607accc1f19cb.jpg

معرفه الاسطرلاب معروف به شش فصل، به ضمیمه عمل و القاب

کتاب معرفه الاسطرلاب معروف به شش فصل از تالیفات محمد بن ایوب طبری ریاضیدان فارسی نوین قرن پنجم است که اینک دو تحریر بازمانده از آن در کنار هم منتشر می‌شود. این کتاب معروفترین متن کهن علمی در زمینه خود بوده و از نظر بررسی تاریخ علم در ایران و نیز اشتهال بر تعبیرات و اصطلاحات فارسی کهن نه قرن و نیم پیش اهمیت بسیار دارد.

منابع مشابه بیشتر ...

65dde8640a433.jpg

امیر روشن ضمیر

غلامحسین یوسفی

موضوع کتاب حاضر در مورد زندگی نامه امیر عنصرالمعالی کیکاووس نویسنده کتاب قابوسنامه تالیف غلامحسین یوسفی که توسط انتشارات دانشگاه تهران منتشر شده است.

65d9ec760c6a8.jpg

فهرست نگارش های صدرای شیرازی

محمدتقی دانش پژوه

صدرالدین محمدبن ابراهیم بن یحیی شیرازی که به صدرای شیرازی و ملاصدرا و صدرالمتالهین نامبردار است از فیلسوفان جامع و صاحب نظر روزگار صفوی است و او اگرچه در کتابهای خود به ویژه در اسفار روش جمع و گرد آوردن نوشته های دیگران را پیش گرفته بود ولی خود او هم در مبحث تعقل و خیال و مثل و حرکت و حدوث عالم و نفس و معاد رای و پندار خاصی دارد که از خود او است و کتر در آثار دیگران دیده می شود. آثار مسلم صدرای شیرازی بر روی هم به چهل کتاب و رساله و مقاله و نامه می رسد که جز سه اصل همه به عربی است و اینک آنها را میشناسم. گذشته از آنها نام 18 اثر است که در فهرستها و سرگذشت نامه ها از آنها یاد شده و برخی از انها باید از صدرالدین محمد دشتکی شیرازی و برخی از پسر خود صدرا باشد و برخی هم گویا نام دیگر رساله های خود صدرای شیرازی است و برخی را هم من چون نسخه انها را ندیده ام نتوانسته ام درباره آنها داوری کنم همه اینها پس ازیاد کردن آثار صحیح شیرازی بنام آثار منحول و مشکوک برشمرده میشود.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

55ef1650ea71a.PNG

شمارنامه: از روی نسخه خطی آستان قدس رضوی

محمدبن ایوب طبری

كتابي در علم حساب، به زبان فارسي، نوشته ابوجعفر محمد بن ايوب حاسب طبري در سده پنجم هجري قمري. اين كتاب سه فصل و 64 باب دارد و نسخه خطي و منحصر به فرد آن مورخ 22 ذيحجه 871 به شماره 6652 در كتابخانه آستان قدس رضوي موجود است. بر اساس همين نسخه، تقي بينش اين كتاب را با مقدمه و تعليقات در 1345 ش به همت بنياد فرهنگ ايران چاپ كرد. معرفي نويسنده: محمد بن ايوب رياضيدان، منجم، و اهل آمل طبرستان بود. اطلاعات ما درباره زندگي او اندك است. از تحقيقاتي كه درباره او شده، چنين برميآيد كه معاصر الب ارسلان (حكومت: 455ـ465 ق) و ملكشاه سلجوقي (حكومت: 465ـ485 ق) بوده و دستكم در ربع قرن، از 461 تا بعد از 485ق، فعاليت عملي داشته و بيشتر عمر خود را در زادگاهش گذرانده است. «حاسب» در لغت به معني حسابدان و شمارگير است و در قديم به جاي رياضيدان به كار ميرفته است. از اين نويسنده يازده كتاب و رساله برجا مانده است: 1. شش فصل، 2. عمل و القاب، 3. مفتاح المعاملات، 4. شمارنامه، 5. تحفه الغرايب، 6. زيج مفرد، 7. رساله استخراج اندر شناختن عمر و هيلاج، 8. المونس في نزهه اهل المجلس، 9. رساله قواعدي چند در معرفت هر حركت قوسي و دايرهاي و خطي و نقطهاي كه منجمي در آن اعمال كند، 10. رساله در مقدمات اختيارات در سيارات سبعه، 11. رساله ضمير و خبي. دوره نويسنده :در قديم، رياضي شاخهاي از حكمت بوده است. حكمت يا فلسفه قديم تمامي علوم را در برداشته و به حكمت نظري و عملي تقسيم ميشد. حكمت نظري يا مجرد شامل طبيعي (اَسâفل)، رياضي (اوسط) و الاهي يا مابعدالطبيعه (اعلي) بود و حكمت عملي هم اخلاق و تدبير منزل و سياست مُدُن را در برداشت. اين تقسيمبندي از ابوعلي سينا و بر اساس نظر فارابي است. حكمت طبيعي و رياضي و الاهي را به اعتبار موضوع اسفل و اوسط و اعلي ميگفته‌اند. رياضي شامل چهار علم اصلي بود: هندسه، هيئت (نجوم)، حساب (ارثماطيقي)، و موسيقي. كلمه شمار، كه محمد بن ايوب آن را به جاي حساب به كار برده، در زمان او واژه مأنوسي بوده است تا آنجا كه بيروني در كتاب التفهيم اين كلمه را به كار برده است. شمار بعدها اصطلاح شده و به جاي «باع» عربي به كار رفت. علم حساب را به نظري و عملي تقسيم ميكرده‌اند. حساب نظري از قواعد خواص كلي اعداد بحث ميكرده است و حساب عملي شامل موارد استعمال اين قواعد كلي بوده است از قبيل نگهداري حساب دخل و خرج، محاسبات ديواني و مالياتي، و حساب دراهم و دنانير. در دوره محمد بن ايوب، علوم رياضي در مراحل كمال قرار داشته است. اين دوره يكي از ادوار طلايي تاريخ علم است و كساني چون ابوعلي سينا و ابوريحان بيروني در اين دوره زيسته‌اند. اعتقاد به سعد و نحس ايام و تأثير حركات ستارگان در اعمال و احوال آدمي زمينه را براي تربيت و تشويق منجمان آماده ميكرده است. در نتيجه، دانشمندان اسلامي با استفاده از آثار يونانيان و هنديان، به نجوم و جبر و هندسه و ديگر رشته‌هاي رياضي نظم و سامان تازه بخشيدند و موفق شدند كارهاي پرارزشي انجام دهند؛ نظير اصلاح زيجها و رصدهاي قديمي و تهيه كتابهاي زيج جديد و تأليف كتابهاي مهم. نكته جالب آنكه، حاسب طبري در هيچيك از كتابهاي خود از هيچ كس به عنوان حامي اسم نبرده و كتاب خود را به كسي تقديم نكرده است. اين كتاب و تمامي رسايل و آثاري كه از محمد بن ايوب حاسب طبري باقي مانده است، از لحاظ زبان فارسي و اصطلاحات رياضي و تاريخ علم بسيار اهميت دارد و از زيبايي و سادگي و فصاحت تمام برخوردار است. ابواب و اجزاي كتاب شمارنامه يا كتاب حساب شامل يك دوره حساب نظري قديم است: چهار عمل اصلي، كسر، جذر و كعب با مثالهايي براي روشن كردن مطلب آمده است. اين كتاب مقدمه‌اي كوتاه و سه فصل دارد: فصل اول درباره اعداد صحاح (درست) است و 17 باب دارد. باب اول: اعداد اصلي (ارقام هندسي)، باب دوم: نوشتن و خواندن اعداد، باب سوم: جمع، باب چهارم: تفريق، باب پنجم: مضاعف كردن (دو برابر كردن) اعداد، باب ششم: قاعده تنصيف (نصف كردن)، باب هفتم: ضرب، باب هشتم: براي ضرب مثالي آورده است، باب نهم: طريقه امتحان ضرب، باب دهم: تقسيم همراه با ذكر مثال، باب يازدهم: امتحان تقسيم، باب دوازدهم: مجذور، باب سيزدهم: طريقه استخراج جذر از اعداد اصم و منطق و ذكر مثالي براي هر كدام، باب چهاردهم: امتحان جذر، باب پانزدهم: تعريف مكعب، باب شانزدهم: طريقه استخراج كعب همراه با ذكر مثال، باب هفدهم: امتحان كعب. فصل دوم درباره كسر متعارفي است و سي باب دارد. باب اول: نوشتن و خواندن كسر، باب دوم: جمع كسر، باب سوم: تفريق كسر، باب چهارم: مضاعف كردن كسر، باب پنجم: تصنيف كسر، باب ششم: ضرب كسر، باب هفتم: تقسيم كسر، باب هشتم: استخراج جذر از كسر، باب نهم: استخراج كعب از كسر، باب دهم: خواندن و نوشتن اعداد كسري، باب يازدهم: قاعده جمع اعداد كسري، باب چهاردهم: تصنيف اعداد كسري، باب پانزدهم: ضرب اعداد كسري، باب شانزدهم: تقسيم اعداد كسري، باب هفدهم: استخراج جذر از اعداد كسري، باب هجدهم: استخراج كعب از اعداد كسري، باب نوزدهم تا بيست و دوم: جمع و تفريق و ضرب و تقسيم اعداد كسري و شرح كسر، باب بيست و سوم: تقسيم كسر بر عدد كسري، باب بيست و چهارم: ضرب عدد كسري در عدد درست، باب بيست و پنجم: تقسيم عدد كسري بر عدد درست، باب بيست و ششم: تقسيم عدد درست بر عدد كسري، باب بيست و هفتم: ضرب كسر در عدد درست، باب بيست و هشتم: تقسيم كسر بر عدد درست، باب بيست و نهم: تقسيم عدد صحيح بر كسر، باب سيام: تقسيم عدد درست بر عدد كسري. فصل سوم شمارنامه درباره اعداد مركب و محاسبه درجه و دقيقه و ثانيه و ديگر اجزاست. اين فصل هفده باب دارد. باب اول: شرح و توضيح درجه، دقيقه، ثانيه و اجزاي آنها، باب دوم: جمع اعداد مركب، باب سوم: تفريق اعداد مركب، باب چهارم: تصنيف اعداد مركب، باب پنجم: تصنيف اعداد مركب، باب ششم: ضرب اعداد مركب، باب هفتم: مثالي براي اعداد مركب، باب هشتم: در تقسيم اعداد مركب، باب نهم: مثالي براي تقسيم اعداد مركب، باب دهم تا سيزدهم: قاعده استخراج جذر و كعب از اعداد مركب با ذكر مثال، باب چهاردهم و پانزدهم: قاعده استخراج جذر و كعب به طريقه صفرگذاري (تقريبي)، باب شانزدهم و هفدهم: ذكر قاعدهاي براي امتحان جذر و كعب به طريقه صفرگذاري. به اين ترتيب، شمارنامه يك دوره حساب مقدماتي را شامل ميشود و در مقايسه با كتابهاي مشابه امتيازهايي دارد؛ اگر شمارنامه را با بخش حساب التفهيم بيروني مقايسه كنيم، در مييابيم كه كار بيروني با همه ارزش و اعتباري كه دارد، به پاي شمارنامه نميرسد؛ هم مطلب كم دارد و هم آنچه دارد به تفصيل و روشني شمارنامه نيست؛ يعني از نظر كيفي و كمي در سطحي پايينتر است. از آنجا كه علوم رياضي در دوره ما به اوج ترقي و كمال خود رسيده است، ارزش علمي شمارنامه ديگر مشهود نيست و كتابي كه در روزگار خود، بدون ترديد، يكي از بهترين و علميترين مآخذ بوده است، امروز بيشتر از لحاظ تاريخ حساب اهميت دارد. نكات دقيق در شمارنامه اندك نيست، مثلا" ما وقتي اعداد را زير هم مينويسيم و جمع ميكنيم، از طرف راست شروع ميكنيم، ولي در شمارنامه قاعده اين نيست كه بايد از طرف چپ جمع كرد. همچنين طريقهاي كه طبري براي گرفتن جذر و كعب ذكر كرده است با آنچه ما امروز داريم فرق دارد و در نوع خود شايان توجه است. سبك كتاب از لحاظ زبان فارسي ارزش شمارنامه بسيار است. تنها نسخهاي كه از شمارنامه در دست داريم و گويا نسخه منحصر به فرد است، در قرن 9 ق تحرير شده است. به سبب چند صد سالي كه بين تأليف و تحرير اين كتاب فاصله افتاده است شايد اصالت نثر كتاب دستخوش سليقه‌هاي گوناگون شده باشد. معلوم نيست در نسخه فعلي تا چه اندازه گذشت زمان يا سليقه نساخ اثر كرده باشد، اما ترديدي نيست كه شمارنامه اصلي با نسخهاي كه ما داريم، تفاوتهايي داشته است. ميشود حدس زد كه اين تفاوتها بيشتر در ضبط كلمات و ريخت و شكل واژه ها و تركيبات باشد و كلمات قديمي و نامأنوس به مرور به صورتهاي تازه و مأنوس تبديل شده است؛ كلماتي نظير «كردمي»، «خواستيمي»، «هژده»، «سِيُم» يا «سيوم» براي سوم، «ستسو» (واحدي مساوي 241 مثقال)، «شازده» به جاي شانزده، و «سيك» به جاي سه يك. ايجاز پسنديده از خصايص شمارنامه است، زيرا در كتابهاي علمي آوردن مطلب با حداقل لفظ ضروري است و ارزش بيشتري دارد. شمارنامه عبارت زائد، لفظ بيجا، و حشو حتي مليح هم ندارد. مقدمه يا ديباچه كوتاه آن در حد اعلاي بلاغت و اختصار و از عبارتپردازي منشيانه به دور است. ويژگي ديگر كتاب سادگي نثر آن است. در كتابهاي علمي سادگي بيان موضوع مهمي است. زيرا اگر پيچيدگي و ابهامي كه در مطالب علمي است با زيبايي و سادگي بيان تلطيف نشود، مسئله تفهيم و تفهم، كه غرض اصلي هر كتاب علمي است، ابتر ميماند. اصطلاحات علمي و معادلهاي آنها كه در شمارنامه آورده است، در جاي خود بسيار مهم است. تقي بينش فهرستي از اين گونه واژه ها را همراه با لغات و تركيبات ديگر در آخر كتاب خود آورده است و اصطلاحات شمارنامه را با اصطلاحات علمي كتابهايي چون التفهيم بيروني و رساله قوشچي مقايسه كرده است. بعضي از اين واژه ها ساخته خود طبري است و جنبه اختراعي دارد؛ مثلا" زدن در معني ضرب، رفتن به جاي تفريق، و نهادن به جاي نوشتن. كلمات عربي در شمارنامه كم نيست و بيشتر آنها اصطلاحات مشهور رياضي است؛ از قبيل ضرب، مال، مجذور، و حاصل من القسمه. در برابر بسياري از اين اصطلاحات، واژه‌هاي فارسي در شمارنامه ديده ميشود و با آنكه اظهار نظر قطعي، به علت كهنه نبودن نسخه علمي، مقدور نيست اين طور به نظر ميرسد كه محمد بن ايوب خواسته است كتاب را چنان بنويسد كه براي هر خواننده فارسي زبان فهميدني و مفيد باشد و در آوردن اصطلاحات عربي و معادلهاي فارسي آن عمدي نداشته است. در شمارنامه نمونه هايي از نثر كهنه فارسي ديده ميشود، از آن جمله است: باي تأكيد بر سر افعال بسيار زياد است. به دونيم كردن؛ بشش پاره كردن؛ به كار آمدن؛ بنهادن؛ «با» به معني به؛ «و» به جاي «فا» يا «وا» مثل با جانب بهجاي به جانب؛ مي‌استمرار و همي: همي افزاييم، همي كنيم؛ شكل قديميتر خواستيمي، كرديمي؛ صفت مفعولي و گاهي شبيه وجه وصفي: فرو زير آورده، پيش افكنده، دوتا كرده، افزوديم، مضاعف كرده، ضرب كنيم؛ حذف راي مفعولي در بعضي ازجمله ها؛ جمع بستن كلمات عربي با ها: معاملتها، صناعتها، مساحتها؛ افعال قديمي مثل بخشيدن يا پخشيدن و نمودن در معني صحيح فعل و اشكال قديمي افعال؛ ساختن افعال متعددي از لازم مثلِ كاهانيدن از كاستن؛ استعمال «او» و «وي» براي غيرذيروح يا غيرذيعقل؛ التفات از شخصي به شخص ديگر؛ آوردن همزه بعد از كلمات مختوم به «الف» يا «واو» در حالت اضافه: نامهاء مراتب، عددهاء صحاح؛ پيشوندهاي كهنه مثل فرو ميآييم؛ ترجيح دادن شكل قديمي بعضي از كلمات نظير ستسو و سيك؛ ساختن تركيبات قياسي نظير عشراتگاه (به جاي دهگان)، زيادتتر، بالايين؛ وجه مصدري يا آوردن فعل دوم به شكل مصدر: نتوانيم دانستن، بيرون نشايد آوردن. تقي بينش مطالب نسخه خطي اين كتاب را بيكم و كاست نقل كرده و آن را تصحيح و چاپ كرده است. او شماره صفحات اصلي نسخه را در جاي خود آورده است. اين نسخه 111 صفحه دارد. بينش در رسم الخط نسخه تغييري نداده است مگر در موارد معدود و لازم؛ مثلا" در نسخه اصلي «پ»، «چ»، «ژ»، «گ»، «ب»، «ج»، «ز» و «ك» همگي به يك صورت نوشته شده‌اند، اما بينش با صلاحديد پرويز ناتل خانلري كلماتي كه اين حروف را داشتند، به صورت املاي امروزين درآورده است. او در پاورقي مشكلات كتاب را شرح كرده است. همچنين در آخر كتاب فهرستي از لغات و تركيبات و اصطلاحات و اعلام را آورده است. علاوه بر اين، او تصويري از صفحه اول و آخر نسخه را ضميمه كرده است. در مجموع، اين چاپ از شمارنامه، 160 صفحه دارد.

نثر/متون کهن/علمی
کتاب