بردسیر در جنوب شهرستان کرمان واقع شده و با شهرستانهای رفسنجان، سیرجان، بافت و جیرفت همسایه است. بنیاد این شهر را به اردشیر بابکان نسبت میدهند؛ احتمالاً آن را در زبان پارسی ساسانی به صورت «وه اردشیر» نامگذاری کردهاند. زبان رایج در این منطقه از شاخه زبانهای ایرانی است و زبانهای ایرانی از زبان مفروض هند و اروپایی که مادر همه این زبانهاست مشتق شده است. آنچه در این کتاب آمده، واژههایی است که تقریبا تا پنج دهه پیش در بردسیر کاربرد داشته است؛ ولی امروزه تقریبا بیشتر این واژهها فراموش شده و جوانان از این واژهها و معنی آنها ناآگاه هستند.
گویش خراسانی از گویشهای اصیل و مهم زبان فارسی است که به سبب کثرت مردمانی که بدان سخن میگویند و نیز به سبب پایگاه محکمی که زبان فارسی همیشه در خطه خراسان داشته است، شناخت آن بایسته و سودبخش است. بسیاری از واژههایی که در گذشته بخشی از گنجینه زبان فارسی را ساختهاند، امروزه در زبان روزمره کاربرد خود را از دست دادهاند؛ اما در گویش خراسانی هنوز رواج دارند و زنده و کارساز ماندهاند. میان آنها واژههای رسا و زیبا و مفیدی به چشم میخورند که امروز هم میتوانند به کار آیند و بر غنای زبان بیفزایند. این کتاب به همین انگیزهها فراهم آمده است. واژگان این فرهنگ عامیانه و گفتاریاند. واژگان خارجی رایج در پارسی خراسان در این فرهنگ کمتر آمده است.
زبان و لهجه خوانساری به صورت خودجوش و بر اثر گفتگوی مردم از سالها قبل به وجود آمده و به همین دلیل دارای هیچگونه قواعد دستوری یا املایی نیست؛ بنابراین نمیتوان آنها را قیاسی تصور کرد و همه اینها سماعی و نظری است. در این کتاب فرهنگ لغات خوانساری گرآوری شده است. ابتدا در مقدمه به دستور زبان فارسی و مطابقت لهجه و زبان خوانساری پرداخته شده و در فصلهای بعدی لغات، مشتقات لغات و ضربالمثلهای خوانساری گردآوری شده است.
این کتاب چهارمین بخش و پایانی دگرگونیهای آوایی واژگان در زبان فارسی است. این بخش مربوط به قلب، افزایش و کاهش آوایی در واژگان میشود ادغام با آن مفهومی که در زبان عربی وجود دارد، در زبان فارسی نمیتواند نقشی داشته باشد؛ زیرا در زبان عربی هر گاه در واژهای ادغام شود، تلفظ کلمه مشدد شده و معنی آن عوض میشود؛ اما در زبان فارسی چنین موردی دیده نمیشود. مثلا در واژههای پادزهر و دوستدار که به صورت پازهر و دوستار درمیآیند، نمیتوان آنها را از مقوله ادغام دانست؛ زیرا نه تلفظ آنها مشدد میشود و نه معنی تغییر مییابد که این موارد در مقوله کاهش آوایی آورده شده است.
امروزه تقریباً بیشتر زبان¬های زنده جهان واژه¬نامه کامل یا واژهنامه ریشهشناسی مدونی دارند که مورد استفاده اهل زبان و دانشجویان قرار می¬گیرد؛ اما زبان فارسی متاسفانه تا این زمان واژه¬نامه کاملی که همه واژگان زبان فارسی را در بر داشته باشد، ندارد. هر چند گهگاهی در کتاب¬ها و مجلات تلاش¬هایی در بازشناسی و ریشهیابی مدونی برای زبان فارسی فراهم نشده است. سعی نویسنده در این کتاب بر آن است که گامی به سوی این هدف فرهنگی بردارد؛ از اینرو تا حد امکان از همه متون زبان فارسی در دسترس، واژه¬های دگرگونشده را فراهم نموده و برابر هم قرار داده است. در جلد سوم از این کتاب برخی دیگر از واژگان زبان فارسی که دچار دگرگونی آوایی شدهاند بر حسب حروف الفبا ـ با شواهد و نمونههایی از نظم و نثر فارسی ـ معرفی شده است.