این کتاب بیش از آنکه وقایع درباری شاهزادهای باشد، جنبه مشاهدات و یادداشتهای شخصی مؤلف را دارد که در شرق هند شاهد بوده است و خود نیز به آن حوادث ناهنجار گرفتار و به آن پیشامدهای وحشتبار مبتلا گردید. چه وقایعنگاران درباری معمولا قبل از بیان سانحهای یا حادثهای یا دادن گزارشی مینوشتند که در کدام روز و در چه تاریخ و روز و ماه و سال این واقعه رخ داد. میرمعصوم صاحب این اثر نهتنها ننوشته کدام واقعه در چه روزی و تاریخی روی داد، بلکه روزی که شاه شجاع از شکست خوردن از دست لشکریان اورنگزیب از میدان کارزار فرار نمود را نیز اشاره نکرده است. این تاریخ در اصل شامل حوادثی است که بین هفتم ماه ذیالحجه سال 1067 هجری و نوزدهم ماه ربیعالثانی همان سال صورت گرفت؛ یعنی روزی که شاهجهان برای دومین مرتبه به مرض حبسالبول مبتلا شد و تا روزی ادامه داشت که سلطان شجاع از برادرش شکست خورد و صحنه کارزار را ترک نمود. وی این وقایع را تا سال 1070 هجری رسانیده است که مربوط به پناه بردن سلطان سلیمان شکوه دوم پسر سلطان داراشکوه به قلمرو راجه کماون میباشد.
عظیمترین شاهکار تاریخی که در عصر مغول به رشته تألیف درآمده و بزرگترین آثار ادبیات ایران کتاب «جامع التواریخ» تألیف خواجه رشیدالدین فضلالله است که شامل خصوصیات زندگانی و احوال مغول و عصر تسلط اینان است. این کتاب به امر غازانخان و اولجایتو در تحت سرپرستی وزیر معروف همدانی در سال 710 هـ.ق فراهم آمده و شامل سه مجلد است: جلد اول در تاریخ مغول، جلد دوم در تاریخ عمومی و عالم بنام اولجایتو، جلد سوم در جغرافیا. جلد سوم گویا از بین رفته یا تألیف نشده است.