این کتاب، کوششی است در راه گردآوری معادلهای گوناگونی که مترجمان و مؤلفان زبانشناسی ایرانی در برگرداندن اصطلاحات بیگانه به کار گرفتهاند. این واژهنامه همانگونه که از عنوان آن پیداست، تنها واژهنامه زبانشناسی نیست، چه اگر زبانشناسی به معنی اخص آن گرفته شود، حق آن است که پارهای از این اصطلاحات کنار گذاشته شوند؛ ولی از آنجا که زبانشناسی در علوم دیگر چون روانشناسی، جامعهشناسی، مردمشناسی، فلسفه، صناعات ادبی و شعری، کامپیوتر، ریاضی و ... کاربرد پیدا کرده است، ناگزیر اصطلاحات اینگونه علوم و فنون نیز در حوزه زبانشناسی مورد استفاده قرار گرفتهاند. از اینرو در اینجا کوشش شده این قبیل اصطلاحات و واژهها هم که در واقع به علوم وابسته به زبانشناسی تعلق دارند، در این کتاب آورده شود.
دست يافتن به فرهنگ جامع واژگان و اصطلاحات زبان فارسي ، آرزويي است كه هر فارسي زباني كه به نوعي با انديشه و كتاب سرو كار دارد در فكر خود مي پرورد ؛ و تلاش در اين راه وجهه همت بسياري از خدمتگزاران به فرهنگ و تمدن و ادبيات فارسي و ايراني است. اما اين مهم بدون حصول مقدماتي چند ميسرنمي شود ، يكي از اين مقدمات ، تاليف و تدوين واژه نامه هاي اختصاصي در رشته ها وفنون و علوم مختلف است .البته تدوین فرهنگ اختصاصی برای رشته ای خاص در زبان فارسی سابقه ای بس طولانی دارد و عمر آن کمتر از درازنای تاریخ نظم و نثر فارسی نیست، به گونه ای که یکی از قدیمی ترین کتب منثور زبان فارسی، فرهنگ اختصاصی در مفردات طب است، موسوم به الابنیه عن حقائق الادویه که در واقع توجه پیشینیان ما به این شاخه از فرهنگ نویسی را نشان می دهد.
گرچه گویش سبزواری یکی از لهجههای فارسی دری است و سالیان دراز شلاق زبانهای ناهماهنگی چون زبان ترکی، مغولی، عربی و ... را بر شانه خود تحمل کرده و امروزه در قسمت نسبتا وسیعی از خاک ایران تکلم میشود، هرگز نمیتوان آن را از لهجههای دیگر زبان فارسی برتر دانست. وقتی از گویش سبزواری سخن گفته میشود و اختصاصات دستوری یا واژههای آن بررسی میشود، نباید این تصور پیش آید که با یک گویش صددرصد ثابت سروکار داریم و بین افراد مختلفی که با آن گویش تکلم میکنند، وحدت کلمه و لفظ برقرار است. در این کتاب لغات و اصطلاحات گویش سبزواری با شواهدی از اشعار محلی این شهرستان گردآوری شده است.
گویشهای کلیمی در شهرهای مختلف ایران از جمله اصفهان، بروجرد، شیراز، کاشان، کرمان، همدان، یزد و چند شهر دیگر پراکنده است. در استان یزد نیز مانند سایر استانهای ایران افزون بر مسلمانان که بیشتر جمعیت را شکل میدهند، اقلیتهای مذهبی نیز زندگی میکنند که کلیمیان یکی از این اقلیتها هستند. در این استان 12 کنیسه وجود دارد که همگی در شهرستان یزد قرار دارند. کلیمیان یزد مانند سایر کلیمیان ایران افزون بر زبان رسمی کشور، به گویش محلی خود صحبت میکنند. گویش کلیمی یزد، مانند سایر گویشهای کلیمی، گویشی ایرانی است. در این کتاب در چهار فصل به نظام آوایی، صرف و نحو این گویش پرداخته شده است. در فصل سوم تعدادی ضربالمثل و جمله آورده شده و فصل پایانی کتاب اختصاص به واژهنامه دارد.