این کتاب دربرگیرنده گزیدهای از شعر دوره مشروطیت و معاصر است. نویسنده سعی کرده در این کتاب آثار شاعران صاحب سبک و کسانی که شعرشان دارای خصوصیاتی مشخص است را نقل کند. در مورد گویندگان دوره مشروطیت و شاعران درگذشته معاصر، تاریخ وفات آنان ملاک تنظیم اوراق این کتاب بوده است. در ابتدای کتاب نیز نوشتاری با عنوان «پست و بلند شعر نو» از دکتر خانلری آورده شده است.
این کتاب دارای چهار فصل و مجموعا دربرگیرنده زندگی و آثار ۲۲۷ نفر از پارسی سرایان قفقاز است. هر فصل به شاعران یک منطقه قفقاز (آران، ارمنستان، داغستان، گرجستان) اختصاص یافته است. نخستین شاعری که زندگی و احوالش در این مجموعه معرفی شده، «ابوالعلای گنجه ای» متوفی به سال ۵۵۴ ه.ق و آخرین آنها، «ناظم ایروانی» متولد سال ۱۳۴۲ ه. ق است. در پایان کتاب نیز فهرست ماخذ و منابع به ترتیب الفبایی تخلص یا نام مولفان آمده است.
رستم و اسفندیار برجستهترین، نیکترین و مهمترین پهلوانان شاهنامهاند؛ از اینرو برخورد این دو یل از وزن و حساسیت خاصی برخوردار است. اسفندیار شاهزادهای جوان است، با چشم به تختی که شایستگی آن را دارد. او برخلاف گشتاسب، نه یک موجود آزمند و متزلزل و فریبکار، بلکه دلاور شکستناپذیر و مقدسی اس تکه برای نیکترین دینها و اندیشهها شمشیر زده است. رستم در مقابل او، پهلوان قرون و ابرمردی است که تبلور تکاپو و رنج مردانه یک تبار است. در این کتاب افزون بر مقدمه، سه مقاله پیرامون رستم و اسفندیار و همچنین متن آن از روی نسخه شاهنامه چاپ مسکو آمده است.
تاریخنویسی در زبان فارسی با شاهنامهها آغاز میشود که در حکم تاریخ عمومی ایران است. برخی از تواریخ در متکفلترین سبک نثر نوشته شده و بعضی دیگر بالعکس کوتاه و خشک است، ولی قسم اول فزونی دارد. تواریخ فارسی یا شامل مسائل مربوط به تاریخ عمومی هستند با اختصاص به تاریخ سلسلههای معینی از پادشاهان دارند. در این کتاب تنها به انتخاب قسمتهایی از چند تاریخ مهم و معتبر بسنده شده است.
مرزبان نامه کتابی است مشتمل بر حکایات و تمثیلات و افسانههای حکمت آمیز که مانند کلیله و دمنه از زبان جانوران فراهم آمده است. این کتاب را اسپهبد مرزبان بن رستم از ملوک آل باوند در اواخر قرن چهارم به زبان طبری نوشته است. بعدها این کتاب دو بار به فارسی دری ترجمه شد. نخستین بار محمد بن غازی الملطیوی، وزیر شاه سلیمان بن قلج ارسلان از سلاجقه روم، ترجمه مرزبان نامه را در 598 ق به پایان برد و آن را روضه العقول نامید. پس از آن سعدالدین وراوینی نویسنده و ادیب ایرانی از ملازمان خواجه ابوالقاسم ربیب الدین، وزیر اتابک آذربایجان، بی آنکه از کار ملطیوی باخبر باشد، میان 607 تا 622 ق آن را به نام ربیب الدین در نه باب، یک مقدمه و یک ذیل به فارسی دری برگردانید. تفاوت آن با روضه العقول در استفاده کمتر از لغات عربی غریب و بهرهگیری بیشتر از اشعار فارسی است. جزوه حاضر منتخبی است از این کتاب سودمند که باب چهارم آن را شامل است.