در مثنوی قصههایی که هست، پیمانه معنی و نقد حال ماست و به هر صورت که در تقریر میآید، همواره متضمن رمزی است که لب معنی و سر باطن آن محسوب است و آشکار است که بدون تعمق در این رمزها، تمام آنچه را در این قصهها هست، درنمیتوان یافت. توالی این قصهها هم که در سراسر مثنوی دنیای ناخودآگاه خاموش و رازناک ضمیر گوینده، آنها را به هر ندک مناسبت تداعی میکند و به هم میپیوندد، خط سیر اندیشهای را نشان می دهد که به افسون قصههای شوخ یا دردناک اما غالباً اندیشهانگیز خود خاطر مخاطب مستعد چابک را به ماورای افقهای حسی میکشاند و به او کمک میکند تا بیآنکه در پیچوخم استدلالهای هولناک اصحاب نظر شوق و حوصله خود را از دست بدهد، بدانچه حاصل سیر و پویه رهروان چالاک راه حق است، در حد آمادگی و توان خویش دست بیابد. از میان مفاهیمی که زرین کوب در این کتاب بررسی میکند، میتوان به تفاوت جسم وجان، فقر و فنا، رنج و دلیل رنج، دیدگاه مولانا در مفهوم شر، خواستگاه عشق و تعلقات و ماهیت آن و تمایز آن از میل و دلبستگی، معرفتشناسی و عرفان مولانا، داوریهای اخلاقی، شرح علت ایجاد اختلاف نظر و ارزشها اشاره کرد . نویسنده در پانزده فصل از این اثر ارزشمند به تفسیر و نقد حکایات و قصههای مثنوی معنوی میپردازد و خواننده را با جانمایه کلام مولانا جلالالدین آشنا میسازد.
حکمت بوعلی سینا، تألیف محمدصالح حائری مازندرانی، کتابی است در پنج جلد با موضوع فلسفه اسلامی خاصه حکمت مشاء به زبانهای فارسی و عربی، با مقدمه عمادالدین حسین اصفهانی مشهور به عمادزاده و به تصحیح حسن فضائلی. حکمت ابن سینا کتابی است که حقایق و اسرار گفتارهای شیخ را که دیگران نادیده انگاشتهاند، کشف نموده و عقاید اسلامی ساده را طبق مقررات قرآن و معتقدات اهلبیت(ع) و اتفاق امامیه و امت، به براهین فلسفی مبرهن ساخته و بدون مبالغه هر فصل یا صفحه از این کتاب، مشتمل بر نکات تازه و یا در بسیاری از مواضع متضمن مبتکراتی است. از جمله مسائلى که در این کتاب با تجزیه و تحلیل و بهصورت صحیح اثبات شده است، اصالت وجود و وحدت وجود، پس از میرداماد است که از زمان صدرالمتألهین تا عصر سبزوارى به بعد رواج یافته و ملاصدرا خودش قبلا از متصلبین در اصالت ماهیت بود، سپس عدول کرد. در این کتاب، یعنى در جلد طبیعیات و علم النفس به تمام ادله اصالت وجود که حاجى سبزوارى به نظم کشیده، پاسخ داده شده و ادله شیخ اشراق و براهین خیام و رساله اعتباریت وجود و تأصل ذات مشروحا مذکور است و کتب میرداماد و شوارق و گفتارهاى محقق طوسى و محققین دیگر حقا اصالت مهیت را به بداهت رسانیدهاند. ابن سینا هم بالصراحه قائل به اصالت ماهیت است و نسبت اصالت وجود بر وجه تباین حقایق وجودات به مشائیه سندى ندارد و متأخرین موجودات را در کلام به وجودات مشائیه اشتباه کردهاند؛ چنانکه در محاکمات بدان اشاره شده و جز صدور و حصول و کون و سائر افعال عموم که همان مقتبس بودن ذات به علت است که شیخ در شفا و غیره آن را تکرار فرموده، چیز دیگرى در خارج نیست و در مسئله وحدت وجود هم عمده شبهه ایشان عدم صحت انتزاع مفهوم واحد از متباینات است. محمدصالح حائری مازندرانی میگوید: بس است در شکستن این طلسم مبطل السحر این جادو و نقض به مفهوم مناقصه و مضاده و مقابله و مفاهیم مراتب اعداد، بلکه مفهوم نفس تعدد و مفهوم کثرت که از منشأ متعدد و متکثر و متباین و متقابل برمىخیزد و در این کتاب در رفع این شبهات چیزى فروگزار نکردهاند - و أين العيان من البيان - به نظر حسین اصفهانی (عمادزاده) با توجه به تقریرات مازندرانی، مطالعه و تدریس این کتاب براى دانشکده معقول و طلاب و مبتدى و منتهی واجب است تا محصلین و مدرسین معقول هر دو از حقایق حال طبق کتاب و سنت و عقاید اهلبیت(ع) و فقها و محدثین و روات عالیقدر و متکلمین عظیمالشأن آگاه شوند و در هیچگونه خطرى یا توبیخى واقع نگردند و از تحصیل و تدریس علم معقول محروم نمانند و منویات فقهای عالیقدر و مراجع فتوى تأمین گردد.
حکمت بوعلی سینا، تألیف محمدصالح حائری مازندرانی، کتابی است در پنج جلد با موضوع فلسفه اسلامی خاصه حکمت مشاء به زبانهای فارسی و عربی، با مقدمه عمادالدین حسین اصفهانی مشهور به عمادزاده و به تصحیح حسن فضائلی. حکمت ابن سینا کتابی است که حقایق و اسرار گفتارهای شیخ را که دیگران نادیده انگاشتهاند، کشف نموده و عقاید اسلامی ساده را طبق مقررات قرآن و معتقدات اهلبیت(ع) و اتفاق امامیه و امت، به براهین فلسفی مبرهن ساخته و بدون مبالغه هر فصل یا صفحه از این کتاب، مشتمل بر نکات تازه و یا در بسیاری از مواضع متضمن مبتکراتی است. از جمله مسائلى که در این کتاب با تجزیه و تحلیل و بهصورت صحیح اثبات شده است، اصالت وجود و وحدت وجود، پس از میرداماد است که از زمان صدرالمتألهین تا عصر سبزوارى به بعد رواج یافته و ملاصدرا خودش قبلا از متصلبین در اصالت ماهیت بود، سپس عدول کرد. در این کتاب، یعنى در جلد طبیعیات و علم النفس به تمام ادله اصالت وجود که حاجى سبزوارى به نظم کشیده، پاسخ داده شده و ادله شیخ اشراق و براهین خیام و رساله اعتباریت وجود و تأصل ذات مشروحا مذکور است و کتب میرداماد و شوارق و گفتارهاى محقق طوسى و محققین دیگر حقا اصالت مهیت را به بداهت رسانیدهاند. ابن سینا هم بالصراحه قائل به اصالت ماهیت است و نسبت اصالت وجود بر وجه تباین حقایق وجودات به مشائیه سندى ندارد و متأخرین موجودات را در کلام به وجودات مشائیه اشتباه کردهاند؛ چنانکه در محاکمات بدان اشاره شده و جز صدور و حصول و کون و سائر افعال عموم که همان مقتبس بودن ذات به علت است که شیخ در شفا و غیره آن را تکرار فرموده، چیز دیگرى در خارج نیست و در مسئله وحدت وجود هم عمده شبهه ایشان عدم صحت انتزاع مفهوم واحد از متباینات است. جلد چهارم، داستانهای علم النفس به قلم شیخ، مانند رساله طیر با شرح بشر بن ناصر هاشمی بغدادی و رساله حي بن یقظان با شرح ابومنصور بن زیله بغدادی که از شاگردان شیخ بوده و مواضع لازمه از اصل و دو شرح مزبور را شرح عربی نمود و مجموع آن را ترجمه به فارسی کرده و ترجمه دو قصه سلامان و ابسال به تلخیص محقق طوسی و ترجمه به رساله طیر سهروردی و شرح فارسی مختصر بر قصیده شیخ در نفس بدون اقتباس از دیگران و سائر مهمات مربوط به کتاب حکمت ابن سینا که تحلیل شده است.
این کتاب به تاریخ ایران از ورود اریاییان به فلات ایران تا پایان حکومت پهلوی میپردازد. روزگاران تاریخ این سرزمین از حوادث، جنگها، تغییر پادشاهان و سلسلهها را بهاجمال بررسی میکند؛ اما به صورتی دقیق و معتبر این کار را انجام میدهد. از نظر نثر نیز این کتاب از دایره لغات گستردهای استفاده میکند. نویسنده کوشیده است به صورتی بیطرف و متعادل بنویسد؛ اما تنها به لیستکردن اتفاقات نمیپردازد و جایی که لازم ببیند تفسیر و تحلیل کوتاهی ارائه میدهد. فرمانروایان ازیادرفته با شکستها و پیروزیهاشان، آنان در پی هم از برابر دیدگان خوانشگر عبور میکنند و در حین عبور کارهاشان نیز گاه تفسیر، خط سیر کردارهایشان و نقش آنها در تمدن و فرهنگ ایران ارزیابی میشود.
این کتاب به تاریخ ایران از ورود اریاییان به فلات ایران تا پایان حکومت پهلوی میپردازد. روزگاران تاریخ این سرزمین از حوادث، جنگها، تغییر پادشاهان و سلسلهها را بهاجمال بررسی میکند؛ اما به صورتی دقیق و معتبر این کار را انجام میدهد. از نظر نثر نیز این کتاب از دایره لغات گستردهای استفاده میکند. نویسنده کوشیده است به صورتی بیطرف و متعادل بنویسد؛ اما تنها به لیستکردن اتفاقات نمیپردازد و جایی که لازم ببیند تفسیر و تحلیل کوتاهی ارائه میدهد. فرمانروایان ازیادرفته با شکستها و پیروزیهاشان، آنان در پی هم از برابر دیدگان خوانشگر عبور میکنند و در حین عبور کارهاشان نیز گاه تفسیر، خط سیر کردارهایشان و نقش آنها در تمدن و فرهنگ ایران ارزیابی میشود.