عبدالله شهاب ترشیزی شاعر، منجم، تذکرهنویس و وقایعنگار ایرانی بود. در ۱۱۸۹ق. به فارس، یزد، اصفهان و سیستان سفر کرد و برخی از حاکمان این ولایات را مدح گفت. در ۱۲۰۳ق به دعوت شاهزاده محمود درانی به هرات رفت و مدیحهگوی وی شد. سپس در کابل منجم و ملکالشعرای دربار شد و لقب خان گرفت. سرانجام در ۱۲۱۲ق به خراسان بازگشت. مداح فتحعلیشاه قاجار نیز بوده است. شهاب را میتوان از پیشروان سبک بازگشت در خراسان دانست. در هجو و هزل مهارت و در خوشنویسی، نقاشی و نجوم نیز دست داشت. از آثارش: دیوان اشعار؛ مثنوی عقد گوهر در نجوم؛ مثنوی ملحدنامه در بحر شاهنامه؛ مثنوی قصۀ حاجی رحیم؛ تاریخ مجدول؛ تذکرةالشعرا؛ مثنوی یوسف و زلیخا؛ مثنوی خسرو و شیرین و .... .
دیوان اشعار "سلام" مشتمل بر غزلیات، قصاید، مثنویات، قطعات، رباعیات و دیگر منظومات اثر ابوالقاسم سالاری (حیران) است که در سال 1358 در قم منتشر شده است.
سفینه نوح دیوان اشعار دکتر نوح خراسانی است همراه با زندگی نامه و پیشگفتار که به کوشش علی حبیب حسین نجومیان در سال 1372 توسط انتشارات پاندا منتشر شده است
عبدالله شهاب ترشیزی شاعر، منجم، تذکرهنویس و وقایعنگار ایرانی بود. در ۱۱۸۹ق. به فارس، یزد، اصفهان و سیستان سفر کرد و برخی از حاکمان این ولایات را مدح گفت. در ۱۲۰۳ق به دعوت شاهزاده محمود درانی به هرات رفت و مدیحهگوی وی شد. سپس در کابل منجم و ملکالشعرای دربار شد و لقب خان گرفت. سرانجام در ۱۲۱۲ق به خراسان بازگشت. مداح فتحعلیشاه قاجار نیز بوده است. شهاب را میتوان از پیشروان سبک بازگشت در خراسان دانست. در هجو و هزل مهارت و در خوشنویسی، نقاشی و نجوم نیز دست داشت. از آثارش: دیوان اشعار؛ مثنوی عقد گوهر در نجوم؛ مثنوی ملحدنامه در بحر شاهنامه؛ مثنوی قصۀ حاجی رحیم؛ تاریخ مجدول؛ تذکرةالشعرا؛ مثنوی یوسف و زلیخا؛ مثنوی خسرو و شیرین و .... .
عبدالله شهاب ترشیزی هروی یکی از شعرای بلنددست خطه ترشیز است که در وقت زندگانی شاعر از توابع هرات بود. در هنگام حیات شاعر والی هرات شهزاده محمود پسر تیمورشاه درانی بود. پدر شاعر نیز در خدمت احمدشاه ابدالی قرار داشت. شهاب افزون بر شاعری و علم نجوم، طوری که خود تصریح کرده نقاش و خوشنویس هم بوده است. شهاب ترشیزی معاصر شاعران نامداری چون میرهوتک خان، عایشه درانی آذر، صباحی و هاتف بود و در قالبهای مختلفی شعر میسرود. او را از علمبرداران سبک خراسانی خواندهاند و در سرودن اشعار دری مانند قصیده، غزل، قطعه، رباعی و مثنوی تسلط داشته و در این کتاب دیوان او آمده است.