این کتاب مشتمل بر دو بخش است. بخش اول آن دربرگیرنده یازده مقاله در زمینههای جغرافیای تاریخی و فرهنگ عامه تالش است و بخش دوم آن نیز شامل تکنگاریهایی است درباره مردم و محیط کار ـ مرکز بخش شاهرود سابق و امام رود کنونی ـ از توابع شهرستان خلخال و مقدار نسبتا بیشتری از فرهنگ عامه آن دیار. از جمله نکات قابل توجه این کتاب، کاربرد دو کلمه مختلف «تالشیها» و «تالشان» هر دو به یک معنا و مفهوم در جایجای این کتاب است.
اسطوره دده قورقود یکی از آثار برجسته کلاسیک است که در اوایل سده 19متن کهن از آن در یکی از کتابخانههای آلمان شناسایی شده و از آن پس پژوهشهای مختلفی درباره این اسطوره صورت گرفته است .در این نوشتار ابتدا به اهمیت انسان شناختی و تاریخ کتاب یاد شده اشاره میگردد ;سپس پیشینه آفرینش، تدوین و چاپ این اثر معرفی میشود .مطلب بعدی کتاب بحثی است درباره چند شخصیت حماسی دده قورقود که در پی آن از جایگاه تاریخی و اجتماعی زنان "اوغوز "سخن به میان میآید .سبک ادبی و شیوه نگارش دده قورقود، و محتوای اسطورهای کتاب و آثار جهان بینیهای باستانی از دیگر مباحث این مجموعه هستند .
نگارنده در ابتدای کتاب یادآور میشود که "موسیقی عامیانه ناظر بر وقایع مهم زندگی از جمله تولد تا مرگ است .این هنر بنابه مقتضیات زمان و مکان و موضوع فرق پیدا میکند و در واقع بیان احساسات پاک و صادقانه مردم است که در فرم و قالب مناسب با موضوع و فعالیت ارائه میشود .موسیقی عامیانه ایران در تمام اشکال خود سرشار از مضامین اسلامی است و این امر جزء ویژگیهای این هنر ساده و بی پیرایه نیز محسوب میشود ."وی در این کتاب نغمهها و سرودههای عامیانه را در قالب یازده موضوع که عمدتا نام و نشانی از مولای متقیان علی (ع) دارند گردآوری و بررسی نموده که عبارتاند از" :ترانههای کار"، "دامداری"، "اعتقادات و باورهای عامیانه در خصوص ابزار موسیقی"، "نغمات و دعاهای رمضان"، "موسیقی در آیینهای نوروزی"، "دوبیتیهای عامیانه"، "متلها یا قصه ترانههای عامیانه"، "لالاییها"، "نغمههای عروسی"، "نغمههای حماسی " و "ترانههای مذهبی ."در بخش انتهایی کتاب، "منابع و ماخذ "و "نمایه "فراهم آمده است .
از مجموعه حاضر، شرح حال 61تن از علما، شعرا، مشایخ منتسب به((تالش)) از زمانهای قدیم تا دوران معاصر، به استناد منابع و متون تاریخی، ادبی و دینی گرد آمده که برخی از آنها عبارتاند از :((اشرف کرگانرودی))، ((اشجعالدوله اسالمی))، ((بابا روشندهی))، ((جمالالدین گیلانی))، ((شیخ زاهدگیلانی))، ((سلمان پاشا ساسانی))، ((شرفشاه دولایی))، ((صارمالسلطنه))، ((عبدالقادر گیلانی))، ((فتحعلیخان فومنی))، ((کمالالدین نقشبندی))، ((محمدباقر شفتی))، ((میرمصطفیخان))، ((میرزا ابراهیم)) و ((یونسخان)) .صفحات پایانی کتاب به فهرست منابع و ماخذ اختصاص دارد .
منطقه قومی تالش که یکی از نواحی ایرانی محل سکونت قوم تالش است با مساحتی حدود ۲۳۷۳ کیلومتر مربع که در شمال غرب گیلان قرار دارد، یک سوم خاک استان گیلان را تشکیل میدهد. به استناد منابع و شواهد بسیار، تالشها بازمانده کادوسیان باستان و از همسایگان دیرین قوم گیل میباشند. منطقه تالش جنوبی از غرب به استان اردبیل از شمال به آستارا و از جنوب به رودبار و از شرق به دریای خزر و انزلی محدود شده و شامل شهرهای آستارا، لوندویل، چوبر، حویق، لیسار، هشتپر، اسالم، پره سر، رضوانشهر، ماسال و شاندرمن و در استان اردبیل نیز در برخی مناطق شهرستان نمین مانند بخش عنبران و بخش ویلکیج و همچنین بخش خورش رستم و بخش شاهرود در شهرستان خلخال مردم تالش هستند و به زبان تالشی سخن میگویند. تالش، سرزمینی که در روزگاران کهن به منطقه وسیعی گفته میشد که از شمال با آلبانیای قفقاز، از شرق به دریای کاسپی و از جنوب به اسپیهرو یا سپیدرود و از آن به حدود مارلیک یا عمارلوی کنونی میرسید و از غرب نیز رشته کوههای تالش را دربر میگرفت. تالش (کادوسیه) از زمان مادها و در زمان هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان، همواره بخش جداییناپذیر ایران بود. تالشها (کادوسیان) همواره یکی از اصلیترین بخشهای ارتش ایران را تشکیل میدادند. تالشها در نیمه دوم قرن هجدهم بعد از کشته شدن نادرشاه و آغاز هرج و مرج در ایران خودمختاری درونی خود را به دست آوردند و حکومت خوانین تالش را تأسیس کردند و شهر لنکران را به عنوان پایتخت خود انتخاب نمودند. پس از ظهور آغامحمدخان قاجار این خودمختاری از میان رفت. ناگفته نماند که لنکران از دیرباز تا کنون مرکز سکونت تالشها بهشمار میرود. در سال ۱۸۱۳ میلادی با امضای عهدنامه گلستان بخشی از تالش به روسیه پیوست و در سال ۱۸۲۸ میلادی با امضای عهدنامه ترکمن چای این پیوند تصویب و تثبیت گردید و تالشها به دو قسمت تقسیم شدند. یک قسمت آن تحت سلطه روسیه و بخش دیگر آن تحت حاکمیت دولت ایران قرار گرفت.