عبدالکریم حکمت یغمایی سخنسرای بافضیلت و محقق دانشمند (1328 ـ 1399) بود. او در حوزۀ مردمشناسی و پژوهشهای محلی منطقۀ خور و بیابانک پژوهشگری نامآور و کمنظیر بود. او تحقیقات تاریخی و جغرافیایی و مردمشناسی خود را در باب نواحی کویر مرکزی ایران از حدود پنجاه سال پیش که در دانشگاه اصفهان رشتۀ جغرافیا میخواند، شروع کرد و تا واپسین روزهای زندگی ادامه داد. این کتاب او کوششی است در شناساندن روستاهای کرانه جنوبی کویر نمک و مردم سخنکوش آن با نگاه به مسائل مختلف طبیعی، تاریخی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... .
سرزمینی که اکنون بلوچستان نام دارد به اسم «مکا» مشهور بوده که یونانیها آن را «گدروزیا» نامیدند.در زمان قدیم در سرزمین بلوچستان باتلاق بسیار وجود داشت و «اراینا» در زبان سانسکریت به معنی باتلاق است و برخی معتقدند از ترکیب این دو کلمه با کلمه «مکا» کلمهای پدید آمد که به مرور زمان به «مکران» تبدیل شد. واژه بلوچستان نیز از زمانی اطلاق شد که بلوچها در آن سکونت کردند. بلوچ ها یكی از اقوام اصیل و شناحته شدة ایرانی هستند ، كه به زبان بلوچی ( كه از نزدیكترین خویشاوندان زبان فارسی است ) تكلم می كند و بیشترین جمعیت آنان در سه كشور ایران ، پاكستان و افغانستان بسر می برند .بیشترین جمعیت استان سیستان و بلوچستان را بلوچها تشكیل می دهند و بافت اجتماعی آن قبیله ای و طایفه ای است. همه اقوام ایرانی با توجه به اشتراكات فرهنگی دارای خصلت های اجتماعی مشابهی هستند . اما در عین حال بخاطر تأثیر پذیری از شرایط خاص محیطی و قومی خود تفاوتهایی نیز در خصلتها، باورها و آداب و رسوم آنها مشاهده می شود كه ویژگی های خاص هر قومی را تشكیل میدهد .
نویسنده در این کتاب پس از ذکر تاریخ مختصری از ادبیات منظوم خور و بیابانک، تعدادی از شاعران این خطه را معرفی نموده، سپس نمونههایی از اشعار آنها فراهم آورده است .در پایان نیز اشعاری به گویش خوری همراه آوانگاری و ترجمه فارسی به طبع رسیده است .
نویسنده در این کتاب پس از ذکر تاریخ مختصری از ادبیات منظوم خور و بیابانک، تعدادی از شاعران این خطه را معرفی نموده، سپس نمونههایی از اشعار آنها فراهم آورده است .در پایان نیز اشعاری به گویش خوری همراه آوانگاری و ترجمه فارسی به طبع رسیده است .
نیاکان خاندان برمکی تولیت بزرگترین معبد بودایی بلخ را داشتند که این معبد «نوبهار بلخ» نام داشت. برمکیان پس از ورود به دستگاه خلافت هارون دست ایرانیان را در امور حکومتی باز گذاشتند و بیشتر کارها را به دست آنها سپردند و خاندانهای اصیل ایرانی را در کارها به یاری گرفتند. یکی از این خاندانها «خاندان سهل» است. فضل سهل و حسن سهل به وسیله برمکیان به دربار هارون راه یافتند و پس از مرگ او در دستگاه خلافت مأمون رخنه کردند و به وزارت او رسیدند. فضل که خود سبب پیروزی مأمون بر امین شده بود، هنگامی که به وزارت او رسید، چنان کارها را قبضه کرد که به گفته عبدالجلیل رازی در کتاب «النقض» «توقسع فضل کردی و مهر او نهادی و بر درم و دینار نام ذوالریاستین بودی». در این کتاب سرگذشت این مرد ایرانی آمده است.