معارف به زبان فارسی، اثر بهاء الدین محمد، فرزند مولانا جلال الدین رومی، مشهور به سلطان ولد است. وی همچنان که در طریقت، پیرو پدرش بود، در روش ارشاد و تالیف نیز از پدر تقلید کرده است؛ هم دیوان غزل و رباعی به تقلید از دیوان شمس دارد و هم "معارف" را به نثر، در تقلید از "فیه ما فیه" نوشته است. کتاب مشتمل بر یک مقدمه و 54 فصل است. مولف، در فصول کتاب، از موضوعاتی همچون، اصل بودن عمل، معنی معراج، نزدیک تر بودن علم به عمل در مقایسه با افعال و اعمال بدنی، حقیقت عمل، برگزیده حق بودن اولیاء ...... سخن گفته است. کتاب توسط نجیب مایل هروی تصحیح و تحقیق شده است. وی، در مقدمه خویش از طریقه مولویه و زندگی و آثار سلطان ولد و نسخههای کتاب سخن گفته است
هاشم اعتماد سرابی نویسنده کتاب، در مورد موضوع کتاب می گوید: این نوشته ها یک قسمت از مقالاتی است که در این چند ساله در روزنامه خراسان چاپ شده است، چیزهایی که پیرامون مسائل مختلف نوشته ام. که البته مثل نماز آن مردک گلستان چیزی نبوده که به کار آید. از سستی و نقص اما چرا باز به شکل کتابی در می آید منکه هنوز از رنج شرم "اسائه ادب" فارغ نیامده ام، واقعه ایست مشکلم... احساسی است و امیدی گنگ و خام و اگر با این همه، کمک کوچکی به درک درست شده باشد خود را ماجور یافته ام.
ریاض الانس یا گلهای ارغوان کشکولی است محتوی بر مواعظ، نصایح، طرایف، لطایف، حکایات تاریخ، اشعار، الفاز، امثال، قصص، داستانهای سودمند تاریخی، علمی، ادبی، فلسفی، و سایر مطالب نافعه متفرقه که توسط سیدعلی اکبر حسینی کاشانی حائری تالیف شده است
بهاءالدّين محمّد (يا احمد) مشهور به سلطان ولد، فرزند بزرگ مولانا جلال الدّين محمّد بلخي عارف بزرگوار و سراينده مثنوي معنوي است. سلطان ولد بين سالهاي 620 تا 623 (و به تصريح جامي در نفحات الانس در سال 623) هجري قمري ديده به جهان گشود و در سال 712 هجري قمري چشم از جهان فرو بست. چنانكه سلطان ولد، خود، گفته است، هدف وي در سرودن يا تصنيف آثارش پيروي از مولانا بوده تا همچون مريدي خالص و صميمي تا آنجا كه ممكن باشد بر راه مرشد خويش برود. روي همين اصل ابتدا مثنوي ولدنامه و سپس ربابنامه را سروده است. استاد همايي نوشتهاند كه گويي ولد به ساختن مثنوي آشنا نبوده و هر قدر پيش آمده نيرو گرفته و قويتر گشته است. صحّت اين نظريّه را از مقايسه ولدنامه و ربابنامه ميتوان دريافت زيرا كه ربابنامه از لحاظ جوهر شعري و نوع بيان بي گمان از ولدنامه پختهتر و عارفانهتر و از جهت ادبي فصيحتر است امّا با اين همه، در مقام مقايسه با مثنوي مولانا البته شكوه خويش را تا حدودي از دست ميدهد. اين امر به بدين سبب است كه هرگاه از سلطان ولد و اشعارش سخني به ميان ميآيد، بيدرنگ ذهن آدمي او را با پدرش مولانا – كه اقيانوسي از معارف و آگاهي هاست – مقايسه ميكند و نتيجه نيز كاملاً آشكار است.