آنچه در شعر معاصر صورت گرفته است، نشان میدهد این عرصه از دو مشخصه جالب توجه برخوردار است: الف) دستاوردهای افتخارآمیز شعر در نواندیشیهایش که با طرح حق و حضور و شأن انسان همراه است؛ ب) وجود برخی از عوامل و عناصر و زمینههای بازدارنده و کهنه و سنتی که با ارزشهای نو هماهنگ نیست و به میزان همین ناهماهنگی نیز «درک حضور دیگری» را دشوار یا محدود میسازد. این آمیختگی و دوگانگی از همان هویت ویژه فرهنگی نتیجه میشود که درون شاعران ما نیز شکل گرفته و به گونهای تجربی در زبان آنها متبلور شده است. رویکرد تازه به درک حضور دیگری و طرح مسائل انسانی و گرایش به ارزشهای جمعی و فردی انسانی، یک نواندیشی تفکیکناپذیر از شعر معاصر بوده است. آنچه نویسنده در این کتاب به آن پرداخته، درک تصویری است که از انسان در اشعار کهن تا امروز ایران ارائه شده است. نویسنده در این مسیر به شباهت و تفاوتهایی که میان درک و دریافت شاعران معاصر از این قضیه وجود داشته، پرداخته و سیر تکامل اندیشه مدرن در جهان نیز از جمله مسائلی است که مورد تجزیه و تحلیل وی قرار گرفته است. در این راستا شاعران کلاسیک و چهار شاعر معاصر (نیما، شاملو، اخوان، فرخزاد) زیر ذرهبین محمد مختاری قرار گرفتهاند و درک حضور دیگری، مسائل متنوع انسانی و ارزشهای جمعی و فردی، به عنوان عاملی تفکیکناپذیر از شعر معاصر مطرح شدهاند.
در این اثر، نگرش و دیدگاههای سهراب سپهری و فروغ فرخزاد که در آثارشان انعکاس یافته، بررسی شده است .برای این منظور، نگارنده شعر ((مسافر)) سهراب سپهری را برگزیده، ابتدا ساختار درونی و بیرونی آن را تشریح و سپس بنیانهای فکری و معرفتهای عرفانی، روان شناختی و تاریخی آن را بیان میکند .در بخش دوم نیز برای بررسی و تبیین نگاه فروغ فرخزاد به مجموعه هستی، منظومه ((ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد)) انتخاب و بعد از بازخوانی، ساختار آن شروع و بیان شده است.
موضوع کتاب گزیده ای از سروده های طبری نیما تحت عنوان روجا و مجموعه واژه های طبری (مازندرانی) است که شاعر بلند آوازه و نوپرداز معاصر ایران مرحوم نیما یوشیج (علی اسفندیاری) در اشعار خودآورده است. این واژه ها به لهجه طبری در منطقه بین نور تا نوشهر خصوصا در نقاط کوهستانی و ییلاقی متداول است که شاعر در آنجا زاده شده و بخشی از زندگی خود را در آن نواحی سپری کرده است، هرچند تعدادی از واژه های به کار گرفته شده به وسیله نیما در نقاط میانی و قسمت شمالی جبال البرز و شرق مازندران یکسان تلفظ می شود.
موضوع کتاب، هفتاد سال شعر عاشقانه معاصر و تحلیلی از ذهنیت غنایی معاصر و گزینه شعر 200 شاعر از سال 1300تا 1370 است. مولف برآن بوده است تا حوزه گزینش را تمام کتابهای "شعر معاصر" قرار دهد که از زمان سرایش "افسانه" تا پایان تابستان سال 70 (زمان چاپ این کتاب) چاپ و نشر شده است. به نظر مولف این یکی از راه های موثر برای درک حضور همه گونههای شعر هفتاد ساله با همه ویژگیهایش میتواند باشد. نحوه فراهم آمدن و تنظیم کتاب نیز چنین بوده است که به یاری فهرستها، کتابشناسیها، مجموعهها و مجلههای موجود، فهرستی از مجموع شاعران معاصر تهیه شده که به دو گونه شاعر راهبر بوده است: شاعران با کتاب؛ شاعران بیکتاب. منبع اصلی و حوزه گزینش شعر عاشقانه در این "گزینه" شاعران دسته نخست اند. یعنی کسانی که کتابشان چاپ شده است.
گرایش عمده زبان شاملو در «مدایح بیصله» به داوری، حکم و جملات قصار است. گنجاندن موضوعی در یک مصرع که توجه متمرکز ذهن را پدید آورد. سنخشناسی زبان عبارت است از پیدا کردن پدیدههای زبانی همپیوند در کاربردهای زبانی یک گروه اجتماعی، یا در آثار یک دوره معین ادبی، این پدیدهها ممکن است به منشاء مشترکی دلالت کنند، یا مبین ویژگیهای مشترکی باشند. پیداست که این گونه بررسی در حوزه شعر، مغایر با جنبه فردیت آفرینندگان آثار نیست. بلکه در پی تشخیص جنبه های عمومی در آثار یک دوره است که خود به درک رابطه میان امر مشترک و فردی یا موقعیت و شخصیت هنرمند میانجامد.