بَخْتْیارْنامه، عنوان یکی از قصههای معروف فارسی که ظاهراً کهنترین تحریر منثور آن به شمسالدین محمد دقایقی مروزی، از نویسندگان اواخر سده 6 و اوایل سده ۷ق منسوب است. این تحریر مشتمل بر یک مقدمه و ۱۰ باب (قصه) و یک خاتمه است. داستان درباره بختیار، شاهزادهای - فرزند آزادبخت شاه سیستان - است که در میان دزدان برآمد و سپس به دربار راه یافت و چنان به شاه که فرزند را نمیشناخت، نزدیک شد که حاسدان به کار برخاستند و طی ماجراهایی سرانجام آزادبخت را به قتل او راضی کردند. اما فرخسوار، پیشوای دزدان، پرده از راز زندگی بختیار برگرفت و شاه و ملکه پسر خویش را بازشناختند. این کتاب دربرگیرنده تحریر فارسی دیگری از بختیارنامه همراه با یکی از تحریرهای عربی کتاب به نام عجائب البخت (مورخ ۳۹۰ ق) که میشل جورجی عورا در مصر منتشر کرده بود، و در ۱۳۴۷ش در تهران به کوشش استاد ذبیحالله صفا به چاپ رسید. در این تحریر، اشعار متعددی مأخوذ از یکی از تحریرهای منظوم بختیارنامه و نیز ابیاتی سست و بی مایه، گویا سروده خود محرر به متن داستان افزوده شده است.
عظیمترین شاهکار تاریخی که در عصر مغول به رشته تألیف درآمده و بزرگترین آثار ادبیات ایران کتاب «جامع التواریخ» تألیف خواجه رشیدالدین فضلالله است که شامل خصوصیات زندگانی و احوال مغول و عصر تسلط اینان است. این کتاب به امر غازانخان و اولجایتو در تحت سرپرستی وزیر معروف همدانی در سال 710 هـ.ق فراهم آمده و شامل سه مجلد است: جلد اول در تاریخ مغول، جلد دوم در تاریخ عمومی و عالم بنام اولجایتو، جلد سوم در جغرافیا. جلد سوم گویا از بین رفته یا تألیف نشده است.
عظیمترین شاهکار تاریخی که در عصر مغول به رشته تألیف درآمده و بزرگترین آثار ادبیات ایران کتاب «جامع التواریخ» تألیف خواجه رشیدالدین فضلالله است که شامل خصوصیات زندگانی و احوال مغول و عصر تسلط اینان است. این کتاب به امر غازانخان و اولجایتو در تحت سرپرستی وزیر معروف همدانی در سال 710 هـ.ق فراهم آمده و شامل سه مجلد است: جلد اول در تاریخ مغول، جلد دوم در تاریخ عمومی و عالم بنام اولجایتو، جلد سوم در جغرافیا. جلد سوم گویا از بین رفته یا تألیف نشده است.
در این داستان دو تن از بزرگترین پهلوانان ایران با یکدیگر روبرو می شوند. رستم جامع خصائل پهلوانی یعنی مردانگی و آزادگی و شجاعت و شاه دوستی، و کسی است که برای ایران همه مصائب را تحمل کرد و آنرا از مخاطرات عظیم نجات بخشید و عمر خود را در حفظ تاج و تخت کیان گذاشت. اسفندیار پهلوانی است که بدعای زرتشت رویین تن شده و حربه ها بر تن او کارگر نیست. وی میخواهد بفرمان پدر و برای رسیدن بتاج و تخت شاهی بندبر پای رستم نهد و اگرچه منکر خدمات رستم نیست ولی سرپیچی از حکم پادشاه را نیز خلاف دین و آیین میداند و رستم را به اطاعت حکم پادشاه می خواند؛ و رستم اگرچه جنگ با یکی از افراد کیانی را گناهی نابخشودنی میشمارد لیکن از تحمل عار نیز گریزان است و همین دو اصل و همچنین مواجهه با مردی رویین تن که زخم سلاح را در او اثری نباشد سبب دشواری بزرگی برای رستم است تا بحدی که بچاره گری و توسل او بسیمرغ منجر میگردد
کتاب دلیران جانباز نوشته ذبیح الله صفا می باشد. در نوشته ی فوق جنبشهاي ايرانيان و سرنوشت رهبران قيامها و حاکمان و سلطانهای حافظ ايران بعد از گسترش اسلام داخل ايران مورد تحقیق قرار گرفته است. مباحث اثر در سه قسمت تدوین گشته است. قسمت نخست با عنوان نهضتهای ملي ايرانيان مطالعهاي می باشد اجمالي درمورد نهضتهاي ايرانيان پس از حمله اعراب برای بازیافتن مقام از دست رفته تاریخی خود. در قسمت دوم ذيل عنوان قهرمانان استقلال ايران از سرنوشت ايرانياني صحبت به ميان آمده كه از اوايل قرن دوم تا بخشی از قرن چهارم هجري برای رها شدن و استقلال ايران از سلطه خلفا دست به قيام زدند. در قسمت سوم با زیر عنوان نگهبانان ایران از مقالات سرگذشت مدافعان ایران که بعد از حمله مغول در برابر دشمنان قدعلم کرده بودند شرح داده شده است