دریای اسمار نخست در قرن نهم به دستور پادشاه وقت کشمیر سلطان زینالعابدین به زبان فارسی آمیخته به عربی برگردان شد. سپس در عهد اکبرشاه و به دستور وی توسط خالقداد عباسی به زبان فارسی یکدست درآمد و همزمان نیز ظاهرا به وسیله عبدالقادر بدایونی مولف مشهور منتخب التواریخ همراه با اضافاتی تکمیل گردید اما درباره این افزودهها از سوی وی تردید وجود دارد. در مقدمه کتاب حاضراز سوی مصححان محترم به یک اثر داستانی بزرگ اشاره شده است به نام "برهت کتا" که آن را در ردیف دو اثر مشهور کهن هندوان "مهابارات" و "راماین" میدانند و از این اثر به عنوان گنج گرانمایه ادبی یاد میکنند و معتقدند "برهت کتا" اثری است مشتمل بر هفتصد هزار قطعه که در قرن سوم یا چهارم میلادی سروده شده است و اکنون سه ملخص از این کتاب به سانسکریت وجود دارد که در هرکدام بخش هایی از اثر مذکور تلخیص گردیده و از جمله آنها کتاب حاضر است تحت عنوان "کتاسرت ساگر" یا "دریای اسمار"
کتاب «ماللهند» ابوریحان بیرونی گنجینهای است زوالناپذیر از اطلاعات و تحقیقات دقیق درباره هند و هندوان از جهات مختلف و در مسائل گوناگونی که اجمالا بدانها اشاره شده است. بیرونی ضمن بحث در مطالب مختلف، کوشیده اصطلاحات و تعبیرات هندی را به همان زبان اصلی یعنی سانسکریت بیان کند؛ زیرا او برای شناختن هند و هندوان، نخستین کاری که کرد، فراگرفتن زبان و ادبیات سانسکریت بود و چون این زبان را خوب میدانست، از آن به صورت مطلوب و عالمانهای استفاده نمود و از این راه صدها لغت و تعبیر سانسکریت در کتاب خویش آورد. در این کتاب نویسندگان برای رفع مشکلات لغوی سانسکریت این کتاب و توضیح معانی و نشاندادن ضبط صحیح هر یک از آنها، این کتاب را به نگارش درآوردهاند. در واقع این کتاب حکم لغتنامه سانسکریت «ماللهند» را دارد و هر کدام از واژههای سانسکریت این کتاب به صورت صحیح آن نشان داده شده و معانی آنها نیز توضیح داده شده است.
انوری به عنوان یکی از سه پیامبر شعر فارسی، از دیرباز تا کنون مورد توجه علاقهمندان و شارحان بوده است. نخستین کسی که به شرح دیوان انوری روی آورد محمد بن داود علوی شادیآبادی است که در نیمه دوم قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری قمری در مالوه (مندو) هند میزیسته است. شدیآبادی در شرح خود بیش از ششصد بیت از دیوان انوری را شرح کرده و بعضاً معادلهای هندی برای لغات فارسی آورده است. در مقاله حاضر پس از توضیح درباره نام و نسب و آثار شادیآبادی، ویژگیهای درخور توجه شرح او بر دیوان انوری و برخی ملاحضات خاص و نقدهای احتمالی، به تفصیل آمده است.
در تاریخ فرهنگ و تمدن بشر، کمتر کتابی است که چون مجموعه حکایات پندآمیز (کلیله و دمنه) شهرت و محبوبیت داشته باشد و سرگذشتش این چنین با حوادث و اتفاقات تاریخ آمیخته باشد. نام اصلی کتاب پنج حکایت (پنجا تنتره) بود اما در جهان اسلام بنام کلیله و دمنه معروف شد. ترجمه عربی این کتاب به سوی غرب رفت و اکنون ترجمه های گوناگون که در سراسر جهان متمدن پراکنده شده و میلیونها نفر کودک و پیر و جوان به خواندن آن می پردازند همه از این مادر زاده شده اند، در شرق جهان اسلامی در عصر درخشان فرهنگ و ادب ایرا ن دوران سامانیان رودکی نخستین شاعر بزرگ پارسی گوی کلیله و دمنه را به شعر پارسی برگرداند. بار دیگر در نیمه دوم قرن دهم هجری در هنگام پادشاهی اکبر امپراطور مغولی هند بر پایه همان ترجمه های فارسی کلیله و دمنه کتاب عیار دانش تکوین یافت و سپس در اواخر همین قرن به فرمان اکبر، مصطفی خالقداد عباسی، که سانسکریت میدانست و قبلا چند کتاب از این زبان به فارسی ترجمه کرده بود، مامور شد که متن سانسکریت پنچاکیانه را به فارسی برگرداند. فرمان امپراطور جامه عمل به خود پوشید و کار ترجمه در آغاز قرن یازدهم پایان یافت و اکنون نسخه منحصر به فرد این ترجمه که علاوه بر اصالت چندین حکایت بیشتر از مجموعه نخستین دارد در موزه ملی دهلی نو نگهداری میشود....
در تاریخ فرهنگ و تمدن بشر، کمتر کتابی است که چون مجموعه حکایات پندآمیز (کلیله و دمنه) شهرت و محبوبیت داشته باشد و سرگذشتش این چنین با حوادث و اتفاقات تاریخ آمیخته باشد. نام اصلی کتاب پنج حکایت (پنجا تنتره) بود اما در جهان اسلام بنام کلیله و دمنه معروف شد. ترجمه عربی این کتاب به سوی غرب رفت و اکنون ترجمه های گوناگون که در سراسر جهان متمدن پراکنده شده و میلیونها نفر کودک و پیر و جوان به خواندن آن می پردازند همه از این مادر زاده شده اند، در شرق جهان اسلامی در عصر درخشان فرهنگ و ادب ایرا ن دوران سامانیان رودکی نخستین شاعر بزرگ پارسی گوی کلیله و دمنه را به شعر پارسی برگرداند. بار دیگر در نیمه دوم قرن دهم هجری در هنگام پادشاهی اکبر امپراطور مغولی هند بر پایه همان ترجمه های فارسی کلیله و دمنه کتاب عیار دانش تکوین یافت و سپس در اواخر همین قرن به فرمان اکبر، مصطفی خالقداد عباسی، که سانسکریت میدانست و قبلا چند کتاب از این زبان به فارسی ترجمه کرده بود، مامور شد که متن سانسکریت پنچاکیانه را به فارسی برگرداند. فرمان امپراطور جامه عمل به خود پوشید و کار ترجمه در آغاز قرن یازدهم پایان یافت و اکنون نسخه منحصر به فرد این ترجمه که علاوه بر اصالت چندین حکایت بیشتر از مجموعه نخستین دارد در موزه ملی دهلی نو نگهداری میشود....