اغلب گفته می‌شود پرنفوذترین نگرش‌های رقیب در آینده، دو نگرش کارل مارکس و الکسی دوتوکویل است. اگر چنین باشد، دومی ظاهراً گوی سبقت را ربوده است. دفاع هوشمندانه او از خودگردانی و پراکندگی قدرت بی‌مانند است. شگفت نیست اگر توکویل بر معاصرانی چون جان استوارت میل تأثیر فوق‌العاده نهاده باشد. با این حال توکویل فقط و فقط نگران قدرت نبود، بینشی اخلاقی داشت، بینشی که بسیاری از خوانندگان در برابر آن سر فرود آورده‌اند. توکویل مشارکت در حکومت را لازمه زندگانی سراپا اخلاقی می‌دانست و سخت بدین امر معتقد بود. هیچ نویسنده‌ای تاکنون چنین موشکافانه ارتباط شکل‌های دولت، شرایط گوناگون اجتماعی و مخاطرات اخلاقی را با یکدیگر نکاویده است. به همین دلیل توکویل نظرگاهی ممتاز در تاریخ اندیشه سیاسی غرب یافته است و توانسته بی‌آنکه اسیر تاریخ‌گرایی با بی‌طرفی کاذب علوم اجتماعی تحققی بشود تحولات اجتماعی در غرب مسیحی را مورد تحلیل و داوری قرار دهد. دیدگاه ممتاز او چه بود؟ چگونه توکویل به آن دست یافت؟ این کتاب کوششی است در پاسخ‌گویی به این پرسش‌ها.

منابع مشابه بیشتر ...

6395e45b34748.jpg

نهضت رمانتیک در ادبیات فرانسه

غلامحسین زیرک زاده

نهضت رمانتیک در حوالی ایامی که در آلمان و انگلستان پایان می‌پذیرفت در فرانسه آغاز شد. نیم قرن گذشت تا افکار «روسو» که از فرانسه صادر شده بود از نو تحت عناوین و اسامی دیگری به کشور وارد شد. افکار روسو در قالب انقلاب شکل پذیرفت و عملی شد. دگرگونیها و تکانهای خفیف، مانند انقلاب ژوئیه 1830، معمولاً به حال ادبیات سودمندند لیکن زمین لرزه‌های اجتماعی مانند انقلابهای اساسی مایه‌ی تباهی و موجب مرگ آنند. گیوتین از هیچ نظر گاهی، راست یا چپ، الهام بخش نیست. بعلاوه، جمهوری، دیرکتوار، امپراطوری، همه مانند خود ناپلئون منعکس کننده‌ی نوعی ذوق کلاسیک بودند، اگرچه ناپلئون را در مقام یک جهانگشا و با نقش ویژه و ستاره‌اش می‌توان یکی دیگر از رمانتیکها به شمار آورد لیکن بدیهی است که در این زمینه از همه افراطی‌تر و خانه براندازتر بود. باز، اگرچه در انگلستان و آلمان روح رمانتیسیسم می‌بایست فقط بر کلاسیسمی غلبه کند که تا حد بسیار زیادی از فرانسه تقلید شده بود و هرگز در جنگلهای آلمان و مه و هوای مه آلود انگلستان احساس راحتی و خانه خدایی نمی‌کرد در فرانسه ناگزیر بود علیه ارتش منظم کلاسیسم که در باروی مرکزی خود، پاریس، موضع گرفته بود پیکار کند؛ و در نخستین شب نمایش ارنانی هوگو چنین پیکاری را آغاز کرد. و درست چنانکه از جنگلهای زیبای آلمان و مه و هوای مه آلوده‌ی انگلستان در فرانسه نشانی نبود عناصر اصلی و اساسی رمانتیسیسم انگلستان و آلمان نیز راه به جنوب نبرد و فرسنگها از تاکستانهای سواحل مدیترانه به دور افتاد؛ و اگرچه نهضت رمانتیک فرانسه تا حدود زیادی مدیون رمانتیسیسم آلمان - که آثارش به شیوایی بسیار توسط مادام «دواستال» ترجمه و تفسیر شد - و رمانتیسیسم انگلیس بود که نفوذ آن از طریق آثار شکسپیر اعمال می‌شد (که یکی از گروههای هنری انگلیس در 1827 در تئاتر ادئون به روی صحنه‌شان آورد) با این حال از این هر دو متمایز بود و خصوصیات ویژه‌ی خود را داشت...

6388bdb6ae0a4.jpg

فراماسون در انقلاب فرانسه

نجفقلی معزی

در این کتاب تاریخ امده که بعضی از مورخان انقلاب فرانسه را زاییده تلاش های فراماسون هایی می دانند که مخالف حکومت سلطنتی و قدرت کلیسا در جامعه فرانسه بودند. لافایت، دوک دورلئان، مارا، گروشی، تالیران، اسحاق لوشاپلیه، کوندورسه، سیس، بایی، پتیون و دانتون جزء فراماسون هایی بودند که در لژهای فراماسونری برای جمهوری برنامه ریزی کرده و دوره های ترور و وحشت، دیرکتوار و دوران کنسولی و بالاخره امپراتوری ناپلئون بناپارت دست پرورده آنها است. ناپلئون بناپارت جزء فراماسون ها نبود و در مجموعه قوانین مدنی ناپلئون از بیانیه حقوق بشر فراماسون ها صحبتی نشده است. همان گونه که درآمریکا اتفاق افتاد، در تکوین انقلاب فرانسه، نقش و اهمیت استادان ماسون فرانسوی بسیار زیاد است. در صدر علل و عوامل ایجاد انقلاب، ملت لگدمال شده ای قرار است که در اثر حکومت استعمارگر و استعمار طلب پادشاهان، اشراف، نجبا، درباریان، وزیر تعصبات خشک کلیسای کاتولیک به جان آمده، موجبات ایجاد این حرکت آزاد کننده را فراهم ساخت. فعالیت رهبران انقلاب در داخل این طرح ها، در تهیه و تنظیم قوانین اساسی با اهداف نمایشی و صوری «رهانیدن ملت از زیر یوغ استعمار، آزادسازی خلق از فشار تعصبات خشک (که به طور تصنعی ایجاد می گردد)، تامین حقوق فردی، سیاسی و اجتماعی» خلاصه می شود. این فعالیت ها باید منطبق با هدف های ماسونی باشد تا در پیاده کردن آن مشکلی پیش نیاید.