در برخورد یک خواننده غیرحرفهای با شعر امروز، بزرگترین مشکل ابهام و پیچیدگی آن است، چیزی که در زبان مردم و حتی بعضی از خوانندگان شعر به شوخی برگزار میشود تا جایی که گاه به هر سخن بیمعنا و لغوی «شعر نو» بگویند. اما به راستی مسئله چیست؟ آیا میتوان چنین اتهامی را متوجه شعر امروز دانست یا اینکه تمام اینها سوءتفاهمی بیش نیست. این کتاب دربرگیرنده جستارهایی درباره شعر امروز و بهویژه شعر دهه هفتاد است و نویسنده در آن به بازخوانی و بررسی اشعاری از شعر معاصر پرداخته است.
آنچه در پی میآید؛ ورودیهای به گزارش شعر در شش ماه نخست سال 1377 خورشیدی است؛ در پی این خواست، در آخرین لحظات چاپ سومین شماره بخارا، سرانجام متقاعد شدم که این کار اگر به عدالت و دقت انجام پذیرد، خود از جایگاه شایستهای در سیر کارنامه شعر امروز ایران برخوردار خواهد شد، به این دلیل از سیدعلی صالحی که اشراف وسیعتری بر این حوزه دارد، خواستم تا در این راه، بخارا را یاری دهد؛ شعر، آفرینه عجیب دیگری است؛ در عین خودجامگی در واژه؛ به هیچ نوع ادبی نزدیک نیست، در کلمه مینماید اما معنا را به راه خود میبرد. انواع ادبی به قول قدما، مقید ممکنات و دست به سینه دستور و اتفاقی به نام «قانون» است، در جایی که دیگر شعر این نبوده، این نیست؛ نیسته پا در گریز به هست آمده است شاید. آنجا که شعر اعلام اعتراض میکند، دانستههای قانونزده بر باد میروند. به گواه تاریخ نیمه نصفه به نسیان نشسته، شعر به وَرزِ واژه نمیآید مگر به شرط شهادت دَم به دَم آفریدگار خویش. عجب قداستی دارد این خاک آلوده برتر از ملکوت که حتی اسطورشناس را به اسطوره بدل میکند.
در اين مقاله انديشههاي ايرانشهري نظير شاهي آرماني، فره ايزدي، توامان بودن دين و ملك، عدالت، راستي و مانند آن در كليله و دمنه بررسي شده است. در كليله و دمنه، پادشاهي عطيه الهي است كه شاه در مركز ثقل امور مملكتي قرار دارد، پس بايد مهر نژادگي بر جبين وي نقش بندد، چه اگر جز اين باشد، موجودي اهريمني است كه سبب دگرگوني نظم حاكم بر کاينات ميگردد. وي بايد در جولانگاه حكومت از پشتيباني فرازميني بهرهمند باشد و اين امر با فره ايزدي ميسر ميشود. چنين پادشاهي بايد به حليه عدل آراسته باشد تا هر كس به خويشكاري خود در طبقه خاص خود پرداخته و به رستگاري روان رسد. پادشاه بايد به كمالات رزمياري و فضايل دين ياري آراسته باشد. وي بايد با عنصر «راستي» پيوند اجتماعي را مستحكم تر نمايد كه در نهايت با سيطره نيروهاي اهورايي بر اهريمني، آرمانشهر كه مفري براي گريز از بي نظمي و بي، عدالتي است، تحقق مييابد.
سعدي يكي از معدود شاعران زبان فارسي است كه به واسطه نفوذ آثارش، حضوري دايمي، عميق و اثر بخش در فرهنگ ايراني داشته است. در اين مقاله تلاش شده تا رابطه ميان بخشي از اشعار اين شاعر يعني قصايد وي، كه عموما لحن و محتوايي وعظ آميز، خطابي و ديني و اخلاقي دارد، با اصول و مباني مكتب كلام اشعري به طور دقيق و مستند بررسي شود. بدين منظور پس از ارايه تعريف؛ ويژگيها، و دلايل پيدايش علم كلام، به بحثي تاريخي درباره مكاتب كلامي و زمينههاي پيدايش آنها پرداخته شده، اما از آن ميان به دو مكتب غالب كلامي در تمدن اسلامي، يعني معتزله و اشاعره توجه خاصي شده است. در بخش اصلي اين مقاله با عنوان، "مكتب كلامي سعدي"، ابتدا دلايل و زمينههاي تاريخي گرايش سعدي به كلام اشعري باز نموده شده و نهايتا نشانههاي اين گرايش و تجلي اشعريگري وي از ميان قصايد استخراج و ذيل عناوين معروف مباحث كلامي، هم چون "رويت الهي"، "عدل الهي"، "جبر و اختيار"،... طبقهبندي و تشريح شده است.