در این کتاب ابتدا اشعار لسان الغیب بر تطبیق و اتصال واژههای گوناگون خواجه نهاده شده است؛ زیرا این شناخت تطبیقی یعنی تنها روش منصفانه و قابل اعتماد با تمام حرفهایی که پیرامون حافظ شیراز گردآمده، هنوز حتی بهگونهای ابتدایی صورت نپذیرفته و هنوز چهره این حقیقی این فرسادرسای عرفان و اسلام همچنان پوشیده و پنهان مانده است. در ادامه مباحثی چون حافظ از زبان حافظ، مدایح حافظ، آیات و مفاهیم قرآنی در شعر حافظ و .... بررسی شده است.
کمتر خانهای است که دیوان لسان الغیب شمسالدین محمد حافظ شیرازی در آن دیده نشود. در صورتی که این دیوان نه کتاب علمی است و نه مستقلا در زمره کتب اخلاق و مذهب محسوب است، و نه ظاهراً از سیاست و مدن و تدبیر منزل و آداب معاشرت سخن میگوید و نه یک اثر ادبی ساده و همگان فهم میباشد. این علاقه مردم به حافظ را میتوان اینگونه گف که در میان آثار رقت و ذوق، اثری مسکنتر و تسلیبخشتر از اشعار حافظ نمیتوان یافت و در بین گویندگان پارسی تقریبا کسی چون حافظ روح آدمی را نشناخته و به احتیاجات مفصل آن پی نبرده است و کسی به این زیبایی و رندی، غمها و شادیها، آرزوها و امیال انسانی را ادارک و منعکس نکرده است. در این کتاب نویسنده درباره معرفت عامیانه دربارۀ شعر حافظ، تأثیر قرآن در مایه و مضامین شعر حافظ، لقب حافظ، سبک و شیوه کلی خواجه، عقیده گوته درباره حافظ و مفسران دیوان او، اصطلاحات نجومی در شعر خواجه، جبر و تفویض، بحثی پیرامون سماع و قول ابن جوزی و ... سخن گفته است.
حافظ قرآن مجید را زیاد مطالعه میکرده و آن را حفظ داشته و تخلصش مشعر بر آن است و از بعض ابیاتش نیز همان معنی مستفاد میگردد: ندیدم بهتر از شعر تو حافظ بقرآنی که تو در سینه داری حافظ با ذوق لطیف که داشت، تعالیم حکمت را با آیات قرآنی تألیف مینمود و تطبیق ابیات غزلهای حافظ با آیات قرآنی مورد مطالعه و موضوع این کتاب است. چنانکه بعضی ابیات از غزلهایش حاوی آیات یک سوره بوده یا مربوط به یک آیه یا آیات مختلف از سوره مختلف بوده و بعضی ابیات دیگر که یک مصرع آن مربوط به آیه یا آیات مختلف از سور مختلف است و مصرع دیگران نیز مربوط به آیه یا آیات سور دیگر میباشد. نیز ابیاتی که کلمات مرکبه آن متعلق به آیات مختلف از سور مختلف و معانی آنها مربوط به آیات سور دیگر میباشد و گاهی چنان آیات قرآنی را در ادبیات غزلی خود حل نموده که شخص غیروارد متوجه آن نمیشود.