این کتاب در پانزده فصل و یک خاتمه به شرح احوال و آثار حضرت شاه نعمتالله ولی پرداخته است. عناوین برخی از فصول کتاب بدین قرار است: تاریخ ولادت و شرح دوران طفولیت، در خصائل و صفات ممتازه حضرت شاه نعمت الله ولی، در بیان ایام سلوک و استرشاد و کیفیت ارادات آن حضرت به جناب شیخ عبدالله یافعی، شرح سلسله نسب و شجره آن مظهر ارشاد و هدی تا رسول معظم خدا، دوران ریاضت و مسافرتهای آن حضرت، شرح سلسله خرقه و رشته اتصال آن حضرت به مشایخ کبار و اولیاء عالیمقدار، کرامات و خوارق عادات و .... .
حاج میرزاحسن اصفهانی، ملقب به صفی علیشاه از مشهورترین مشایخ و بزرگان متصوفه در اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم هجری و از جمله فضلا و علما و بزرگان عرفاء سلسله نعمتاللهی بود. وی که شاعری توانا و عارفی مطلع بود، نخست از جمله مریدان منور علیشاه شیرازی، قطب سلسله نعمت اللهی محسوب میشد، اما پس از اینکه به نمایندگی از وی به تهران مهاجرت کرد و مدتی در این شهر اقامت نمود، خود رأساً ادعای قطبیت کرد و سلسله صفی علیشاهی را بنیان نهاد... سوگند خورده ایم بموی تو بارها تا بگذریم در غمت از اختیارها گفتم که دل بزلف تو گیرد مگر قرار زان بیخبر که داده بیاد او قرارها داند کسی که روزش از آنطره گشته شام بر عاشقان گذشته چسان روزگارها
کتاب «غنچۀ باز در شرح گلشن راز» تألیف جلال الدین علی میر ابوالفضل عنقا، عارف سلسله اویسی در قرن سیزدهم هجری شمسی است. کتاب غنچۀ باز، شرح مثنوی «گلشن راز» با موضوعیت عشق و عرفان اسلامی است. این کتاب در قالب شعری مستزاد است. این مستزاد عرفانی، با اضافه کردن واژگان بر پایان هر مصراع مثنوی «گلشن راز» نگارش شده است و در واقع قالب مثنوی گلشن راز را به قالب مستزاد تغییر داده است.
غزلیات حافظ به گونهای با قرآن و مفاهیم آن پیوند خورده که گاه برای درک ابیات، نیاز است به سراغ تفاسیر قرآن رفت و در آنها تأمل کرد. وسعت معانی و مفاهیم در دیوان حافظ، علاقمندانش را با اقیانوسی از زیباییها مواجه میکند. خواجه چنان از خاک تا افلاک را به تصویر میکشد و چنان با سوزوگداز به سوی محبوب میشتابد که کمتر کسی به خود اجازه میهدد به عرفانش شک کند و او را عارف نخواند. در این کتاب تحلیلی عارفانه از غزلیات حافظ ارائه شده و بررسی دیگری از نوشته های حافظ صورت گرفته است.