چخوف نویسندهای سهل و ممتنع مثل خیام است. اصحاب ذوق در نخستین تجربههای شعری خود احتمالاً از سادگی زبان رباعیات وسوسه میشوند و خلق آثاری همطراز را سهل میپندارند؛ اما حاصل کار آنان عمدتاً نومیدکننده است. این کتاب به ترجمه و نقد داستانهایی کوتاه از چخوف اختصاص دارد که در آنها رابطه ساختار و معنا بسیار دقیق است. داستان کوتاه «وانکا» به دلیل حضور مؤثر پسنمایی در ساختار کلی اثر برگزیده شده استک «خوابآلود» حکایت دخترکی است که در تنگنای شرایط فیزیکی ـ ذهنی، کودکی را به قتل میرساند. چخوف در داستان «دانشجو» از طریق تداعی ساختاری، بین حوادث و اشخاص تاریخی از یکسو و حوادث و شخصیتهای داستانی از سوی دیگر رابطه برقرار میکند. «گریشا» بیان و شناخت جهان پیرامون از منظر کودکی خردسال است. «اسقف» بلندترین داستان کوتاه این مجموعه، با وجود شکل رئالیستی خود، عمقی گنگ و تأثیرگذار دارد.
کتاب هزار و یک حکایت یکی از تالیفات مرحوم خلیل خان ثقفی است. ایشان در پاریس به مطالعه کتب مختلفی از آثار نویسندگان عربی، مراکشی، الجزایری، فرانسوی، ژاپنی، چینی، انگلیسی، آلمانی که حکایات را نوشته بودند نمود و مصمم گردید که با اطلاعات شخصی حکایات مختلفی را بهم درآمیزد و اندک اندک آنرا تا پانصد حکایت درآورد ولی با فرصتی که در مدت یک سال بدست آورد و شور و ذوقی که پیوسته در تدوین کتاب از خود ابراز می نمود کم کم حکایات گردآورده او از یک هزار تجاوز نمود و نام آنرا هزار و یک حکایت نهاد و پس از بازگشت به میهن حک و اصلاح مختصری نمود و نام آنرا هزار و یک حکایت نهاد و منتشر نمود...
در این داستان پلیسی جنایی، احمد به همدستی سه نفر از دوستانش دست به آدمربایی مسلح میزند .آنان، سرمایهداری به نام پرویز پازوکی را میربایند .در این ماجرا احمد، راننده پازوکی را به قتل میرساند و در پی آن وقایعی رخ میدهد که داستان براساس آن شکل گرفته است.