شیخ فریدالدین عطار چهره برجستهای در ادبیات عارفانه فارسی دری و یکی از سخنوران پیشگام در شعر تصوفی در این زبان است. نویسنده در این کتاب به عرصههای مهم حیات شیخ عطار روشنی افکنده؛ از طبابت و درمانگری گرفته تا رسیدن به مقام والای حکمت و فلسفه و آفریدههای بیهمتای او در عرفان و تصوف و همچنین آثار مهم نظم و نثر عطار که گاهی تا سی عدد برشمردهاند، معرفی نموده و مقام او را در عرفان برجسته کرده است؛ به ویژه در این کتاب روش عرفانی و بینش تصوفی شیخ عطار در منطق الطیر با گستردگی تمام بیان شده و نفس از دیدگاه شیخ عطار مورد شرح و بیان قرار گرفته است.
کتاب گنجینه عطار حاوی علم جفر و اعداد کتاب گنجینه عطار یکی از کتابهایی است که حاوی اطلاعاتی در زمینه علم اعداد و جفر می باشد. از بدو آفرینش کلک و قلم را همیاری قدیم باشد و از ان زمانیکه انگشت انسان با قلم اشنا گردیده، اندیشه وی ره بسوی تعالی وارتقاء گشوده است. و آن کسیکه با قلم سروکار دارد وبا این وسیله آفرینشگر لوحی زرین را به ودیعه میگذارد، هرکه باشد واز هر کجا باشد، ستود نیست. بدیهیست که استاد محمد علی عطار، خطاط معروف هراتی، یکی ازان کسانیست که کلکش شهکار میآفریند و فریاد گلوگیر قلم نایی را بر چهره سپید کاغذ، بگونه تابلوهای همیشه هنر، ماندگار گذاشته است، تا آنهاییکه گوش شنوا دارند،ازین نوع هنر مقدس و از داشتن عشق با این نوع قلم بشنوند،که استاد عطار چه صمیمانه وچه با جانفشانی تمام عمر گرانمایه خودرا در پای آن گذاشت وافتخاری همیشگی را گمایی نمود.
درمورد عطار نيشابوری تاريخ دوران و نوشته های او سهروردی و ابن سينا خلاصه منطق الطير عطار منطق الطير عطار داستان سفر گروهی از مرغان به راهنمايی هد هد به كوه قاف برای رسيدن به آستان سيمرغ است. هر مرغ به عنوان نماد دسته خاصی از انسان ها تصوير می شود. سختي های راه باعث می شود مرغان يكی يكی از ادامه راه منصرف شوند... خداشناسی در كتب مقدس قديم پيش از آميزش ملل هندی و آرامی به دو شكل متمايز ديده می شود الف- خدا در كتب آرامی به ويژه تورات، يك شخص است جدا از جهان كه جهان را از عدم به وجود آورده است. ب- خدا در كتب هندی، به ويژه ودا روح جهان و خود آنست كه در اصطلاح اسلامی پس از سهروردی توحيد اشراقی و تنزيهی ناميده می شود.
مرحوم مولانا خالمحمد خسته مردی بود دانشمند، متوکل، حافظ قرآن کریم، مورخ و شاعر زیباسخن. دوره طفلی را در شهر مزارشریف سپری نمود و بعد از آنکه علوم ادبی و عربی را در محیط خویش فرا گرفت و قرآن پاک را به سینه سپرد به غرض کسب تعلیمات بیشترعازم مملکت هند شد و در آن سرزمین در مدارس مشهور وقت نزد استادان معروف به تحصیل علوم پرداخت و درضمن به آموختن حسن خط نیز توجه خاص کرد که در انجام در علوم عربی، عامل جامع و در انواع خط مخصوصاً در خط نسخ، کوفی و نستعلیق به پایه استادی رسید. چون ذوق سرشار و قریحه سخن آفرین داشت در آن محیط به آثار علوم عربی و دری عمیق گردید و بارها با ارباب سخن آن محیط پهناور به مشاعره مینشست. وی با اکثر دانشمندان وشاعران آن دیار خصوصاً با علامه اقبال، شاعر معروف لاهور مصاحبهها نمود و هم مجموعه اشعار خود را توسط دو کتاب خود به نام "خمستان" و "رمز حیات" در آنجا نشر نمود و از این ناحیه بین ارباب سخن آنجا شهرت کسب کرد. بعد از کسب علوم و طی مراحل تحصیل به منظور خدمت به ابنای وطن به افغانستان بازگشت و مدتی در شهر مزار شریف در یکی از حجرههای مسجد جامع گذر عزیزآباد و چندی در مدرسه دیوان بیگی و مدرسه خواجه خیران به تدریس علوم مخصوصاً به تعلیم حسن خط پرداخت. چون در سال 1315 شمسی مدرسه اسدیه در مزار شریف تأسیس گردید مولانا خسته در مسلک استادان آن شامل و شاگردان آن مدرسه را در پرتو دانش و فضیلت خود واعظ، خطاط، ادیب و وطنپرست بار آورد. وی تا توان داشت با قلم و سیاهی کارش بود چنانچه در آخر عمر بینایی چشم خود را از دست داد اما از اثر تعلیم و افاده به عده بینایی بخشید. وی علاوه از کتاب "خمستان" و "رمز حیات"، آثار دیگری به نام "معاصرین سخنور"، "یادی از رفتگان" و "دبیرستان بلخ" تألیف نمودهاند. بالاخره این مرد فقیر و سخنور در سال 1393 قمری چشم از جهان پوشید و جنازهاش توسط عدهای از دوستان و ارباب دانش و قلم با احترام در شهدای صالحین به خاک سپرده شد.