این کتاب که به قلم موریس دروئن وزیر سابق امور پرورشی فرانسه نوشته شده و به نام «یادبودهای زئوس» به پارسی برگردانیده شده است، بخشی از نخستین پایههای میتولوژی یونان را میسراید و خواننده را آرام و بیتلاش به امپراتوری خدایان و فرزانش وابسته آن میبرد. اینجا «زئوس» پادشاه خدایان است که سخن میگوید.
از دیدگاه ادبی در میان اساطیر جهان از همه مهمتر، اساطیر یونان و روماند؛ زیرا این اساطیر مبنای به وجودآمدن ادبیات جهانیاند. دیدگاه تامس بولفینچ هم درباره اساطیر جز این نیست؛ ولی او این را میفهمد که ادبیات معاصرش ارتباط خود را هومر و هزیود و ویرژل قطع کردهاند و چنین انقطاعی البته موجه و قابل درک نیز هست. پس تامس بولفینچ به تلمیحات و اشارههایی پرداخته که در ادبیات چند قرن اخیر انگلیس به این اساطیر شده است. توضیح او یک طیف از رمانتیکها و خردگرایان و حتی رنسانس را میپوشاند.
بسیاری از افسانههای اساطیری مضامین اندیشمندانه و دارد و بسیاری دیگر حاوی خاطرههای ساده و خیالپردازانه مردم عادی دورانهای بسیار کهن است که با وجود شکل و شمایل افسانهای، واقعاً ریشهای تاریخی دارد که بعدها مطابق سلیقه، خواست و تصورات راویان شاخ و برگ افسانهای یافته است. با این همه داستانهای اساطیری حاکی از طرز تفکر و نحوه زندگی مادی و معنوی راویان آن است. در این کتاب داستانهای جاودانهای که از اساطیر یونانی، رومی و مردم سرزمینهای شمال اروپا گردآوری شده است، دیرزمانه خمیرمایه ادبیات سراسر قاره اروپا بوده است. در این کتاب درباره بسیاری از خاندانهای شهریاری مطالبی آمده که زندگی طوفانی و سراسر ماجرای آنها مضمون نمایشنامههای بزرگ و مشهوری شده است؛ از جمله خانوادههایی چون آگاممنون، اودویپوس اندوهگین، آنتیگونه قهرمان و .... .