زبانشناسی در این روزگار منحصر در معنای زبانشناسی ساختمانی شده است و بحث در اصول و مبانی نظری زبانشناسی تطبیقی اغلب به طور سطحی برگزار می شود و کمتر کسی متعرض این نکته شده که وجود یکی بدون دیگری غیرممکن است. با آنکه نویسنده در این کتاب تا اندازهای به تفصیل از تکامل اصول ساختمانی در زبانشناسی سخن گفته است، ولی از روششناسیهای زبانشناسی ساختمانی آمریکا بحثی نکرده است؛ زیرا کسی که این کتاب را میخواند حتما با این جنبه از زبانشناسی آشناست. در عوض نویسنده کوشیده تا تأکید عمده را بر آن جنبههایی از زبانشناسی بگذارد که نهتنها چیزی از آنها وجود ندارد، بلکه درک آنها بدون راهنمایی و تعلیم دشوار است.
به موازات پیشرفت و تکامل فرهنگها، زبان که بهنوبه خود عنصری بسیار مهم از فرهنگ معنوی است، پیوسته به گسترش و رشد و تکامل خود ادامه میدهد، تا جایی که همین رشد و تکامل زبان و ویژگیها و ساخت و کارکردهای آن، خود موضوعی بس مهم یعنی مسئله شناخت زبان را در دامنههای گسترده و بهوجهی ژرف مطرح میسازد و ضرورت شناخت صحیح زبان و گسترش زبانشناسی نیاز به کتابهایی مانند فرهنگ زبانشناسی را اجتنابناپذیر میسازد. این کتاب پاسخی است هرچند بهاجمال به این نیاز و گامی است کوچک در این راه.
هدف اصلی این فرهنگ، فراهم کردن مرجع تخصصی زبانشناسی با ویژگیهای زیر و با توجه به نیازهای کنونی جامعه علمی ایران بوده است: فرهنگی دوزبانه دربرگیرنده مهمترین واژهها و اصطلاحات تخصصی زبانشناسی نظری به همراه مناسبتترین برابرهای فارسی آنها. بر این اساس واژگان دوزبانه زبانشناسی فراهم آمده، فهرستهای بسامدی نیز به هر دو زبان استخراج گردیده و واژهنامه گزیدهای از برابرهای فارسی موجود و بهکاررفته در متون زبانشناسی نیز آمده است.