی آن فهرست اشعار مورد نظر درج میگردد .در باب دوم اشعار حافظ با موضوع «درد دل و وصفالحال» دستهبندی شده و در کنار آن گاه توضیحی مختصر آورده شده است . باب سوم نیز متضمن اشعاری از حافظ است که با عنوان «دین و آیین و دعا و قرآن» تدوین شده است .باب پنجم شامل اشعار گستردهای از حافظ است که با موضوع «اشاراتی به کلیات حکمت و عرفان و معرفت» جمع آمده است .باب ششم تدوین اشعاری است با موضوع «پند و اندرز، دلالت و ارشاد». ابواب بعدی نیز با این موضوعات تدوین گردیده است: حافظ از خود و شعر خود سخن میگوید، مبارزه حافظ با ریا و سالوس و زرق و تدلیس، شراب و میگساری، حافظ در شیراز و در غربت و در ناکامی و عسرت، حافظ و قصیده مداحی. در انتهای کتاب، نوشتهای از ایرج افشار در باب احوال و آثار محمدعلی جمالزاده و متعاقب آن چندنامه و سند به چاپ رسیده است.
سبک و شیوه قصهسرایی مولوی در مثنوی در واقع همان طرز و اسلوب معمولی «کلیله و دمنه» و تا حدی «هزارویک شب» است؛ یعنی به دنبال هر حکایت اصلی، حکایات فرعی چند در میان آورده میشود و بیشتر قصهها درختی را به خاطر میآورد که از تنه آن شاخههای متعددی به وجود آمده باشد. مولوی به مناسبت مبحث و مقالی، قصهای را شروع میفرماید و افزون بر آنکه مطالب و مضامین آن قصه و حتی گاهی الفاظ و کلمات آن مبدأ و منشأ تحقیقات حکمتی و افادات عرفانی دور و درازی میگردد که چهبسا از آیات و احادیث و اخبار و سخنان بزرگان معرفت کمک میگیرد، بهتدریج همان حکایت اصلی که گویی آبستن است، جابجا حکایتها و تمثیلهای فرعی دیگری میزاید و چهبسا این داستانهای فرعی نز خود دارای شاخههای تحقیقی و عرفانی میگردد. در این کتاب داستانهای مثنوی به ترتیب دفاتر ششگانه به کوشش محمدعلی جمالزاده آورده شده و در ابتدای کتاب نیز بدیعالزمان فروزانفر بر آن مقدمهای به نگارش درآورده است.