بخارایی یا بخاری گویشی یگانه از زبان پارسی است که در آسیای میانه و میان یهودیان بخارایی کاربرد دارد. هرچند نام پرمعناتر برای این گویش یهودی ـ پارسی یا یهودی ـ تاجیکی میباشد. بخارایی گویشی از زبان پارسی است که دارای شمار فراوانی وامواژههای عبری است. همچنین شمار کمتری وامواژه از زبانهای پیرامونی مانند ازبکی و روسی دارد. اگرچه تاریخ کهنی دارد ولی هنوز هم برای پارسیزبانان و یهودیان ایرانی دریافتنی است. واژگان این زبان آمیزهای از پارسی (تاجیکی)، عبری، عربی و ازبکی است. امروزه، این زبان در میان شماری پیرامون ۱۰،۰۰۰ تن یهودی ازبکستان و سرزمینهای پیرامونی بازماندهاست و هر چند بیشتر گویشورانش در اسرائیل و ایالات متحدهاند. همانند دیگر زبانهای یهودی، برای نگارش بخارایی از خط عبری بهره میگیرند، ولی در سده گذشته، در پی حضور شوروی، این زبان با خط لاتین (دههٔ ۱۹۲۰) و سپس سیریلیک (دههٔ ۱۹۴۰) نگاشته شد و بسیاری از یهودیان بخارایی تنها خط سیریلیک تاجیکی آموختند. امروزه بیشتر کتابهای یهودی-تاجیکی (بخارایی) به خط سیریلیک تاجیکی چاپ میشوند و اندکی نیز به خط عبریاند. فهرست مطالب کتاب به این شرح است: اصالت لهجه بخارایی، مختصات دستوری لهجه بخارایی، برخی جملهها و گفتگوهای روزانه، نمونهای از نثر نویسندگان کنونی بخارا، نموداری از لغات متداول در بخارا.
این کتاب در واقع نقل سفر نگارنده به سمرقند و بخارا است كه اینگونه آغاز میشود: «قریب هزارسال از آن اتراق چهارساله نصربن احمد سامانی در مرغزار كنار بادغیس هرات میگذرد، سران لشگر و مهتران ملک و همراهان امیر، هوای دیار مألوف نمودند و شوق بازگشت به سمرقند و بخارا در جا زنده كردند، استاد ابوعبدالله رودكی سمرقندی را به یاری خواستند تا صنعتی كند در حركت پادشاه به سوی بخارا، رودكی چنگ برگرفت و در پرده عشاق زمزمهای ساز كرد كه : بوی جوی مولیان آید همی یاد یار مهربان آید همی ریگ آموی و درشتی های او زیر پا چون پرنیان آید همی پرواز شماره 504 هواپیمایی هما از طریق عشق آباد عازم تاشكند است و این نام بامسمای عشق در طلیعه سفر، آدمی را به دیارمعشوق میكشاند و باز میگرداند ، صبح بارانی 14 آبان 1376 فرودگاه مهرآباد تهران هم دیدنی و هم فرحبخش است و چه شوق سفری پیدا كردهایم. پرواز، بخارا كجاست؟، بخارا اینجاست، ورود به بخارا، بخارا به روایت چشم، تاریخ سامانیان، دیگر آثار معماری سامانیان، دیگر آثار معماری بخارا، روایتی دیگر از تاریخ سامانیان، كشكول سمرقند و بخارا، سیر دریا، آمو دریا، سمرقند و بخارا در آیینه تاریخ طبری، قند سمرقند، آثار معماری سمرقند، سبک خراسانی و نظم و نثر پارسی، شاهنامه فردوسی ، سوزنی سمرقندی، دقیقی، با مولانا در سمرقند، علوم و عالمان عهد سامانی، ابن سینا و تاثیر سامانیان بر او، تاریخ ماوراءالنهر به روایت زبان شعر، تاریخ تمدن ویل دورانت و ماوراءالنهر تاریخ و جغرافیای ازبكستان، شكوه معماری عهد تیموری، تیمور لنگ در اصفهان و فارس و نادرشاه در ماوراءالنهر از جمله عناوین این سفرنامه است.
این کتاب، مجموعه مطالبی است عمدتا گردآمده از متون تاریخی و جغرافیایی و نوشتههای محققان درباره تاریخ و فرهنگ سرزمین ورارود (ماوراءالنهر)، با تاکید بر بخارا در قرنهای سوم و چهارم هجری (دوره سامانیان) که با توصیف ویژگیهای شهر بخارا آغاز میشود و با این مباحث ادامه مییابد: تاجیکان و پیوند آنها با ایرانیان؛ حدود جغرافیایی و فرهنگی ایرانشهر در دورههای اساطیری و تاریخی؛ توصیف بلخ؛ حدود وراورد (ماوراءالنهر)؛ درباره سمرقند و مزغانه و اسپیجاب و افشنه و مرو و نیشابور و سایر مراکز فرهنگی خراسان بزرگ آن عهد؛ قلمرو خراسان در عهد سامانیان؛ داستان بوی جوی مولیان؛ درباره خوارزم. بخش پایانی شرح مبسوطی است درباره جنبههای مختلف احوال و آثار ابن سینا. کتاب با عکسهای رنگی از آثار تاریخی شهرهای ماوراءالنهر همراه است.
به شاهنامه تنها از نظر یک حماسه هنری و شعر بلند نباید نگریست که این فروترین جلوه کار فردوسی است. شاهنامه مظهر ایستادگی و جاودانگی ملت ایران است. درخشی در تاریکی اختناق و فریاد رعدآسایی در خلا ارزشهای بشری. فردوسی برای خویش رسالتی قائل بود. تصمیم گرفت مجمع شاعران را با همه شهرتهایش، کامروایی های جوانی را با همه لذتهایش، دربار امیران و شاهان را با همه نعمتهایش به یک سو نهد، که تنها از عاشقان ساخته است. او با خویشتن پیمان کرد هر سخنی درباره عظمت ایران و قهرمانی های مردم آن یافته شود افسانه یا حقیقت به شعر درآورد و در میان مردم بپراکند تا کشش شعر و موسیقی آن با جلوه پهلوانی ها و دلیری ها درآمیزد و در جان شنونده جای گیرد و او را به جنبش و هیجان درآوردو به استقلال طلبی و مقاومت و فداکاری رهنمون گردد. فردوسی با اراده ای استوار روی بکار آورد و به سرودن مشغول شد. دو سال و پنج سال و ده سال نه، سی سال... و بدین گونه بود که داستان قهرمانی های ملت ایران و بزرگترین و ارجمندترین اثر حماسی جهان به وجود آمد، در زمانی که نامی از محمود غزنوی نبود....
کتاب حاوي ترجمه های متعدد از متون قدیمی قرآن کریم می باشد که با ترجمه های دیگر ، از جمله تاریخ طبری از نظر وجوه اشتراک و افتراق مقایسه گردیده است.