از میان آثاری که از ادبیات سومری و بابلی به جای مانده است، جامعترین و زیباترین آن، داستان گیلگمش پهلوان است. دوازده لوح شکسته که در کتابخانه آشور بانیپال به دست آمده و اکنون در موزه انگلستان نگهداری میشود، جالبترین اثر ادبی بین النهرین، یعنی حماسه گیلگمش را در بردارد. تفاوت عظیم گیلگمش و دیگر افسانههای بابلی، شخصیت و غم بزرگ انسانی اوست. در این داستان، نگاه و طمع و فقر و احتیاج انسان چون لغتنامه بزرگ حیات در برابر سرنوشت است. این افسانه، از نظر توجه به انسان و شدت تاثیر در ادبیات بابلی بیمانند است. تردید و نابسامانی انسان و عشق به حیات و تلاش بیفرجام انسانی که ناکامی در سایه روشن لبخندهای زهرآلود توفیق در پی استهزای اوست، چون موجی گران داستان گیلگمش را فرا گرفته است.
آنچه در این کتاب آمده، گوشههایی از تبار مشترک فرهنگی، نژادی، زبانی و سنتی سومریان و دیگر مردم شرق میانه از جمله ایرانیان را مطرح میسازد. نویسنده در این کتاب به تفصیل خواننده را با سومریان، نژاد سومریان، زبان سومریان، تاریخچه خط و ... سومریان آشنا میکند.
این کتاب به سه زبان فارسی، عربی و فرانسه است که در سال 1370 توسط دانشگاه علامه طباطبایی با تصاویری از افسون (کورین) معینفر انتشار یافته است. این کتاب روایت بخشی از حماسه بزرگ ایرانی است. حماسه بزرگ ایرانی به نظم درآمده به وسیلۀ فردوسی در شاهنامه، سام پهلوان سالار سیستان، مدتها از داشتن فرزند محروم بود و بدین خاطر سخت غمگین. تمام امیدش به مارویی از شبستانش بود که سرانجام از او بارور شد و فرزندی به دنیا آورد: پسری زیبا، با صورتی درخشان اما با موهای سپید.
در آغاز کتاب به تاریخچه افسانه "گیلگمش" اشاره گردیده و سپس خلاصهای از پیشگفتار "بورکهارت" آلمانی درباره حماسه گیلگمش و چگونگی خط و زبان آن درج گردیده است. در بخش اصلی، ترجمهای از حماسه گیلگمش فراهم آمده است. گفتنی است اصل این حماسه در 12 لوح به خط میخی و مضامین آن شامل عشق، تربیت، کوه، دشت، وحوش، دریا، سیل، طوفان، راز تولد و مرگ و مانند آن است.