در این دفتر به طور خلاصه به فلسفه ایجاد موزهها و اهمیت آنها از نظر علمی و تاریخی و هنری و آموزشی پرداخته شده است. نویسنده کتاب، موزه ها را به سه نوع عمده تقسیم کرده است: موزه های تاریخی؛ موزه های علمی و موزه های هنری که هرکدام به بخشهای دیگری منشعب میشوند و درباره هرکدام توضیحاتی ارائه میکند
مشاهده موزهها نهتنها برای مشاهدهکنندگان یک سرگرمی مفید روحی است، بلکه از آنها برای شناسایی مدارج تمدنی یک قوم نیز استفاده میکنند و چون اغلب برای ناظرین یک حال تنبه و عبرت از دیدن آثار گرانبهای گذشتگان روی میدهد، بدین دلیل برای حفظ و بقای صلح جهانی باید از وجود موزهها استفاده کرد. موزه آستان قدس رضوی از بیمانندترین موزههای درجه اول خاورمیانه به شمار میرود که در این کتاب راهنمای این موزه به رشته تحریر درآمده است.
تألیف محمدحسن سمسار، به زبان فارسى درباره جغرافياى تاريخى بندرى نزدیک بندر طاهرى در سواحل خليج فارس مىباشد. سيراف از جمله شهرهایى است كه در گذشته شهرت داشته و در سدههاى نخستين اسلامى همواره مورد توجه جغرافيانويسان بوده است. اين كتاب ما را در شناخت بهتر و بيشتر اين بندر كهن سال ايران توانا مىكند. در اين كتاب نویسنده كوشيده به بررسى جنبههاى تازه اى از زندگى سيراف و سيرافيان بپردازد كه در گذشته كمتر به آن توجه شده است. در اين پژوهش بيشتر به اوضاع اجتماعى، مذهب، دريانوردى سيرافيان و سرانجام علل و چگونگى سقوط و ويرانى بندر سيراف توجه شده است. كتاب؛ شامل سرآغاز، ديباچه، فهرست مطالب، پيشگفتار، سيزده فصل و بخش فهرستها مىباشد. كتاب به صورت تحقيقى و جمعآورى مطالب درباره بندر سيراف مىباشد كه از كتب جغرافيا و تاريخ استخراج شده است. كتاب؛ شامل سرآغاز، ديباچه، فهرست مطالب، پيشگفتار، سيزده فصل و بخش فهرستها مىباشد. كتاب به صورت تحقيقى و جمعآورى مطالب درباره بندر سيراف مىباشد كه از كتب جغرافيا و تاريخ استخراج شده است...
زنده یاد ذکاء در پیشگفتار کتاب پرارج خود مینویسد: این «یگانه و نخستین کتابی است که به زبان فارسی درباره هنر کاغذبری در ایران نوشته و چاپ شده است». من برآنم که حرف (و) و واژه «واپسین» را در پی کلمه «نخستین» بر جمله آن زندهیاد بیفزاییم ـ زیرا امروز که این یادداشت بر کاغذی میآید (شهریور ماه 1383) چند ماهی کمتر از بیست سال از نوشتن پیشگفتار کتاب (بهمن 1363) و نزدیک به پنج سال از انتشار کتاب و چهار سال از درگذشت ذکاء میگذرد و نگارنده این یادداشت، نه کتاب، که مقالهای نیز در پیرامون هنر کاغذبری در ایران ندیده است.