مردم، به جاي اين كه حقوق شهروندي خود را طلب كنند، و جلوه رستگاري خود را در زمين ببينند، از آنجا كه دست خود را كوتاه ميبينند، به دلايل رواني، تنها به فكر رستگاري در آخرت هستند، كه مقولهاي است بجا، ولي از گونهاي ديگر و بحثكردني در جاي خود. بنابراين، اين كتاب به آگاهي و رستگاري دنيوي توجه دارد و آن را در احقاق حقوق شهروندي همه آحاد ملت ميداند؛ مردمي كه براي احقاق حقوق طبيعي خود ناگزيرند كه در وهله نخست، آنرا بفهمند و بشناسند، و ياد بگيرند، چرا كه حقوق را اول بايد به عنوان علم تعليم گرفت و آموخت. به جرئت ميگويم، بسياري از دانشجويان حقوق نيز كه درس خود را پايانيافته تلقي ميكردند، و به اصطلاح حقوق خوانده بودند، با مفهوم حقوق (جمع حق، حق به معناي باريتعالي، امر قدسي، حقيقت و...) آشنا شدهبودند، از فلسفه حقوق اطلاع نداشتند. (حق نسبت مستقيمي با اختيار و اقتدار دارد) كه آنان نميدانستند...
حکمت بوعلی سینا، تألیف محمدصالح حائری مازندرانی، کتابی است در پنج جلد با موضوع فلسفه اسلامی خاصه حکمت مشاء به زبانهای فارسی و عربی، با مقدمه عمادالدین حسین اصفهانی مشهور به عمادزاده و به تصحیح حسن فضائلی. حکمت ابن سینا کتابی است که حقایق و اسرار گفتارهای شیخ را که دیگران نادیده انگاشتهاند، کشف نموده و عقاید اسلامی ساده را طبق مقررات قرآن و معتقدات اهلبیت(ع) و اتفاق امامیه و امت، به براهین فلسفی مبرهن ساخته و بدون مبالغه هر فصل یا صفحه از این کتاب، مشتمل بر نکات تازه و یا در بسیاری از مواضع متضمن مبتکراتی است. از جمله مسائلى که در این کتاب با تجزیه و تحلیل و بهصورت صحیح اثبات شده است، اصالت وجود و وحدت وجود، پس از میرداماد است که از زمان صدرالمتألهین تا عصر سبزوارى به بعد رواج یافته و ملاصدرا خودش قبلا از متصلبین در اصالت ماهیت بود، سپس عدول کرد. در این کتاب، یعنى در جلد طبیعیات و علم النفس به تمام ادله اصالت وجود که حاجى سبزوارى به نظم کشیده، پاسخ داده شده و ادله شیخ اشراق و براهین خیام و رساله اعتباریت وجود و تأصل ذات مشروحا مذکور است و کتب میرداماد و شوارق و گفتارهاى محقق طوسى و محققین دیگر حقا اصالت مهیت را به بداهت رسانیدهاند. ابن سینا هم بالصراحه قائل به اصالت ماهیت است و نسبت اصالت وجود بر وجه تباین حقایق وجودات به مشائیه سندى ندارد و متأخرین موجودات را در کلام به وجودات مشائیه اشتباه کردهاند؛ چنانکه در محاکمات بدان اشاره شده و جز صدور و حصول و کون و سائر افعال عموم که همان مقتبس بودن ذات به علت است که شیخ در شفا و غیره آن را تکرار فرموده، چیز دیگرى در خارج نیست و در مسئله وحدت وجود هم عمده شبهه ایشان عدم صحت انتزاع مفهوم واحد از متباینات است. محمدصالح حائری مازندرانی میگوید: بس است در شکستن این طلسم مبطل السحر این جادو و نقض به مفهوم مناقصه و مضاده و مقابله و مفاهیم مراتب اعداد، بلکه مفهوم نفس تعدد و مفهوم کثرت که از منشأ متعدد و متکثر و متباین و متقابل برمىخیزد و در این کتاب در رفع این شبهات چیزى فروگزار نکردهاند - و أين العيان من البيان - به نظر حسین اصفهانی (عمادزاده) با توجه به تقریرات مازندرانی، مطالعه و تدریس این کتاب براى دانشکده معقول و طلاب و مبتدى و منتهی واجب است تا محصلین و مدرسین معقول هر دو از حقایق حال طبق کتاب و سنت و عقاید اهلبیت(ع) و فقها و محدثین و روات عالیقدر و متکلمین عظیمالشأن آگاه شوند و در هیچگونه خطرى یا توبیخى واقع نگردند و از تحصیل و تدریس علم معقول محروم نمانند و منویات فقهای عالیقدر و مراجع فتوى تأمین گردد.
حکمت بوعلی سینا، تألیف محمدصالح حائری مازندرانی، کتابی است در پنج جلد با موضوع فلسفه اسلامی خاصه حکمت مشاء به زبانهای فارسی و عربی، با مقدمه عمادالدین حسین اصفهانی مشهور به عمادزاده و به تصحیح حسن فضائلی. حکمت ابن سینا کتابی است که حقایق و اسرار گفتارهای شیخ را که دیگران نادیده انگاشتهاند، کشف نموده و عقاید اسلامی ساده را طبق مقررات قرآن و معتقدات اهلبیت(ع) و اتفاق امامیه و امت، به براهین فلسفی مبرهن ساخته و بدون مبالغه هر فصل یا صفحه از این کتاب، مشتمل بر نکات تازه و یا در بسیاری از مواضع متضمن مبتکراتی است. از جمله مسائلى که در این کتاب با تجزیه و تحلیل و بهصورت صحیح اثبات شده است، اصالت وجود و وحدت وجود، پس از میرداماد است که از زمان صدرالمتألهین تا عصر سبزوارى به بعد رواج یافته و ملاصدرا خودش قبلا از متصلبین در اصالت ماهیت بود، سپس عدول کرد. در این کتاب، یعنى در جلد طبیعیات و علم النفس به تمام ادله اصالت وجود که حاجى سبزوارى به نظم کشیده، پاسخ داده شده و ادله شیخ اشراق و براهین خیام و رساله اعتباریت وجود و تأصل ذات مشروحا مذکور است و کتب میرداماد و شوارق و گفتارهاى محقق طوسى و محققین دیگر حقا اصالت مهیت را به بداهت رسانیدهاند. ابن سینا هم بالصراحه قائل به اصالت ماهیت است و نسبت اصالت وجود بر وجه تباین حقایق وجودات به مشائیه سندى ندارد و متأخرین موجودات را در کلام به وجودات مشائیه اشتباه کردهاند؛ چنانکه در محاکمات بدان اشاره شده و جز صدور و حصول و کون و سائر افعال عموم که همان مقتبس بودن ذات به علت است که شیخ در شفا و غیره آن را تکرار فرموده، چیز دیگرى در خارج نیست و در مسئله وحدت وجود هم عمده شبهه ایشان عدم صحت انتزاع مفهوم واحد از متباینات است. جلد چهارم، داستانهای علم النفس به قلم شیخ، مانند رساله طیر با شرح بشر بن ناصر هاشمی بغدادی و رساله حي بن یقظان با شرح ابومنصور بن زیله بغدادی که از شاگردان شیخ بوده و مواضع لازمه از اصل و دو شرح مزبور را شرح عربی نمود و مجموع آن را ترجمه به فارسی کرده و ترجمه دو قصه سلامان و ابسال به تلخیص محقق طوسی و ترجمه به رساله طیر سهروردی و شرح فارسی مختصر بر قصیده شیخ در نفس بدون اقتباس از دیگران و سائر مهمات مربوط به کتاب حکمت ابن سینا که تحلیل شده است.
به گمان من هدایت از دنیای واقعی گریخت. در صورتی که قبول داشته باشید دنیای واقعی هم وجود دارد. دنیای واقعی همیشه مطابق میل ما در نمیآید. گاهی کاری آن چنان هم نمیشود کرد. پس باید تسلیم بود. شاید هم هیچ وقت درنیاید. خب باید گریخت؟ نمیگویم نباید؟ خود شما هستید که تصمیم میگیرد. البته باید ببینم که این خود شما یعنی چه! موضوع را قدری جدی بگیریم. هر چند میدانم یا نمیدانم جدی هست یا نیست!