نظر به اینکه رسائل شهابالدین یحیی بن حبش بن امیرک سهروردی، حکیم و محیی حکمت اشراق، سرشار از معما، استعاره و رموزی است که همه حکایت از سیر روحانی و عروج معنوی دارد، در این کتاب در مقدمه نظر ابن سینا به استناد نمط نهم و دهم «شرح اشارات» به عنوان تمهید مقدمه آورده شده است. پس از آن به طور خلاصه، جهانبینی شیخ مقتول سهروردی از شرح قطبالدین شیرازی بر حکمت اشراق ذکر شده است. در بخش اصلی کتاب نیز شش رساله از رسائل فارسی سهروردی شرح شده است. این شش رساله به ترتیب عبارتند از: رساله عقل سرخ، رسالة الطیر، رساله آواز پر جبرئیل، رساله روزی با جماعت صوفیان، رسالة فی حالة الطفولیة، و رسالة فی حقیقة العشق (مونس العشاق). در پایان کتاب نیز اصطلاحات، رمزیات، تأویلات و تعبیرات سهروردی آورده شده است.
عظیمترین شاهکار تاریخی که در عصر مغول به رشته تألیف درآمده و بزرگترین آثار ادبیات ایران کتاب «جامع التواریخ» تألیف خواجه رشیدالدین فضلالله است که شامل خصوصیات زندگانی و احوال مغول و عصر تسلط اینان است. این کتاب به امر غازانخان و اولجایتو در تحت سرپرستی وزیر معروف همدانی در سال 710 هـ.ق فراهم آمده و شامل سه مجلد است: جلد اول در تاریخ مغول، جلد دوم در تاریخ عمومی و عالم بنام اولجایتو، جلد سوم در جغرافیا. جلد سوم گویا از بین رفته یا تألیف نشده است.
«لُغَتِ فُرس» یا فرهنگ اسدی نام واژهنامه مهم و قدیمی است که اسدی طوسی شاعر سرشناس سده پنجم هجری آن را تألیف کردهاست. اسدی در این کتاب برای شرح غالب لغات، شاهد یا شواهدی از شاعران میآورد. ترتیب واژههای این واژهنامه بر پایه حرف آخر آنها است. اسدی همانگونه که خود گفته، این کتاب را برای آن نوشت تا شاعران و نویسندگان پارسیزبان سرزمینهای غربی ایران که با برخی از واژههای بهکاررفته در خراسان و فرارود آشنایی نداشتند بتوانند مشکلات لغوی خود را به یاری این کتاب رفع کنند. این کتاب کهنترین لغتنامه فارسی است که در قرن پنجم قمری تألیف گردیده است. آنچه درباره این کتاب قابل توجه است، این است که دستهبندی لغات در این کتاب به شیوهای است که نشان میدهد هدف از تألیف آن راهنمایی شاعران بوده تا اگر در قافیه شعر محتاج کلمهای شدند و معنی آن را ندانستند، در این کتاب بیابند و استفاده نمایند.
فرهنگ اصطلاحات فلسفى ملاصدرا، از آثار استاد دكتر سيد جعفر سجادى (اصفهان 1303 - 1392ش) است كه در آن واژگان و اصطلاحات فلسفى صدرالمتألهين شيرازى را بهصورت الفبايى ذكر كرده و در مورد هركدام با استفاده از متون اصيل فلسفى توضيح داده است. البته در اين اثر، هزارها واژه بيان شده كه بسيارى از آنها، به معناى دقيق كلمه، اصطلاحات فلسفى نيست و كلماتى است كه در متون فلسفى نيز آمده است و در نوشتههاى ملاصدرا نيز معانى خاصى غير از معانى لغوىاشان ندارند و گاه از قبيل اصطلاحات فلسفىاند، ولى اختصاصى به ملاصدرا ندارند و از اصطلاحات ويژه حكمت متعاليه شمرده نمىشوند. درباره روش و محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: 1. نویسنده با بيان اينكه: الف) پارهاى از متكلمان، مسئله اعاده معدوم را مطرح كردهاند و گفتهاند اعاده معدوم طبق براهين عقلى محال است و بنابراین، مىگويند از راه عقل و برهان نتوان معاد جسمانى را ثابت كرد؛ ب) پارهاى قايل به معاد روحانى شدهاند و پارهاى منكر معاد شدهاند و پارهاى گفتهاند اجزايى از انسان با نفس او باقى مىماند و حشر اجساد بدان معنى است كه نفوس با اجزاى باقىمانده، حشر مىيابند، افزوده است: محققان فلاسفه در اصل معاد و وجود نشأت ديگر ترديدى ندارند، لكن در چگونگى آن اختلاف دارند. 2. بر طبق توضيح نویسنده: از جمله ايراداتى كه بر فلاسفه بنا بر فرض وجود اعيان ثابته در علم حق قبل از وجود عينى پيش آمده است، اين ايراد است كه آيا شرور و معاصى قبل از تقرر در عالم عين بهوسيله افراد، در عالم علم و اعيان ثابته وجود داشته است يا نه و بالاخره با اين فرض لازم آيد كه تمام اعمال خوب يا بد بندگان قبل از ظهور در عين، بهتدريج و در طول از زمان در علم حق وجود داشته باشد. ملاصدرا در مقام دفع اين ايراد گويد:... وجود با وحدت حقه و ذاتيهاى كه دارد در هر چيزى بهحسب همان ظهور مىكند، مانند آب واحد در مواضع مختلف در يك جا گواراست در يك جا گنداب است و مانند شعاع آفتاب كه بر شيشههاى گوناگون به الوان گوناگون ظهور مىيابد، بااينكه آفتاب را ذاتا رنگى نيست... خلاصه كلام ملاصدرا و عرفا در اين باب اين است كه نقصها و مذمومها در وجودات ممكنات، بازگشت به خصوصيات محلها و قوابل مىكند و نه به اصل وجود. 3. نویسنده، «وجود بحت» را اينچنين توضيح داده است: منظور وجود محض غير مشوب به ماهيت است در تعبيرات ملاصدرا اطلاق بر ذات خداوند شده است. وى گويد: «حقيقت واجب تعالى، وجود بحت قائمبهذات است كه از آن تعبير به وجود متأكد شده است. 4. بر طبق تحقيق نویسنده: از جمله مباحث مربوط به امور عامه فلسفه، بررسى وحدت و كثرت است و لواحق آنها و در مقابل وحدت، كثرت است و باز در مقابل وحدت غيريت است و هوهويت نوعى از وحدت است. ملاصدرا گويد: وحدت، رفيق وجود است؛ هر كجا وحدت هست، وجود هست و هر كجا وجود هست، وحدت هست و اين هر دو در صدق بر اشياء، متساوقند و به هرچه موجود گفته مىشود واحد گفته مىشود و در قوّت و ضعف نيز مانند همند. 5. بر طبق توضيح نویسنده: مراد از فلسفه عاميه و فلسفه مشهوره، همان فلسفه معموله است. صدرا، فلسفه مشهوره و عاميه را در مقابل فلسفه خاصیه متعاليه خود قرار داده است؛ چنانكه در بعضى از موارد و مسائل گويد: مطلب در فلسفه مشهوره و يا عاميه چنين توضيح داده شده است و در فلسفه ما از اين قرار است.
«فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا»، از آثار استاد دکتر سید جعفر سجادی (اصفهان ۱۳۰۳- ۱۳۹۲ ش) است که در آن واژگان و اصطلاحات فلسفی صدرالمتالهین شیرازی را به صورت الفبایی ذکر کرده و در مورد هرکدام با استفاده از متون اصیل فلسفی توضیح داده است. در این اثر، هزارها واژه بیان شده که بسیاری از آنها، به معنای دقیق کلمه، اصطلاحات فلسفی نیست و کلماتی است که در متون فلسفی نیز آمده است و در نوشتههای ملاصدرا نیز معانی خاصی غیر از معانی لغوی اشان ندارند و گاه از قبیل اصطلاحات فلسفیاند، ولی اختصاصی به ملاصدرا ندارند و از اصطلاحات ویژه حکمت متعالیه شمرده نمیشوند. در این کتاب، اصطلاحات فلسفی بر طبق حروف الفبا تنظیم شده و توضیحات مفصلی در مورد هریک بیان گردیده است.