بیشک افضلالدین بدیل بن علی نجار، حقایقیِ خاقانی از برجستهترین شعرای ایران در قرن ششم، در حوزه ادبی آذربایجان است. شعر خاقانی آن پیچیدگی که در معانی شعر صائب و شاعران سبک هندی است را ندارد، بلکه اغلب این دشواری و گاهی پیچیدگی در لفظ و فرم شعر اوست نه ذاتاً در معانی، به این معنا که پس از دریافت استعارهها و تشبیهات شعر، چیز چندانی نصیب خواننده نمیشود. در این کتاب گزیدهای از اشعار خاقانی ذیل قصاید، غزلیات، رباعیات و قطعهها آورده شده است.
حسین مسرور که نام خانوادگی اش سخنیار و تخلصش مسرور است در بیستم صفر 1308 قمری در کوپا از بلوک اصفهان پا به عرصه وجود گذاشت. آنها برای تعلیم و تربیت به اصفهان کوچ کرده و مسرور در سایه نبوغ ذاتی تحصیلات مقدماتی را پشت سر گذاشته به مراکز علم و دانش دست یافت و از درس استادان نامی کسب نور نمود. از 9 سالگی اشعار خود را در انجمن ادبی اصفهان می خواند و در محضر شادروان دهقان سامانی مایه تحسین و تعجب شعرا گشت پس از چندی عازم شیراز شد و زبانهای قدیم و خطوط باستانی را در محضر فرصت شیرازی آموخت و در مراجعت به اصفهان اشعار انتقادی خود را با امضای مستعار در جرائد اصفهان و طهران منتشر ساخت به خراسان و کاشان سفری نمود و هر جا از خرمن معرفت دامنی برگرفت پس از فوت پدر باز سفری به شیراز نمود و دوستانش از او خواستند تصدی ریاست چاپارخانه های شیراز را بپذیرد قبول کرد و دو سال بعد در طهران به خدمت وزارت فرهنگ درآمد و از 1302 شمسی به مدت 36 سال عهده دار تعلیم و تربیت مردان امروز بود. استاد مسرور علاوه بر تبحر در فنون شعر و ادب در ریشه لغات قدیمی و اشعار و اصطلاحات مشکل شعری غریزه الهام بخشی دارد...
کتاب گل سرسبد مشحون از برگزیده اشعاری است که شاعران بلند آوازه ایران در طول چهارده قرن درباره عظمت مقام امیرالمومنین (ع) سروده اند و بر ارباب دانش و خرد پوشیده نیست که تدوین چنین کتابی صرف وقت بسیار می خواهد و مخصوصا به آقای علی اکبر خان پیروی شاعر آل محمد به مناسبت این توفیق باید تبریک گفت که دیوان ده ها و شاید بیش از صد شاعر توانا را از قرنهای گذشته تا عصر حاضر از روی شوق و حوصله و پشتکار مطالعه کرده و از میان آنها بهترین اشعار را در پیرامون مقام و مرتبت امیرالمومنین برگزیده اند و این اقدام به اعتقاد نویسنده این سطور براستی یک ابتکار شاعرانه است که چنین همتی تا به حال از کسی دیده نشده است و اگر هم شده باشد مسلما به این پایه و مایه نیست...
افضلالدین خاقانی شروانی از شاعران بنام قرن ششم هجری است که در سال 520 هجری در شروان متولد شده و بارها در اشعارش به موطن خود اشاره کرده است. او در جوانی شاعر دربار شروانشاه شد و منوچهر شروانشاه و پس از آن مخصوصاً فرزندش ابوالمظفر اخستان بن منوچهر را مدح گفت و از او صله فراوان یافت. خاقانی غیر از شروانشاهان، چند تن دیگر از پادشاهان و امرا را نیز مدح گفته است. آثار معروف او افزون بر «تحفة العراقین»، دیوان قصاید و غزلیات و قطعات اوست که در حدود هفده هزار بیت دارد و جز این منشآت او نیز باقی است. یک مثنوی «ختم الغرائب» هم به او نسبت داده شده است. این کتاب دربرگیرنده برخی از اشعار و غزلیات اوست.
خاقانی شاعر بزرگ قرن ششم، بزرگترین شاعر پارسیگوی آذربایجان و قفقاز، ستایشگر روشنای صبحگاهان، مویهگر ویرانههای عبرتانگیز مداین، سراینده حبسیههای دردناک و مرثیههای سوزناک بوده است. بخش اعظم اشعار او در مدح و ستایش پادشاهان و امیران و بزرگان عصر است. بخشی دیگر از اشعار او را قصایدی شکل میدهد که بیانگر اعتقادات مذهبی اوست. قمستی دیگر نیز مراثی اوست. محسوسترین خصوصیت شعری در عصر خاقانی، پیچیدگی و دشواری و دیریابی آن است. در این نوع شعر، شاعر سعی میکند از همه معلومات خود بهره جوید و تصاویر شعری را با اطلاعات علمی زمان خود درآمیزد. شعر خاقانی نمونه برتری از این نوع شعر است. در این کتاب گزیدهای از اشعار خاقانی به همراه شرح لغات و اصطلاحات دشوار آورده شده است.