در آغاز کتاب به تاریخچه افسانه "گیلگمش" اشاره گردیده و سپس خلاصهای از پیشگفتار "بورکهارت" آلمانی درباره حماسه گیلگمش و چگونگی خط و زبان آن درج گردیده است. در بخش اصلی، ترجمهای از حماسه گیلگمش فراهم آمده است. گفتنی است اصل این حماسه در 12 لوح به خط میخی و مضامین آن شامل عشق، تربیت، کوه، دشت، وحوش، دریا، سیل، طوفان، راز تولد و مرگ و مانند آن است.
این فرهنگ هدفی خاص دارد و به همین دلیل همچون واژهنامه و فرهنگ لغات معمول نیست که مجموعه تعاریف باشد، بلکه طبعا برای شکستن چارچوبهای ثابت و گردآوردن کرانهها در یک بینش است. شبیه است به تیری که پرواز میکند و پرواز نمیکند، ساکن است و فرار بدیهی است و رسوخناپذیر. کلمات برای القای مفهوم یا مفاهیم یک نماد، حتی الوجودند؛ اما قادر نیستند تمام ارزشهای آن را بیان کنند. این فرهنگ فقط برای آن است که رابطه میان تصاویر، نظرها، باورها و عواطف را توصیف کند. فرهنگی دربرگیرنده 1200 واژه که از نظر نمادین تفسیر شدهاند. با اینکه برخی مداخل بسط یافته، اما به هیچوجه مدعی کمال نیست. درباره هریک از نمادهای مهم کتابهای کاملی نوشته شده و هر یک از کتابها کتابشناسی مفصلی دربردارند. اما در این فرهنگ تفسیرهایی برگزیده شده که مطمئنترین و اساسیترین و در عین حال اشارتگر است؛ زیرا به خواننده امکان میدهد تا کشف کند و مفاهیم جدیدی را دریابد.
این فرهنگ هدفی خاص دارد و به همین دلیل همچون واژهنامه و فرهنگ لغات معمول نیست که مجموعه تعاریف باشد، بلکه طبعا برای شکستن چارچوبهای ثابت و گردآوردن کرانهها در یک بینش است. شبیه است به تیری که پرواز میکند و پرواز نمیکند، ساکن است و فرار بدیهی است و رسوخناپذیر. کلمات برای القای مفهوم یا مفاهیم یک نماد، حتی الوجودند؛ اما قادر نیستند تمام ارزشهای آن را بیان کنند. این فرهنگ فقط برای آن است که رابطه میان تصاویر، نظرها، باورها و عواطف را توصیف کند. فرهنگی دربرگیرنده 1200 واژه که از نظر نمادین تفسیر شدهاند. با اینکه برخی مداخل بسط یافته، اما به هیچوجه مدعی کمال نیست. درباره هریک از نمادهای مهم کتابهای کاملی نوشته شده و هر یک از کتابها کتابشناسی مفصلی دربردارند. اما در این فرهنگ تفسیرهایی برگزیده شده که مطمئنترین و اساسیترین و در عین حال اشارتگر است؛ زیرا به خواننده امکان میدهد تا کشف کند و مفاهیم جدیدی را دریابد.
از میان آثاری که از ادبیات سومری و بابلی به جای مانده است، جامعترین و زیباترین آن، داستان گیلگمش پهلوان است. دوازده لوح شکسته که در کتابخانه آشور بانیپال به دست آمده و اکنون در موزه انگلستان نگهداری میشود، جالبترین اثر ادبی بین النهرین، یعنی حماسه گیلگمش را در بردارد. تفاوت عظیم گیلگمش و دیگر افسانههای بابلی، شخصیت و غم بزرگ انسانی اوست. در این داستان، نگاه و طمع و فقر و احتیاج انسان چون لغتنامه بزرگ حیات در برابر سرنوشت است. این افسانه، از نظر توجه به انسان و شدت تاثیر در ادبیات بابلی بیمانند است. تردید و نابسامانی انسان و عشق به حیات و تلاش بیفرجام انسانی که ناکامی در سایه روشن لبخندهای زهرآلود توفیق در پی استهزای اوست، چون موجی گران داستان گیلگمش را فرا گرفته است.