در این کتااب سه متن پهلوی «سی روزه کوچک»، «سی روزه بزرگ» و «ستایش سی روزه» از خرده اوستای پهلوی ترجمه شده است. این پژوهش با توجه به کار که دابار انجام داده و مقایسه با متن اوستایی و پازند و سه دستنویس دیگر انجام گرفته است. از این سه متن، دو متن اول به پهلوی و اوستایی آمده و دستنویسهای زیادی از این دو در است است؛ اما «ستایش سی روزه» به اوستایی نیامده و تنها متن پهلوی و پازند آن موجود است.
باستان شناسی جدید این تمایز را دارد که "برج بابل" معروف را که وصف آن در تورات آمده به منزله یک "زیگورات" میشناسد این نوع بنا از آغاز مدنیت مردم قدیم بین النهرین یعنی ابتدا در میان بناهای مذهبی سومریان و بعدا در بین اقوام بابل و آشور متداول گردیده عیلامیان که مذهبشان از نفوذ همسایگان ایشان برکنار نبود نیز به ساختن این نوع بناها پرداختند اما این نکته متقن است که تا این تاریخ در این قسم معابد عیلامی به طور علمی و روش صحیح حفاری به عمل نیامده است. در آخرین حد ارتفاع بنا یقینا معبدی وجود داشته است پرسشی که همواره برای تفحص کنندگان پیش آمده این بوده است که آیا زیگورات برجی بوده که بر فراز آم معبدی قرار داشته است و معبد مزبور جایگاه خدایان بوده است یا اینکه به تصور بعضی از دانشمندان برفراز برج مقبره وجود داشته است؟ ...
در «فرهنگ پهلوی» واژههای آرامی که ازوارش یا هزوارش خوانده میشود، به واژههای ایرانی یا پارسی میانک گردانیده شده است. این واژهها دستهبندی شده و در هر باب یک رشته واژه که با هم پیوستگی دارد، یاد گردیده است؛ در یکم: نامهای خدا و مینویان؛ در دوم: گیتی و آنچه از آن است چون خاک و شهر و خانه؛ در سوم: در آب و رود و زره و جوی و جز اینها؛ در چهارم: در دانهها و میوهها؛ در پنجم: در خورشها و آشامها. نام نویسنده این فرهنگ به دست نیامده است؛ اما بیگمان فرهنگی است از روزگار ساسانیان.