این کتاب به بررسی ادبیات مشروطه در آستانه انقلاب مشروطیت پرداخته است. بدین منظور نویسنده ابتدا نگاهی به ایران و جهان در آن روزگار انداخته و درباره روابط ایران با روسیه و انگلستان مطالبی را نگاشته است. بخش بعدی کتاب اختصاص به بررسی اوضاع طبقاتی در ایران اختصاص دارد. نویسنده در این بخش درباره طبقه حاکم، روحانیون و طبقه متوسط و مردم زحمتکش مطالبی را به رشته تحریر درآورده است. در بخش بعدی درباره جنبشهای اجتماعی ایران در قرن نوزدهم مطالبی آورده شده است. بعد از این دو بخش نویسنده به سراغ ادبیات مشروطه رفته و این موضوع را در سه بخش اشکال گوناگون ادبیات، معیارهای ادبیات مترقی و ویژگیهای ادبیات مشروطه بررسی کرده است.
رساله «یک کلمه» مهمترین اثر میرزا یوسفخان تبریزی معروف به مستشارالدوله، رجل سیاسی و روشنفکر عهد ناصرالدین شاه قاجار، به احتمال زیاد نخستین اثر برجایمانده از جنبش روشنفکری دینی به زبان فارسی است. مستشارالدوله در این رساله میکوشد تا نشان دهد اصول تجدد و تجددخواهی در زمینۀ نهاد سیاست و قانونگذاری نهتنها با تعالیم و احکام دین اسلام ناسازگاری ندارند، بلکه بهآسانی از این تعالیم و احکام استنباط و استخراج و استنتاج میتواند شد. در پایان کتاب نوشتارهایی متفرقه از مستشارالدوله آورده شده است.
ادبیات زمینهساز مشروطه در قلمرو نثر و نظم با نویسندگان و شاعرانی چون: میرزا فتحعلی آخوندزاده، عبدالرحیم طالبوف تبریزی، زینالعابدین مراغهای، «حاج سیاح»، میرزا علی اكبر طاهرزاده صابر، میرزا آقاخان كرمانی، «ادیب الممالك فراهانی»، «ایرج میرزا» و به هنگام در گرفتن امواج نهضت با تصانیف «عارف قزوینی» و برخی منظومههای او قدم به عرصه گذاشت. ادبیات مشروطه را در قلمرو نثر و نظم میتوان مورد بررسی قرار داد. در این کتاب و در دو فصل به گونهای اجمالی به بررسی آراء و آثار این افراد پرداخته شده است.
رساله «یک کلمه» مهمترین اثر میرزا یوسفخان تبریزی معروف به مستشارالدوله، رجل سیاسی و روشنفکر عهد ناصرالدین شاه قاجار، به احتمال زیاد نخستین اثر برجایمانده از جنبش روشنفکری دینی به زبان فارسی است. مستشارالدوله در این رساله میکوشد تا نشان دهد اصول تجدد و تجددخواهی در زمینۀ نهاد سیاست و قانونگذاری نهتنها با تعالیم و احکام دین اسلام ناسازگاری ندارند، بلکه بهآسانی از این تعالیم و احکام استنباط و استخراج و استنتاج میتواند شد. در پایان کتاب نوشتارهایی متفرقه از مستشارالدوله آورده شده است.
بزرگ علوی از دوستان نزدیک هدایت و یکی از اعضای گروه معروف به « ربعه » بود . او در یک خانواده تجارت پیشه به دنیا آمد . بعد برای ادامه ی تحصیل به آلمان رفت و دوره دبیرستان و بخشی از تحصیلات دانشگاهی خود را در آنجا به پایان برد. علوی پس از مراجعت به ایران با صادق هدایت ، نویسنده برجسته مکتب جدید داستان نویسی ایران در سال 1309 آشنا شد . این دو به اتفاق نویسنده دیگری به نام ش.پرتو ، « انیران » را در سال 1310 نوشتند که شامل سه داستان بود . هدایت « سایه مغول » و علوی « دیو » را که درباره هجوم اعراب به ایـران بود نوشت . بزرگ علوی در همان ایام ، داستان بادسام را نوشت و با کمک صادق هدایت آن را توسط محمد رمضانی مدیر کتابخانه شرق ، در تهران به چاپ رساند. بزرگ علوی نخستین چهره ی انتخابی دکتر ارانی برای انتشار مجله دنیا بود . در این مقطع حدود سه سال از دیدار و آشنایی جدیدشان در ایران می گذشت . پس از پیوستن ایرج اسکندری به آنان ، نخستین شماره مجله ی دنیا را در یکم بهمن 1312 در تهران منتشر کردند. علوی یکی از سه عنصر تحریریه این مجله بود . هدف اساسی و عمده مجله دنیا که به صورت قانونی و علنی منتشر می گردید ، روشنگری و آشنا کردن دانشجویان و جوانان ایرانی با آخرین دستاوردهای دانش ، صنعت ، فن و هنر جهان آن روز بود . این مجله نه تنها فاقد هرگونه سمت گیری حزبی بلکه هیچگونه موضع گیری صریح سیاسی علیه حکومت وقت ایران نداشت. بعد از انتشار چندین شماره مجله دنیا در اردیبهشت 1316 اداره شهربانی و امنیتی وقت ایران ، این جریان را به عنوان یک جریان کمونیستی وابسته به کمینترن تلقی کرد و با پرونده سازی که توسط رئیس شهربانی وقت سازماندهی شده بود ، ( بعد از سقوط حکومت رضاشاه این موضوع روشن گردید ) همه فعالان این گروه که بعدها به نادرست « گروه 53 نفر » یاد شدند ، تخت عنوان فعالیت کمونیستی و براندازی حکومت وقت متهم و به حبس های طولانی مدت از 3 تا 10 سال محکوم شدند . در این جریان بزرگ علوی به 7 سال زندان محکوم شد ، ولی در مهرماه سال 1320 با برکناری رضاشاه بعد از چهار سال و نیم از زندان آزاد گردید . بعد از سقوط دولت مصدق در سال 1331 علوی به اروپا رفت و مجدداً در آلمان به حالت تبعید فعالیت های علمی و ادبی خود را ادامه داد . از این سال تا انقلاب اسلامی آثار او در ایران اجازه ی انتشار نداشت . در سال 1357 پس از پیروزی انقلاب اسلامی یک چند در ایران زیست و بار دیگر به آلمان بازگشت تا اینکه در سن 92 سالگی در تاریخ 17 فوریه 1997 برابر با 28 بهمن ماه 1375 بعد از دو هفته بیماری در شهر برلین آلمان درگذشت و بنابر وصیت در قبرستان مسلمانان در کنار پدرش در شهر برلین دفن گردید .