بدیهه در لغت به معنی بیاندیشه و تأمل سخن گفتن یا شعر سرودن است و در اصطلاح بُلغا آن است که نویسنده یا شاعر کلام را بیرؤیت و فکر انشا کند. بدیههگویی یکی از امتیازات نفسانی است و فقط برخی از سخنوران و نویسندگان از آن بهرهمند بوده اند و بهویژه بدیههگویی در قصاید بسیار دشوار است. در این کتاب نویسنده به بدیههگویی در شعر و نثر فارسی پرداخته و مصادیق آن را در اشعار شاعرانی فردوسی، مسعود سعد سلمان، امیرخسرو و .... و متون منثور بررسی کرده است.
هاشم اعتماد سرابی نویسنده کتاب، در مورد موضوع کتاب می گوید: این نوشته ها یک قسمت از مقالاتی است که در این چند ساله در روزنامه خراسان چاپ شده است، چیزهایی که پیرامون مسائل مختلف نوشته ام. که البته مثل نماز آن مردک گلستان چیزی نبوده که به کار آید. از سستی و نقص اما چرا باز به شکل کتابی در می آید منکه هنوز از رنج شرم "اسائه ادب" فارغ نیامده ام، واقعه ایست مشکلم... احساسی است و امیدی گنگ و خام و اگر با این همه، کمک کوچکی به درک درست شده باشد خود را ماجور یافته ام.
موضوع کتاب حاضر در مورد زندگی نامه امیر عنصرالمعالی کیکاووس نویسنده کتاب قابوسنامه تالیف غلامحسین یوسفی که توسط انتشارات دانشگاه تهران منتشر شده است.