مشروطه در آذربایجان دو تفنگ و یک کلاه و سه حنجره نگاه داشته و از خطر نابودی نجات داد؛ آن دو تفنگ عبارت بود از تفنگهای ستارخان و باقرخان و کلاه حاجی مهدی کوزهکنانی (ابوالمله) که در مواقع حساس آن را محکم به زمین میکوبید و فریاد میکشید و سه حنجره نیز، حلقوم سه تن از پرخروشترین وعاظ و خطبا به اسامی شیخ سلیم، میرزا حسین واعظ و میرزا جواد ناطق بودند. چون این سه تن خطیب شهر که باید «خطبای ثلاثه» نامید، از اولین روزهای مشروطه داخل در کار و فعالیت بوده و عنوان بنیادگذاری داشتهاند، نویسنده در این کتاب به شرح حال این سه نفر و نقش آنان در مشروطیت آذربایجان پرداخته است.
در این کتاب مجموعه اسناد مربوط به زرتشتیان معاصر ایران، از اواسط حکومت ناصرالدین شاه قاجار تا اواسط دوران پهلوی دوم ( 1258 1338ش) که در آرشیو "سازمان اسناد ملی ایران "نگهداری میشود به چاپ رسیده است .اسناد این مجموعه در 10فصل جداگانه طبقهبندی شده که عبارتاند از1 : مانکجی صاحب، 2 ارباب جمشید، جمشیدیان، 3 ارباب کیخسرو شاهرخ، 4 مدارس، بنگاههای فرهنگی و موقوفات، 5 انجمنها، 6 مهاجرت، آمار و مسافرت، 7 تغییر مذهب، 8 وقایع و حوادث، 9 تجار، تجارتخانهها و مسائل مالیاتی، 10 اسناد متفرقه .در ابتدای هر فصل از کتاب نوشتهای کوتاه درباره موضوع اصلی اسناد آن فصل فراهم آمده، همچنین نگارنده توضیحاتی برای استفاده بیشتر به صورت پانوشت تهیه و تحریر نموده است .در ابتدای کتاب نیز فهرست موضوعی اسناد درج گردیده است .در این کتاب در مجموع متن حروف چینی شده 489سند به چاپ رسیده است .در بخش پایانی کتاب نیز تصویر تعدادی از اسناد، عکسهایی از زرتشتیان معروف و فهرست اعلام آمده است.
این کتاب، شرح اجمالی زندگانی بیش از 900 بانوی برجسته و نامداری است که از عصر مادها تا دوره مشروطیت، در قلمرو جغرافیای فرهنگی ایران، منشاء آثار علمی، دینی، فرهنگی، هنری، سیاسی و اجتماعی بودهاند و در سرزمین اصلی ایران میزیستهاند، و بسیاری نیز غیر ایرانی بوده و در خارج از مرزهای سیاسی ایران زندگی می کردهاند، اما آثاری به زبان فارسی پدید آوردهاند. برخی هم مولد و موطنشان نامعلوم است، اما پدر یا تبار ایرانی داشتهاند، و تعداد انگشتشماری نیز زنان غیر ایرانی هستند که در ایران مدفوناند و نزد مردم ایران از قداست و احترام ویژهای برخوردارند. نویسنده کوشیده است تا شرح حال مختصر ولی موثق و نسبتا جامعی از بانوان نام آور فرهنگ ایرانی در این کتاب به دست دهد؛ بدین منظور، در نگارش آنها از صدها کتاب فارسی و غیر فارسی استفاده کرده است. در مواردی هم که شرححالهای موثق و معتبری در برخی کتابهای دانشنامهای یا غیر دانشنامهای یافت شده، نگارنده ترجیح داده از تألیف مجدد خودداری نماید و از همانها عیناً یا با ویرایش و تلخیص و با ذکر مأخذ، استفاده کرده است.
از مردم ایران هر کسی «عارف» و «ایرج» را شناخته و عارفنامه ایرج را هم خوانده است، لابد از خود پرسیده که جواب عارفنامه از طرف خود عارف یا دیگری داده شده است یا نه؟ و اکثرا این آرزو را داشتهاند که کاش جوابی به ایرج میرزای جلالالممالک داده میشد. این کتاب جواب این سؤالات داده میشود و چون ایرج در عارفنامه بیشتر در ذم زنان ایران صحبت کرده، در جواب منظوم این کتاب از زنان ایران و عفت و عصمت آنان طرفداری و تعریف شده و از این جهت خالی از فایده نیست. این کتاب یک بار در پاورقی روزنامههای «تقدیر» و «نیروی جوان» که تحت نظر نگارنده منتشر میشده، در سال 1329 به چاپ رسیده ایت و در اینجا به صورت کتاب منتشر شده است.