این کتاب حاصل مشاهدههای نویسنده از گویش مردم تهران در سالهای پس از شهریور ۱۳۲۰ است. وی همچون یک زبانشناسِ کاملاً توصیفگرا بر پیکرۀ زبانیای که از زبان مردم کوچه و بازار فراهم آورده، تکیه نموده است؛ اما در عین حال، در موارد بسیاری، نظریات و داوریهای دیگر فارسیشناسان را نیز در مقایسه با دادههای زبانی گردآوردۀ خود، به نقد کشیده است. بخش عمدهای از این دادههای زبانی، که جملههای یادداشتشده از زبان مردم تهران است، در پایان کتاب گنجانده شده است.
گویش خراسانی از گویشهای اصیل و مهم زبان فارسی است که به سبب کثرت مردمانی که بدان سخن میگویند و نیز به سبب پایگاه محکمی که زبان فارسی همیشه در خطه خراسان داشته است، شناخت آن بایسته و سودبخش است. بسیاری از واژههایی که در گذشته بخشی از گنجینه زبان فارسی را ساختهاند، امروزه در زبان روزمره کاربرد خود را از دست دادهاند؛ اما در گویش خراسانی هنوز رواج دارند و زنده و کارساز ماندهاند. میان آنها واژههای رسا و زیبا و مفیدی به چشم میخورند که امروز هم میتوانند به کار آیند و بر غنای زبان بیفزایند. این کتاب به همین انگیزهها فراهم آمده است. واژگان این فرهنگ عامیانه و گفتاریاند. واژگان خارجی رایج در پارسی خراسان در این فرهنگ کمتر آمده است.
منظور از این بررسی، نخست ضبط و ثبت گویشهای رو به فراموشینهاده نراق و محلات و بعد از آن برآورد شماره گویشهای زنده و نمونهبرداری از آنها در منطقهای بوده است که از شمال به قم، از خاور به تفرش و اراک و خمین، از جنوب به اصفهان و گلپایگان و از باختر به کاشان محدود میگردد. گویشهایی که در این بخش بدانها سخن گفته میشود، در همه جا «راجی» یا «رایجی» نامیده میشود.