این کتاب بر اساس سلسلهسخنرانیهایی که فرانک اوکانر در سال 1961 در دانشگاه استنفورد آمریکا ایراد کرد، نوشته شده است و دیدگاههای ارزشمند این نویسنده را درباره داستان کوتاه مطرح میکند. این دیدگاهها حاصل شناخت عمیق اوکانر از داستان کوتاه است. اوکانر شخصیتهای داستان کوتاه را اولین بار با عنوان انسانهای لهشده معرفی میکند. انتخاب چنین نامی به این دلیل است که خواننده نمیتواند با این شخصیتها همذاتپنداری کند و عنوان صدای تنها برای داستان کوتاه، از این نحوه تفکر گرفته شده است.
کتاب هزار و یک حکایت یکی از تالیفات مرحوم خلیل خان ثقفی است. ایشان در پاریس به مطالعه کتب مختلفی از آثار نویسندگان عربی، مراکشی، الجزایری، فرانسوی، ژاپنی، چینی، انگلیسی، آلمانی که حکایات را نوشته بودند نمود و مصمم گردید که با اطلاعات شخصی حکایات مختلفی را بهم درآمیزد و اندک اندک آنرا تا پانصد حکایت درآورد ولی با فرصتی که در مدت یک سال بدست آورد و شور و ذوقی که پیوسته در تدوین کتاب از خود ابراز می نمود کم کم حکایات گردآورده او از یک هزار تجاوز نمود و نام آنرا هزار و یک حکایت نهاد و پس از بازگشت به میهن حک و اصلاح مختصری نمود و نام آنرا هزار و یک حکایت نهاد و منتشر نمود...
در این داستان پلیسی جنایی، احمد به همدستی سه نفر از دوستانش دست به آدمربایی مسلح میزند .آنان، سرمایهداری به نام پرویز پازوکی را میربایند .در این ماجرا احمد، راننده پازوکی را به قتل میرساند و در پی آن وقایعی رخ میدهد که داستان براساس آن شکل گرفته است.